نزدیکی طا-لبان و هند منطقی است
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: حکومت طا-لبان به شدت به حمایت مالی و حتی دیپلماتیک برای «عادیسازی» حضور خود در صحنه جهانی نیاز دارد. در اینجا، دهلینو گزینه منطقیتر است. علاوه بر این، دسترسی به دهلی حمایت ضمنی تقریباً همه مردم عادی افغانستان را با خود دارد؛ احساسی که از نظر تاریخی برای پاکستان انکار شده است.
دیپلماتهای هندی به ندرت با مقامات رژیمهای غیررسمی وارد تعامل میشود، مگر اینکه دلایل قانع کنندهای وجود داشته باشد. مقامات ارشد هند از بخش پاکستان- افغانستان-ایران وزارت امور خارجه این کشور به تازگی با امیرخان متقی وزیر خارجه طا-لبان در کابل دیدار کردند. اگرچه هیچ دولتی در جهان به طور رسمی رژیم طا-لبان را به رسمیت نمیشناسد، اما بسیاری مانند چین و پاکستان به طور متناقض با آن تعامل میکنند و تا مرز ارسال و پذیرش استوارنامه سفرا پیش میروند.
چه چیزی باعث شد که روابط دهلی با طا-لبان آهستهتر از اسلامآباد یا پکن باشد؟ آیا نزدیکی دهلینو با دولت قبلی غیرطالب، یعنی اشرف غنی و حامد کرزی و نیروهای ایتلاف شمال دلیل این امر است؟
در ۲۰۲۱، پاکستان به سرعت با طا-لبان وارد تعامل شد، زمانی که جنرال فیض حمید رییس وقت آیاسآی (که بعداً اخراج شد)، درست پس از سقوط شهر به دست طا-لبان و سه روز قبل از تشکیل حکومت این گروه به خاطر یک جلسه سورئال «نوشیدن چای» به کابل رفت. دیدگاهها از اهرمهای فشار و مطابقاتی که «تشکیلات» پاکستان در آن زمان با طا-لبان داشت، سخن میگفت.
نقش دوگانه پاکستان در «جنگ علیه تروریزم» بسیاری را عصبانی کرده بود، اما جشن گستاخانهای آیاسآی به خاطر پیروزی طا-لبان بر نیروهای امریکایی، نشاندهنده بدترین راز پنهان اسلامآباد بود.
با این حال، رویکرد دوگانه شمشیر دولبهای است و طا-لبان به زودی به آرزوی پنهان پاکستان مبنی بر «عمق استراتژیک» در افغانستان پی بردند. این امر برای پاکستانیها در «قبرستان امپراتوریها» آسان نبود، زیرا طا-لبان خیلی زود صدا و اراده خود را ابراز کردند.
برای هر حکومتی در افغانستان که در اختیار پاکستان (یا هر نیروی خارجی دیگر) باشد، مایه ننگ و تنفر است (چه رسد به طا-لبان) که به دنبال مشروعیت اخلاقی در چشم بومیان مغرور خود بودند.
دوم، این واقعیت که گروه طا-لبان خود نهاد یکپارچه نیستند، بلکه مجموعهای از شبهنظامیان مختلف بر اساس قومیتها، قبیلهها یا مناطق هستند، مشکلاتی را در تلاش برای کنترل پاکستان به وجود آورد. پاکستان سعی کرد به نفع نیروهای خاصی مانند شبکه حقانی (حداقل در ابتدا) به قیمت سایر جناحها گام بردارد، امری که بسیاری را از مداخله اسلامآباد و نسبت به طا-لبان مشکوک کرد.
سوم، آشفتگیهای داخلی در پاکستان، از جمله برکناری عمران خان، نخستوزیر وقت، به دستور ارتش پاکستان نشاندهنده غریزه کاملاً جدید در حکومتداری بود که از نیروهای مذهبی افراطی دوری میکرد. کسانی که در «یونیفورم» پاکستانی، مانند جنرال فیض حمید بدنام انجام وظیفه میکردند، مجبور به بازنشستگی پیش از موعد شدند.
متعاقبا، نمای «روابط برادرانه» بین پاکستان و افغانستان منحل و خط دیورند که مرز پاکستان-افغانستان را مشخص میکرد، ناگهان «فعال» شد.
برای اسلامآباد، خصومت و خونریزی فرامرزی از خط کنترل (LoC) به خط دیورند تغییر کرد.
افزایش خشونتها در ۲۰۲۳ و اخراج اجباری مهاجرین نشان داد که طا-لبان عملا از چنگال ارتش پاکستان خارج شده و به دنبال روایت جدیدی بودند که دیگر ضمانت اجرای خط پاکستان را نداشته باشد.
در مقابل، هند برخلاف شهرتش به عنوان یک همسایه مداخلهگر در پاکستان، از حسننیت گستردهای در تصورات اجتماعی افغانستان برخوردار بود.
از سویی هم، حکومت طا-لبان به شدت به حمایت مالی و حتی دیپلماتیک برای «عادیسازی» حضور خود در صحنه جهانی نیاز دارد. در اینجا، دهلینو گزینه منطقیتر است. علاوه بر این، دسترسی به دهلی حمایت ضمنی تقریباً همه مردم عادی افغانستان را با خود دارد؛ احساسی که از نظر تاریخی برای پاکستان انکار شده است.
از نظر استراتژیک، فراتر از پذیرش اجتماعی و سرمایهگذاریهای بزرگ هند، دهلینو تنها گزینه واقعبینانه برای حل کردن معادلات طا-لبان با غرب را پیشنهاد میکند. تمامی گزینههای دیگر مبنی بر استناد به سایر همسایگان مانند چین، ایران، یا «جمهوریهای» آسیای مرکزی ناهماهنگیهای خاص خود را با غرب به همراه دارد. تنها هند است که میتواند به عنوان پل ارتباطی با “جهان آزاد” عمل کند.
در برخورد با دشمن سنتیاش – پاکستان – هند نیز آرزوی استراتژیک خود را برای شکستن بنبست منطقهای حکومتهای دوست در افغانستان و ایران دارد. بندر چابهار در ایران با بودجه هند، که به طور بالقوه مستقیماً با افغانستان (و سایر کشورهای آسیای مرکزی) ارتباط دارد، نمونهای از برایند برد-برد جیواستراتژیک پنهان در این معادله است. یک حکومت با درک در کابل که از امور کشمیر هند آگاه باشد، نوید خوبی برای هند است.
از لحاظ تاریخی، افغانستان در «بازیهای بزرگ» بسیاری از قدرتهای خارجی قرار گرفته است، و این امر حس غرور افغانستانیها را بهطور پنهانی نشان میدهد؛ امروز، این باور در میان افغانستانیها جا افتاده که پاکستان یک قدرت خارجی مزاحم است که باید کیش و مات شود. بنابراین، خوشخلقی و حسن نیت هند و افغانستان، حتی در زمان طا-لبان، کاملاً طبیعی است و روندهای بعدی نیز گواه آن خواهد بود.
نویسنده: بوپیندر سینگ
منبع: دکن هرالد – Deccan Herald