محدودیت فضای مجازی؛ بستن دهان آزادی!
از چندی به اینسو آوازههایی مبنی بر بسته یا محدود شدن شبکههای اجتماعی همانند تلگرام، از سوی برخی نهادهای حکومتی به گوش میرسید.
ظاهراً دلایل آنها برای اعمال محدودیت بر این شبکهها، استفاده مخالفان مسلح و تبلیغات گسترده آنها دراین شبکهها به سود تروریزم و هراسافگنی بوده است.
در همین راستا و به تازهگی، این شبکه از سوی حکومت بسته شده که واکنشهای زیادی را برانگیخته است. عبدالرزاق وحیدی وزیر پیشین مخابرات، این اقدام دولت را بیتاثیر در تامین امنیت خوانده و شهید ثاقب روزنامه نگار و تحلیلگر منتقد حکومت، اعمال محدودیت بر فضای مجازی را تلاش حکومت برای خفه کردن صدای اعتراض مردم، تعبیر کرده است.
عبدالرزاق وحیدی وزیر پیشین مخابرات:
مانند ديوارهای سمنتی كه بر بهبود امنيت تأثيری نداشت، ايجاد موانع و ديوارهای ديجيتالی نيز به همان اندازه بی تاثير خواهد بود. تلگرام يك اپليكيشن با سورس كود باز (open source) است، اما سِرورهای آن در يكی از كشورهایی قرار دارد كه ادعا میشود از تروريستها و مخالفين مسلح مخصوصاً طالبان حمايت مینمايد. «واتس اپ» نيز بخشی از امپراتوری زاكربرگ است.
مسدود ساختن آنها به طور آزمايشی برای بيست روز، ممكن است بخشی از امكانات ارتباطی نيروهای متخاصم را محدود سازد، اما با توجه به تنوع و وسعت تكنالوژی و ارتباطات در دراز مدت اين اقدام بی تاثير خواهد بود. در ضمن مسدود ساختن حسابهای فيسبوكی اشخاص، از توان شركتهای داخلی بالاتر است مگر آنكه مانند برخی كشورها فيسبوك كاملا مسدود گردد. از رييسجمهور میخواهم تا پيشنهادی را بازبينی نمايد كه وزارت مخابرات با حفظ ارزشهای آزادی بيان و با درنظرداشت قوانين، در تابستان ١٣٩٥ به شورای عالی اقتصادی ارايه نمود.
نوشته عبدالشهید ثاقب تحلیلگر و روزنامهنگار:
زهی خيال باطل!
از چندی بدينسو زمزمههايی وجود داشت كه حكومت، در پی وضع محدوديت بر شبكههای مجازی در افغانستان است. اسنادی كه به تازهگی منتشر شده است، اما نشان میدهد كه اين زمزمهها عين واقعيت بودهاند. ارگ شايد پنداشته با مسدودسازی شبكههای مجازی در افغانستان، میتواند جلو انتشار انديشههای اعتراضی مردم را بگيرد.
زهی خيال باطل! آنهایی كه تاريخ اروپای شرقی را خوانده باشند، با نام «نشر ساميزدات» آشنا هستند. «ساميزدات»؛ يعنی اينكه «خودم منتشر میكند». هنگامی كه رژيمهای كمونيستی اروپای شرقی بر نويسندگان، روزنامهنگاران و منتقدان محدوديت وضع كرد و جلو آزادی بيان را گرفت، همگان به نشر زيرزمينی روی آوردند، كه بعدها به نام نشر ساميزدات معروف شد. در قالب نشر زيرزمينی يا ساميزدات، نويسندگان مقاله ها، اشعار و طنزهای انتقادی خود را به طور مخفی چاپ و به صورت دست به دست منتشر میكردند. نشر ساميزدات يكی از مهم ترين عوامل دگرگونی سياسی و فرهنگی در رژيمهای توتاليتر پيشين اروپای شرقی به شمار میرود؛ دگرگونیهایی كه سرانجام بساط توتاليتاريسم را از آنجا برچيدند. حكام و دولتمردان افغانستان بايد، از تجربه اروپای شرقی بياموزند.
تجربه كشورهای اروپای شرقی و روسيه نشان میدهد كه اگر به روی نشر و پخش افكار دگرانديشان و منتقدان يك در را ببندی، دهها در ديگر باز میباشد. دولت افغانستان مواظب باشد كه در برابر آزادی بيان نبايد اقدامی كند كه باعث راديكالتر شدن، منتقدان گردد. مسدودسازی شبكههای اجتماعی يا وضع محدوديت بر آنها، پيامدی جز راديكاليزهسازی مخالفتها ندارد.