واکنش افغانستان در برابر کوریای شمالی؛ هذیانگویی یا سردرگمی؟
افغانستان کشوری که در بعد داخلی درگیر مشکلات فراوان ناامنی، فساد اداری، مواد مخدر و عدم حاکمیت ملی است و در بعد خارجی هم هیچگونه تاثیرگذاری چه در منطقه و چه در جهان ندارد، در تازهترین مورد در حمایت از قطعنامه تازه شورای امنیت سازمان ملل متحد در برابر برنامههای تسلیحاتی کوریای شمالی اعلامیه نشر کرده و خواستار توقف کامل برنامههای نظامی آن کشور شده است.
پرسش این است که چرا افغانستان چنین مواضع مضحک اختیار کرده و بدون درک موقعیت سیاسی خویش در سطح جهان عرض اندام میکند!
به نظر میرسد موضعگیری خام و خندهآور وزارت امور خارجه در واکنش به آزمایشهای موشکی کوریای شمالی و صدور قطعنامه علیه آن کشور ناشی از عواملی است که در داخل افغانستان وجود دارد و علیالقاعده این عوامل سیاست خارجی کشور را به هذیانگویی و تناقض وا میدارد.
ذات حکومت وحدت ملی از همان روز امضای توافق تشکیل آن در تناقض با قانون اساسی کشور قرار داشت. حکومتی که در یک مانور سیاسی از سوی ایالات متحده طراحی شد و برای حفظ وضعیت موجود برخلاف تعریفی که قانون ساسی کشور از نوع نظام در این مملکت میدهد، خلق شد.
تاهنوز جایگاه قانونی ریاست اجرایی در قوانین کشور تعریف واضح و مشخص ندارد و از نگاه قانونی این نهاد مشروعیت سیاسی ندارد.
به تبع غیرقانونی بودن نوعیت حکومت به وجود آمده در افغانستان، نظام اداری و دیپلوماسی کشور نیز دچار بحران و سردرگمی شده و به هذیانگویی در عرصه سیاست بینالملل روی آورده است.
حکومتی که پس از گذشت بیشتر از سه سال از عمر آن، تاهنوز نتوانسته بر سر معرفی وزرای بیشتر وزارتخانهها به توافق همهجانبه برسد و بسیاری از وزارت خانههای کلیدی کشور هنوز هم از سوی سرپرستوزیران اداره میشود، قادر به اتخاذ دیپلوماسی مشخص و فعال و مرتبط با وقایع جهانی نیست.
انحطاط، بحران سیاسی و چند دستهگی در داخل افغانستان هم در داخل و هم در خارج کشور سیاست را دچار نوسان و آشوب کرده است؛ آشوبی که یک روز در بعد داخلی گروههای تروریستی برادر خطاب میشوند و در روز دیگر کشورهای خارجی متهم به حمایت از این گروه میشوند.
گذشته از این، افغانستان در همین منطقه آسیای میانه و جنوب آسیا با همسایههای خود مشکلات زیادی دارد و فلسفه وجودی دستگاه سیاست خارجی ایجاب میکند که در این عرصه سیاست مشخص را دنبال کرده و از منافع ملی کشور پاسداری کند، ولی تا آنجا که دیده شده، منفعلانهترین سیاست را افغانستان دارد.
نه افغانستان با کوریای شمالی طرف است و نه آن کشور افغانستان را به عنوان یک “طرف” میپذیرد چه برسد به اینکه واکنش افغانستان را جدی بگیرد.
کوریای شمالی کشوری است دیکتاتوری و طرف اصلی خود هم ایالات متحده امریکا را میپندارد. حال اگر برای یک لحظه فرض کنیم که میان ایالات متحده امریکا و کوریای شمالی جنگی دربگیرد، افغانستان در کجای آن وضعیت قرار خواهد گرفت؟
به جای هذیانگویی در عرصه بینالملل بهتر است افغانستان کمی به آشفتهبازار وضعیت داخلی توجه کرده و در برابر مخالفان مسلح دولت سیاست مشخص و قاطع را اختیار کند که هر روز از شهروندان کشور قربانی میگیرند.
موضعگیری کشوری را در برابر موضوعات خیلی بیارتباط با وضعیت داخل کشور که نزدیک به نیم قرن است ثبات سیاسی ندارد جز به هذیان به چه میتوان تعبیر کرد؟
امروزه افغانستان در وحله اول نیازمند آنست که با استفاده از یک دیپلوماسی فعال و کارا، جایگاه از دسترفتهی خویش در نظام بینالملل را به خوبی بازیابد و از سوی دیگر، در پی رفع چالشهایی باشد که سایه بر محیط سیاسی کشور گسترانیده و این خطه را در انظار بینالمللی منزوی ساخته است، نه اینکه به مباحث غیرضروری پرداخته و یکبار دیگر مملکت را به سمت آشوبهای جهانی به پیش ببرد.
ظاهر شکوهمند – خبرگزاری دید