غرب بار دیگر در مورد افغانستان اشتباه میکند
جامعهجهانی از طا-لبان خواسته است: دولت فراگیر تشکیل دهند، به حقوق زنان احترام بگذارند و مکاتب دخترانه را به طور کامل بازگشایی کنند. طا-لبان از جامعه جهانی میخواهند: به رسمیت شناختن امارت اسلامی، روابط رسمی دیپلماتیک و کرسی در سازمان ملل متحد
وقتی طا-لبان در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ کابل را تصرف کردند، که پایان چهل سال درگیری بود، من نفس راحتی کشیدم. فکر کردم: «بالاخره، خونریزی به پایان رسید.» با توجه به اینکه اکنون برای اولین بار از آن دوره کوتاه در اوایل دهه ۲۰۰۰، کل کشور به طور قاطع در دست یک قدرت مرکزی است، جامعه جهانی در موقعیتی قرار خواهد گرفت تا از مقامات جدید در حکومتداری باثبات برای مردم افغانستان پشتیبانی کند.
اما این اتفاق نیفتاد. در عوض، نظامیان غربی بلافاصله اکثریت قریب به اتفاق طبقه متوسط کابل را از کشور خارج کردند – فرار مغزها کمتر از سقوط مغزی – و افغانستان را از سهامداران حیاتی اقتصادی محروم کردند. این وضعیت با بسته شدن اکثریت سفارتخانههای غربی تشدید شد که پیامی قوی به طا-لبان داد مبنی بر اینکه جامعه بینالمللی (و در اینجا من در درجه اول به دولتهای غربی اشاره میکنم، زیرا تعدادی از سازمانهای کمکی بینالمللی در کشور باقی ماندهاند) یک بار دیگر در حال پشت کردن به آنها هستند. بانک جهانی فوراً بودجه خود را به بخش مراقبتهای بهداشتی قطع نمود که به سرعت شروع به فروپاشی کرد و این خلاء به آژانسهای کمکی بینالمللی واگذار شد تا آن را پر کنند، از شفاخانهها حمایت کنند و حقوق کارکنان صحی را پرداخت کنند. به عنوان آخرین وداع، ایالات متحده تحریمهای بیشتر را علیه طا-لبان وضع و ۱۰ میلیارد دالر از داراییهای افغانستان را مصادره کرد.
لحن تعامل دیپلماتیک بین جامعه جهانی و امارت اسلامی جدید افغانستان تعیین شد.
در سالهای اخیر بحثهای زیادی در مورد اینکه آیا طا-لبان واقعاً «تغییر کردهاند» وجود داشته است. اصطلاح جدیدی پدیدار شده است: طا-لبان ۲٫۰ که نمایانگر چهرهای مهربانتر و معتدلتر در برابر جهان است. بسیاری افغانها این مفهوم را رد کردند و ادعا کردند که این ایده که طا-لبان تغییر کرده است، چیزی بیش از یک تبلیغات خطرناک نیست. اما واقعیت ساده این است که طا-لبان تغییر کردهاند.
در دهه ۱۹۹۰، طا-لبان دوربین، موسیقی و تلویزیون را ممنوع کرده بودند. زنان مجبور به پوشیدن چادری و مردان مجبور به گذاشتن ریش بلند و زدن عمامه شده بودند. تحصیل زنان ممنوع شد. مجرمان بر اساس حدود اسلامی، از طریق قطع دست و پا و اعدام در ملاءعام مجازات میشدند. طا-لبان ۲۰۲۱ با سربازان پیاده خود که در پارکهای تفریحی سلفی میگرفتند، وارد کابل شدند. در حالی که با فرمانی «حجاب اسلامی» را بر زنان تحمیل کرد، از اجبار چادری پوشیدن خودداری کردند (اگرچه چندین رسانه بینالمللی به اشتباه خلاف آن را گزارش کردند). مردان مجبور نیستند ریش بگذارند یا عمامه بزنند. و اگرچه اکثر مکاتب متوسطه دخترانه تعطیل است، برخی در شمال باز هستند و مکاتب ابتدایی و دانشگاهها برای زنان در سراسر کشور باز هستند. «حدود» دوباره معرفی نشده است.
در دهه ۱۹۹۰، طا-لبان اساساً یک پدیده قومی پشتون بود. در سال ۱۹۹۹، طا-لبان هزارههای قومی را در مرکز بامیان قتل عام کردند. با این حال، در سال ۲۰۲۱، حکومت طا-لبان عبدالسلام حنفی یک ازبیکتبار را به عنوان معاون نخستوزیر تعیین کردند. قاری فصیح الدین رییس ستاد کل نیروهای مسلح، از نژاد تاجیک است. با وجود اینکه هیچ هزارهای مقام بالایی ندارد، محمد حسن غیاثی، معاون وزیر صحت هزاره است و طا-لبان هزاره در بامیان مشغول به کار هستند.
