نشست ویانا؛ بر سر چه توافق شد؟
لید
با توجه به واقعیتهای میدانی منطقه و جهان، فراموشی قضیه افغانستان و فروکاست اهمیت راهبردی اوضاع این کشور در اتاقهای فکر جهانی، باید بر مسئله داخلی متمرکز شد و ظرفیتهای خود را سنجید که چطور میتوان با به خدمت گرفتن دیپلماسی پویا زمینه محاوره ملی را ایجاد کرد
نشست سه روزه ویانا با اشتراک دهها چهره مخالف حاکمیت موجود و شماری از دیپلماتهای غربی با نشر بیانیهای که در آن از «توافق بر سر نقشه راه» میان جریانهای سیاسی سخن رفته، به پایان رسید. چهرهها و جریانهای حاضر در این نشست سه روزه که از جناحها و آدرسهای شدیداً نا متجانس نمایندگی میکردند، ظاهرا بر سر نقشه راه بیرون رفت از وضعیت موجود توافق کردهاند، اما جزئیاتی از این که «نقشه راه» چه مواردی را تببین میکند و آیا به مثابه منشوری است برای اتحاد تمام جناحهای سیاسی مخالف یا خیر، وجود ندارد. اما در این نشست یک موضوع واضح بود و آن تاکید بر نقش پر رنگ و ورود سازمان ملل متحد به صورت جدی در قضیه افغانستان است؛ چیزی که به نظر میرسد «توافق» اعلام شده را در بیانیه پایانی متزلزل نشان میدهد؛ زیرا اتکای محض به نقش سازمان ملل متحد از یک طرف فرافکنی بار اخلاقی موضوع است و از سوی دیگر میتواند حاکی از وجود اختلافات حل ناشده و جدی میان جریانهای حاضر در نشست باشد. چون اگر به نقش سازمان ملل متحد در دو سال گذشته مروری داشته باشیم، آنچه در توان و ظرفیت این سازمان وجود داشته و میتوانسته انجام دهد، انجام داده و فراتر از آن نه در فلسفه وجودی سازمان ملل متحد میتوان تعریف کرد و نه این سازمان فارغ از خط و مشی کشورهای غربی به ویژه امریکا میتواند حرکت کند. این سازمان در حد به اصطلاح گلیم خود پا دراز کرده و برای افغانستان فرستاده ویژه، گزارشگر حقوق بشر و هماهنگ کننده ویژه گماشته، گزارش منتشر و ابراز نگرانی کرده است که در چارچوب کاری سازمان معمول است، اما اگر انتظار داشته باشیم که سازمان ملل متحد نقش اجرایی اتخاذ کند و در هیئت نیروی نظامی در آید، بدون شک کودکانه خواهد بود.
بنا بر این، با توجه به واقعیتهای میدانی منطقه و جهان، فراموشی قضیه افغانستان و فروکاست اهمیت راهبردی اوضاع این کشور در اتاقهای فکر جهانی، باید بر مسئله داخلی متمرکز شد و ظرفیتهای خود را سنجید که چطور میتوان با به خدمت گرفتن دیپلماسی پویا زمینه محاوره ملی را ایجاد کرد؛ چیزی که در نیم قرن اخیر فقدان آن به شدت افغانستان را به تباهی کشانده است.