لحظههای دشوار برای افغانستان و همسایگان
همانطور که طا-لبان درک میکنند جنبش شورشی بودن بسیار آسانتر از اداره یک کشور است، کشورهای آسیای مرکزی نیز متوجه میشوند که روابط با طا-لبان بسیار پیچیدهتر از چیزی است که در ابتدا امیدوار بودند. هرچند وضعیت افغانستان قبل از ظهور مجدد طا-لبان عالی نبود، اما مشکل امنیتی چیزی بود که آسیای مرکزی میتوانست آن را مهار کند
هفته گذشته روابط طا-لبان با همسایگان افغانستان مورد توجه بسیاری در صحنه بینالمللی قرار گرفت. نشست بلندپایه وزرای خارجه روسیه، چین، پاکستان و ایران با همتای طا-لبان شان در شهر سمرقند ازبیکستان برگزار شد. قرائت این نشست بر نگرانیها مبنی بر اینکه چندین گروه تروریستی در افغانستان «همچنان تهدید جدی به امنیت منطقهای و جهانی هستند» متمرکز بود.
در همین حال، بیانیهای که پس از نشست هفته گذشته وزرای خارجه گروه ۷ در جاپان صادر شد، حاوی یک بخش کامل در مورد آسیای مرکزی بود که تاکید شدید بر «اثر بیثبات کننده وضعیت افغانستان» بر منطقه داشت. با آنکه بیانیه گروه-٧ G7 در مورد آسیای مرکزی بیسابقه نیست، اما به طور حتم غیرمعمول است و نشان میدهد که وضعیت در منطقه چقدر مخاطرهآمیز است.
از زمانی که طا-لبان در اگست ۲۰۲۱ قدرت را در افغانستان به دست گرفتند، روابط بین کابل و جمهوریهای آسیای مرکزی ترکیبی از عملگرایی، پیچیدگی و دشواری بوده است. سه جمهوری آسیای مرکزی که با افغانستان مرز زمینی دارند – تاجیکستان، ازبیکستان و ترکمنستان – رویکرد متفاوتی را برای تعامل با طا-لبان در پیش گرفته اند.
پرشورترین کشور ازبیکستان بوده است. اگرچه تاشکند پس از ۲۰۰۱ روابط صمیمانهای با دولت رییس جمهور کرزی و غنی داشت، اما تعامل غیررسمی آن با طا-لبان سالها قبل از سقوط کابل آغاز شد. ازبیکستان و افغانستان مرز زمینی مهمی دارند. هر دو کشور سابقه تجارت دارند. در سالهای اخیر ازبیکستان یکی از مهمترین دروازههای ترانزیتی افغانستان به بازارهای جهانی بوده است. بنابراین، رویکرد ازبیکستان برای تعامل با طا-لبان بیشتر بر اساس عملگرایی است تا ایدیولوژی. حکومت سکولار در تاشکند شباهت چندانی با حکومت بنیادگرای کابل ندارد.
در سوی دیگر این طیف، تاجیکستان در برخورد با طا-لبان رویکرد غیرقابل پیشبینی در پیش گرفته است. مقامات ارشد تاجیکستان بارها از گسترش گروههای تروریستی بینالمللی در افغانستان ابراز نگرانی کرده است. دوشنبه همچنین از زمان به قدرت رسیدن طا-لبان نسبت به هدف قرار گرفته شدن گروههای تاجیک در افغانستان ابراز نگرانی کرده است. در طول جنگ داخلی افغانستان در دهه ۱۹۹۰، تاجیکستان نقش مهمی در حمایت از ایتلاف شمال ایفا کرد. امروز، تاجیکستان نقش مشابهی را در حمایت از جبهه مقاومت ملی ایفا میکند.
حتی برای کشورهایی که سعی کردند روابط خوب با طا-لبان برقرار کنند، تنشها در حال ظهور است. به عنوان مثال، ازبیکستان و ترکمنستان در مورد ساخت کانال موسوم به قوش تپه در افغانستان ابراز نگرانی کردهاند. این کانال که ۱۰۰ متر عرض و ۲۸۵ کیلومتر طول دارد، مقدار قابل توجهی از آب رودخانه آمودریا را در بالادست ازبیکستان و ترکمنستان منحرف میکند. آب در حال تبدیل شدن به یک منبع به شدت کمیاب در آسیای مرکزی است. این نگرانی وجود دارد که پروژه کانال قوش تپه به وضعیت شکننده کشاورزی آسیب برساند و بحران آب در آسیای مرکزی را تشدید کند.
همچنین بین طا-لبان و ازبیکستان و تاجیکستان بر سر وضعیت هواپیماها و هلیکوپترهایی که قبلاً به ارتش افغانستان تعلق داشتند، مناقشه ادامه دارد. با ورود طا-لبان به کابل، دهها هواپیما و هلیکوپتر نظامی از سوی صدها افغان فراری به ازبیکستان و تاجیکستان برده شدند. طا-لبان خواهان بازگرداندن این هواپیماها هستند، اما تاکنون هر دو کشور تمایلی به تبعیت از آن نداشته اند.
حتی روابط ازبیکستان و طا-لبان نیز دچار تنش است. افغانستان ۶۰ درصد برق خود را از ازبیکستان وارد میکند. در سال جاری، ازبیکستان به دلیل عدم پرداخت پول از سوی طا-لبان، به طور موقت برق افغانستان را قطع کرد. اگرچه این اقدام ازبیکها موقتی بود، اما در سردترین زمستان و در جریان بحران انسانی حاد در افغانستان رخ داد. واضح است که این نشانه ناامیدی فزاینده تاشکند از طا-لبان بود.
همانطور که طا-لبان درک میکنند جنبش شورشی بودن بسیار آسانتر از اداره یک کشور است، کشورهای آسیای مرکزی نیز متوجه میشوند که روابط با طا-لبان بسیار پیچیدهتر از چیزی است که در ابتدا امیدوار بودند. هرچند وضعیت افغانستان قبل از ظهور مجدد طا-لبان عالی نبود، اما مشکل امنیتی چیزی بود که آسیای مرکزی میتوانست آن را مهار کند. اکنون، آسیای مرکزی باید با مسایل امنیتی جاری که با تروریزم فراملی بدتر شده است و بحران انسانی بزرگ مقابله کند.
ترکیبی از بحران انسانی شدید و تکثیر گروههای تروریستی، این پوتانسیل را دارد که از افغانستان به آسیای مرکزی سرایت کند. بنابراین تصادفی نیست که کشورهای گروه-٧ به همراه روسیه، ایران و چین همه نگرانیهای خود را در مورد وضعیت افغانستان و آسیای مرکزی ابراز کردهاند.
با توجه به این که گروهی از کشورها به ندرت میتوانند روی یک موضوع واحد به توافق برسند، این نقطه مشترک در مورد وخامت اوضاع در افغانستان باید زنگ خطری برای طا-لبان باشد – اگر از جامعه بینالمللی نباشد.