اسلایدشوتحلیل و ترجمهترجمهجنگجهانسیاستمنطقه

نتانیاهو کارت ترامپ را بازی کرد – ضعیف‌تر از همیشه خواهد شد

خبرگزاری دید: التماس‌های رهبران اسرائیل برای مشارکت مستقیم امریکا – که در ابتدا از سوی ترامپ رد شده بود – به‌وضوح نشان می‌دادند که نتانیاهو جنگی را آغاز کرده که اسرائیل به تنهایی توان به‌پایان‌رساندنش را ندارد.

نتانیاهو کارت ترامپ را بازی کرد - ضعیف‌تر از همیشه خواهد شد

بیش از یک هفته پیش، رییس‌جمهور ترامپ هم نارضایتی‌اش را از تصمیم نتانیاهو برای آغاز جنگ با ایران نشان می‌داد و هم تمایلش را برای دور نگه‌داشتن امریکا از این درگیری. این سیاست، خویشتن‌دارانه و کاملاً منطبق بر سبک خاص ترامپ بود؛ سیاستی که بخش مرکزی کارزار انتخاباتی‌اش را تشکیل می‌داد و مورد حمایت پایگاه رأی او قرار داشت – پایگاهی که از شکست‌های پرهزینه و پایان‌ناپذیر امریکا در جنگ‌های خاورمیانه عمیقاً خسته شده است.
در حقیقت، ماه گذشته، ترامپ در سخنرانی تاریخی‌اش در ریاض، ایدیولوگ‌های نئومحافظه‌کار و مداخله‌گرایان لیبرال را که دخالت‌های‌شان در خاورمیانه بر پایه‌ی مفروضات سست و ایمان بیش از حد به توان نظامی امریکا برای دگرگون ساختن جوامع بیگانه بنا شده بود، به‌شدت مورد انتقاد قرار داد. او گفت: «در نهایت، آنچه به‌اصطلاح “ملت‌سازان” انجام دادند، ویران‌کردن ملت‌ها بود، نه ساختن‌شان – و مداخله‌گرانی بودند که حتی جوامعی را که در آن‌ها مداخله می‌کردند، خودشان هم نمی‌فهمیدند.»
رأی‌دهندگان ترامپ با او هم‌نظرند: کم‌تر از یک‌چهارم رأی‌دهندگان جمهوری‌خواه از دخالت امریکا در جنگ نتانیاهو با ایران حمایت می‌کنند، در حالی که حامیان اصلی این جنگ نئومحافظه‌کاران «هرگز-ترامپی» هستند که در دهه‌ گذشته خود ترامپ را دیکتاتوری برای سرنگونی می‌دانستند.
اما با وجود همه این‌ها، اسرائیل مذاکره‌کننده اصلی ایران با ایالات متحده را هدف قرار داد – و سیاست ضد مداخله‌گرایانه‌ «اول امریکا» ناگهان کنار گذاشته شد. ترامپ، به دلایلی که همچنان محل گمانه‌زنی است، ناگهان نظر خود را تغییر داد.
با بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران، ترامپ آرزویی ده‌ساله‌ نتانیاهو را محقق کرد. اما او همچنین، دست‌کم به‌طور موقت، نتانیاهو را از مشکلی که خودش ایجاد کرده بود، نجات داد. رهبر اسرائیل جنگی را آغاز کرده بود که پایانی مشخص نداشت – علیه کشوری دور، بزرگ‌تر و پرجمعیت‌تر، که جغرافیایش آن را از هرگونه تهاجم زمینی مصئون می‌سازد.
جنگ‌های انتخابی اسرائیل همیشه حملاتی پیش‌دستانه و کوتاه بوده‌اند که هدف‌شان پیروزی سریع بر دشمنانی است که در جنگ فرسایشی دست بالا را خواهند داشت. جنگ کنونی نیز از این قاعده مستثنی نیست. التماس‌های رهبران اسرائیل برای مشارکت مستقیم امریکا – که در ابتدا از سوی ترامپ رد شده بود – به‌وضوح نشان می‌دادند که نتانیاهو جنگی را آغاز کرده که اسرائیل به تنهایی توان به‌پایان‌رساندنش را ندارد. در این رابطه، آن‌گونه که دانشمند روابط بین‌الملل «اما اشفورد» اشاره کرده، اقدام اسرائیل «روشن‌ترین نمونه از تلاش برای گرفتارکردن متحد در جنگ است که خارج از کتاب‌های نظریه‌ روابط بین‌الملل می‌توان یافت».