اینها همه شواهدی از تغییر در طا-لبان است. هر چند این تغییرات کوچک باشند، اما مهم هستند و بیش از هر چیز نشان میدهند که ایدیولوژی طا-لبان میتواند تطبیق یابد و تکامل یابد. طا-لبان ۲٫۰ واقعی است.
با این حال، به نظر میرسد در غرب عزمی وجود دارد که همه این تغییرات را نادیده بگیرد و آنها را چیزی جز زیبایی جلوه ندهد. حکومتی که صرفاً از طا-لبان تشکیل شده است، به سختی همهشمول است. موضوع تحصیل متوسطه دختران حل نشده باقی مانده است. و فرمان در مورد لباس زنانه باعث سروصدای بینالمللی شد که با تأثیر آن در صحنه بسیار نامتناسب بود، جایی که زنان افغان در حال حاضر قوانین پوشش اسلامی را روزانه رعایت میکنند.
یک مشکل اساسی در تعامل بین جامعه بینالمللی و طا-لبان وجود دارد که به «گفتمان ناشنوایان» تبدیل میشود. جامعهجهانی از طا-لبان خواسته است: دولت فراگیر تشکیل دهند، به حقوق زنان احترام بگذارند و مکاتب دخترانه را به طور کامل بازگشایی کنند. طا-لبان از جامعه جهانی میخواهند: به رسمیت شناختن امارت اسلامی، روابط رسمی دیپلماتیک و کرسی در سازمان ملل متحد. طا-لبان کشت خشخاش را ممنوع کردهاند که – با در نظر گرفتن این که ۹۰ درصد هروئین جهان از افغانستان منشا میگیرد – باید به عنوان یک اقدام بینالمللی مورد استقبال قرار گیرد. این سیاست با بدبینی در غرب روبرو شد. هیچ یک از طرفین به خواسته خود نمیرسند.
انتقادیتر از آن، شکست آنچه که میتوان جناح «بینالمللیشده» طا-لبان نامید، است؛ اینکه شخصیتهایی مانند ملا برادر رهبر سیاسی سابق و امیرخان متقی وزیر خارجه کنونی را نشان میدهد. آنها در به دست آوردن هر گونه امتیازی از غرب در معرض خطر تضعیف جدی قرار دارند. موقعیت آنها در حالی که طا-لبان ۲٫۰ واقعی است، طا-لبان ۱٫۰ هرگز ناپدید نشد. ملا نورالدین ترابی وزیر پیشین عدلیه با یک چشم و یک پا که مسئول اجرای حدود در دهه ۱۹۹۰ بود، به رغم رهبری نمودن کمیسیونهای مختلف طا-لبان در طول دو دهه گذشته، هیچ کرسی در دولت ندارد. در عوض، او به سمت نایب رییس جمعیت هلال احمر افغانستان گماشته شد. ترابی تنها یکی از متعدد افرادی است که منتظر موقعیت متناسب با تعهد و تجربه خود هستند.
این راز آشکاری است که طا-لبان مجموعهای از جناحهای مختلف است و خطوط گسست بهصورت افقی و عمودی از میان این جنبش عبور میکند. به عبارت ساده، از نظر ایدیولوژیکی بین طا-لبان ۱٫۰ و طا-لبان ۲٫۰ تقسیم شده است، واقعیتی که کمیته تحریمهای سازمان ملل متحد طا-لبان در سال ۱۹۸۸ در آخرین گزارش خود به آن اشاره کرده است. این امر تا حد زیادی به دلیل لغو تصمیم ماه مارچ برای بازگشایی مکتبهای متوسطه دخترانه است. وقتی خواندم که مکاتب باید بازگشایی شوند، شخصاً در اشتباه بودم، زیرا نمیتوانستم ببینم که طا-لبان چیزی از غرب به دست آورده باشد تا چنین حرکتی را پیشبینی کنند. حتی به این فکر کردم که آیا درک من از طا-لبان اساساً ناقص است. بنابراین منطقیتر بود که با توجه به شوک خشمگین جامعه بینالمللی، تصمیم معکوس شد.
غرب بر اهمیت حقوق زنان و آموزش دختران تاکید زیادی دارد. این موضوع به عنوان چوبی برای ضربه زدن به طا-لبان در (به ظاهر) هر ملاقاتی که آنها با دیپلماتهای بینالمللی دارند، استفاده میشود. تاکید مدام بر این دو نکته اهمیت آنها را در میز مذاکره افزایش میدهد. از نظر طا-لبان، به نظر میرسد که این موضوعات برای جامعه جهانی اقلام با ارزشی هستند که باید با دقت و فقط در ازای اقلام با ارزشی که طا-لبان خود میخواهند، چانهزنی شود. در بیش از یک مورد، دیپلماتهای بینالمللی طا-لبان را به غیرقابل اعتماد بودن و زیر پا گذاشتن تعهدات متهم کردهاند. نتیجه این است که در حالی که غرب با حسننیت مذاکره میکند، طا-لبان برنامه پنهانی دارند. مشکل این است که طا-لبان نیز در مورد جامعه جهانی همین فکر را میکنند. بر کسی پوشیده نیست که غرب مایل است طا-لبان تغییر کند و بسیاری از بحثها پیرامون وجود یا عدم وجود «طا-لبان ۲٫۰» حول تغییر محدودی میچرخد که در ایدیولوژی طا-لبان دیده شده است. اما چگونه طا-لبان میتوانند با حزبی که دستور کار صریح آن تغییر ماهیت حکومتشان است، مذاکره کند؟ طا-لبان که بیست سال برای به دست آوردن مجدد قدرت و اثبات حکومت خود جنگیدهاند، رویکرد جامعه جهانی را تلاشی برای تبدیل اسب نر به قاطر میدانند.
طا-لبان با قائل شدن چنین ارزشی در مورد برخی موضوعات، گمان میکنند که جامعه بینالمللی برنامهای پنهان دارد و حجاب (بدون جناس) حقوق زنان، اسب تروا برای نیات سیاسی پلید است. طا-لبان میترسند توسط همان دشمنی که آنها معتقدند در میدان جنگ شکست دادهاند، فریب خورده باشند. بنابراین، بیاعتمادی وحشتناکی بین طرفین وجود دارد. بعید به نظر میرسد مذاکراتی که از هر گونه اعتمادی برخوردار نیست، به نتیجه برسد.
جامعه بینالملل از طریق سرزنشها و محکومیتهای مستمر و علنی طا-لبان، همان افرادی را که باید به آنها قدرت دهد، تضعیف میکند: ملا برادرها و امیرخان متقیها از طا-لبان ۲٫۰٫ پیامد ناخواسته این ، به همان اندازه، توانمندسازی تندروهای محافظهکار طا-لبان ۱٫۰ است. در نهایت، باید این سئوال را پرسید: آیا این بهترین کاری است که جامعه بینالمللی میتواند انجام دهد؟
دولتهای غربی که نتوانستهاند تغییر واقعی را برای کل افغانها ایجاد کنند، تمایل دارند با ادعای اینکه «طا-لبان تغییر نکردهاند» به لفاظیهای راحت خود ادامه دهند، در حالی که نادیدهگرفتن نقش خود در تحقق این پیشگویی خودساخته را حفظ کردند. وقتی در دسمبر ۲۰۲۱ افغانستان را ترک کردم، توییت کردم: «اگر دستتان را به سوی طا-لبان دراز کنید، در نیمهراه با شما ملاقات خواهند کرد. اگر به آنها فشار بیاورید، موقعیتشان سختتر میشود.» من اضافه کردم که «کلکین فرصت به سرعت برای جامعه بینالمللی در حال بسته شدن است» تا تغییرات مثبتی در این کشور ایجاد کند.
دو هفته پیش، طا-لبان بودجه ملی جدیدی را اعلام کردند – اولین بودجه در دو دهه اخیر که فقط توسط خود افغانستان تمویل میشود. دولتهای قبلی تا ۷۰ درصد از بودجه ملی را به کمکهای بینالمللی متکی بودند که مقدار زیادی از آن بهطور بدنام به عمارتها و پنتهاوسهای دبی ختم میشد. توانایی افغانستان در تأمین مالیاش را باید تحسین کرد. در عوض، جامعه بینالمللی لغو کمیسیون حقوق بشر افغانستان را محکوم کرد، بدون اینکه در نظر بگیرد که افغانستان، محروم از کمکهای بینالمللی و با جمعیتی در آستانه قحطی، نمیتواند از عهده این نهاد حقوق بشری برآید.
به تاریخ ۲۱ مارچ، هبتالله آخوندزاده رهبر عالی طا-لبان با صدور فرمانی مقامات دولتی را از «ازدواج دوم، سوم یا چهارم غیرضروری» منع کرد. در ۲۲ می شیر محمد عباس استانکزی معاون وزیر امور خارجه در یک اتاق مملو از طا-لبان سخنرانی کرد و در آن از فرهنگ افغانستان به دلیل نادیده گرفتن حقوق زنان که توسط اسلام اعطا شده است، انتقاد کرد. او با این کار به طور ضمنی از تندروهای طا-لبان نیز انتقاد کرد. به نظر میرسد هیچ یک از این حرکتها به اندازه یک چشم برهم زدن هم توجه جامعه بینالمللی را به خود جلب نکرد.
هنوز زمان برای تعامل صادقانه با طا-لبان وجود دارد، اما این به معنای بازنگری کامل رویکردی است که دیپلماتها و افسران اطلاعاتی غربی تا به امروز از آن استفاده کردهاند. ایدههای جدید و عملگرایی ضروری هستند. بدیل آن این است که جامعه جهانی یک بار دیگر مردم افغانستان را ناامید کند. طا-لبان بر این باورند که غرب انتقام برایند اگست ۲۰۲۱ را میگیرد. هنوز برای جامعه بینالمللی دیر نیست که ثابت کند اشتباه میکنند.