اما نیاز اسرائیل به قدرت نظامی امریکا عقلانی است. بنا بر گفته‌ «رابرت پیپ»، پژوهشگر برجسته‌ قدرت هوایی، اسرائیل در تلاش است کاری را انجام دهد که هیچ‌گاه موفقیت‌آمیز نبوده: سرنگونی یک دولت تنها از طریق قدرت هوایی. اگرچه همیشه ممکن است بار اولی وجود داشته باشد، اما نتیجه‌ محتمل‌تر – به گفته‌ی پیپ – این است که اعتماد بیش از حد اسرائیل به توان سلاح‌های پیشرفته‌اش، به جای تضعیف ایران، اراده‌ی آن را تقویت کرده و نتیجه‌ای معکوس در پی داشته باشد: ایرانی خطرناک‌تر، این بار با سلاح هسته‌ای.
ایران اکنون تقریباً به‌طور قطع از هرگونه نظارت خارجی بر برنامه هسته‌ای‌اش کنار خواهد کشید و از هر گونه دیپلماسی معنادار با ابرقدرتی که رفتارش ناپایدار و اثباتاً غیرقابل اعتماد است، فاصله خواهد گرفت. چنان‌که عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در مسیر سفر به مسکو گفت: «هفته گذشته در حال مذاکره با امریکا بودیم که رژیم اسرائیل تصمیم گرفت آن دیپلماسی را منفجر کند. این هفته با سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا گفت‌وگو داشتیم که امریکا تصمیم گرفت آن دیپلماسی را نابود کند. شما چه نتیجه‌ای می‌گیرید؟»
آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، رهبر ایران که مدت‌هاست با ساخت سلاح هسته‌ای مخالفت کرده، اکنون بی‌تردید نه‌تنها توسط هدف‌گیری‌های اسرائیل بلکه از درون نظام خود – و از سوی نیروهای جوان‌تر و رادیکال‌تر – نیز احساس تهدید می‌کند؛ یعنی دیپلماسی نه‌تنها بی‌ثمر، بلکه مضر نشان داده شده، و احتیاط در ساخت توانمندی هسته‌ای، یک فاجعه‌ استراتژیک از آب درآمده است.
همان‌طور که «استیفن ورتهایم»، دانشمند ضد مداخله‌گر روابط بین‌الملل، می‌گوید، اسرائیل «بیشتر برای جلوگیری از دیپلماسی امریکا اقدام کرد تا جلوگیری از ساخت بمب اتم ایران» – و در این کار کاملاً موفق بود.

در حالی‌که نتانیاهو در داخل کشور با اتهامات فساد و در سطح بین‌المللی با حکم بازداشت به‌خاطر جنایات جنگی مواجه است، با این حال نشان داده که تأثیرگذارترین بازیگر در سیاست خارجی ایالات متحده است – بسیار بیشتر از معاون رییس‌جمهور امریکا. ممکن است نتانیاهو نتواند رژیمی مطیع را در تهران بر سر کار آورد، اما واداشتن واشنگتن به تبعیت از خواسته‌هایش، کار بسیار آسان‌تری بوده است.
با این حال، همان‌طور که در مورد ایران نیز صدق می‌کند، پیامدهای بلندمدت رویدادهای این هفته – هنگامی‌که در گرداب سیاسی امریکا جا می‌افتند – ممکن است برای تل‌آویو و حامیانش در واشنگتن، بسیار ناخوشایندتر از دستاوردهای کوتاه‌مدت باشد. اسرائیل با بازی آشکار برگ برنده‌اش یعنی ترامپ برای اهدافی زودگذر، اکنون با دستی ضعیف‌تر در سال‌های آینده مواجه است.

ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسنده: آریس روسینوس
منبع: یوان‌هرد – UnHerd.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا