چه انتظاری از کنفرانس دوحه درباره افغانستان داریم؟
خودداری از به رسمیت شناختن رسمی یکی از ابزارهای اصلی اهرم فشار جامعه بینالمللی برای رسیدگی به هر یک از این نگرانیها است. این اجماع به مدت دو سال و نیم ادامه داشته است، اما به شدت شکننده به نظر میرسد – چنانچه ماه گذشته شی جینپینگ، رهبر چین، استوارنامه سفیر طا-لبان را پذیرفت. این اقدام شامل گامهای دیگر بازیگران منطقهای به سمت عادیسازی است
در ١٨ تا ١٩ فبروری، آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد نشستی را در مورد افغانستان در دوحه تشکیل خواهد داد تا در مورد بحرانهای بشردوستانه و حقوق بشری جاری و گزارش اخیر فریدون سینیرلی اوغلو هماهنگ کننده ویژه سازمان ملل متحد برای افغانستان و مسیر پیش رو بحث کند. نمايندگان ويژه كشورهای عضو سازمان ملل متحد و سازمانهای بينالمللی شركت خواهند كرد. نمایندگان جامعه مدنی افغانستان، گروههای زنان و مقامات طا-لبان نیز دعوت شدهاند. این کنفرانس یک فرصت حیاتی و سطح بالا برای کمک کنندگان و منطقه است تا گامهای بعدی را در مورد چگونگی بهبود وضعیت در افغانستان و تعامل با رژیم طا-لبان ترسیم کنند.
کیت بیتمن از موسسه صلح امریکا و اندرو واتکینز در مورد اهمیت این نشست، پیامدهای آن برای منافع ایالات متحده و موانع فرا راه هماهنگی گستردهتر بینالمللی در مورد افغانستان صحبت میکنند.
چرا سازمان ملل متحد این کنفرانس را در مورد افغانستان برگزار میکند و چرا اکنون؟
واتکینز: گوترش، دبیر کل سازمان ملل، کنفرانس اولیه نمایندگان ویژه جهان در امور افغانستان را در ماه می ٢٠٢٣ (و در دوحه) برای رسیدگی به شرایط بالقوه بیثبات کننده در افغانستان، از جمله اقتصاد ناکام و سیاستهای محدودکننده شدید طا-لبان در مورد حقوق زنان، تشکیل داد. در آن مقطع – ٢١ ماه پسا حکومت طا-لبان – جامعه بینالمللی با این واقعیت دست و پنجه نرم میکرد که طا-لبان به طور مؤثر حکومت خود را تحکیم و نشان داده بودند که تمایلی به تسلیم شدن در برابر فشارهای بینالمللی ندارند؛ یعنی افغانستان از تعهدات بینالمللی برای مبارزه با تروریزم، حفاظت از حقوق بشر و اجرای حکومت فراگیر پیروی کند. این نگرانیها به طور مستقیم بر سازمان ملل تأثیر گذاشت. در اواخر سال ٢٠٢٢ و در سال ٢٠٢٣، مقامات طا-لبان محدودیتهایی را برای زنان افغانستان در زمینه ارایه کمک و کمک با سازمانهای غیردولتی و حتی به عنوان کارمند سازمان ملل وضع کردند.
بهار گذشته، شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز خواستار ارزیابی مستقل تعامل بینالمللی با افغانستان شد. هماهنگ کننده ویژهای منصوب و موظف شد که تا نوامبر ٢٠٢٣ با توصیههای آیندهنگر در مورد چگونگی تعامل جامعه بینالمللی با افغانستان به شیوههای هماهنگتر و مؤثرتر به این شورا گزارش دهد.
گزارش «فریدون سینیرلی اوغلو» هماهنگکننده ویژه سازمان ملل متحد برای افغانستان از کمککنندگان خواسته است تا تعامل، کمکهای توسعه و همگرایی اقتصادی با افغانستان را به نفع مردم افغانستان، و بهرغم چالشهای مقابله با طا-لبان، ادامه داده و تقویت کنند. این ارزیابی یک نقشهراه را برای ادغام مجدد افغانستان به سیستمهای اقتصادی و سیاسی بینالمللی، مشروط به اجرای تعهدات حقوقی و معاهدهای بینالمللی افغانستان توسط طا-لبان، توصیه میکند. این روند همراه با اقدامات طا-لبان به طور تدریجی مشارکت و کمک را برای تطبیق و اجرای حقوق زنان، حقوق بشر و تعهدات کلیدی در مورد امنیت و سایر نگرانیها گسترش میدهد. این ارزیابی همچنین توصیه کرد که یک فرستاده ویژه از سوی سازمان ملل برای حمایت از تعامل بینالمللی و پیوند دادن فرآیندها و پلتفرمهای مختلف منصوب شود.
شورای امنیت توصیههای گزارش را در قطعنامهای درست قبل از سال جدید (اما بدون حمایت روسیه و چین) تأیید کرد. گوترش و بسیاری از اهداکنندگان امیدوارند کنفرانس دوحه به ایجاد اجماع روی یک فرآیند یا نقشهراه برای تعامل جمعی، همانطور که در ارزیابی پیشنهاد شده است، کمک کند.
چگونه این کنفرانس و روندی که به دنبال ایجاد آن است، به منافع سیاست ایالات متحده در رابطه با افغانستان رسیدگی میکند؟
بیتمن: منافع ایالات متحده در افغانستان مقابله با تروریزم، آزادی شهروندان امریکایی بازداشت شده، رسیدگی به بحران انسانی و اقتصادی این کشور، امکان خروج افغانهای واجد شرایط برای مهاجرت به ایالات متحده، پیشبرد حقوق بشر و تضمین این امر است که بیثباتی در افغانستان ثبات منطقه را تهدید نکند.
توماس ویست نماینده ویژه ایالات متحده برای افغانستان، در شهادت خود در کانگرس گفت که طا-لبان تلاشهای کافی را علیه القاعده و داعش-خراسان انجام میدهند و هدف تعامل با طا-لبان را آزادی شهروندان امریکایی خواند که به اشتباه بازداشت شدهاند. با این حال، او بر «سیاستهای مذموم طا-لبان» که به سرکوب زنان و دختران جدا از هر کشور دیگری در جهان ادامه میدهند، تأکید کرد.
روسیه، به نوبه خود طا-لبان را در کنار خود نگه داشته و همچنان در مورد تهدیداتی که رژیم آنها در چشمانداز تروریزم جهانی ایجاد میکند، هشدار میدهد، اما همچنین به دنبال جلوگیری از هرگونه تلاش و ابتکار عمل به رهبری ایالات متحده یا دوست ایالات متحده در منطقه است.
حتی در میان متحدان غربی، طیف گستردهای از نظرات در مورد چگونگی تعامل با چالشها در افغانستان و با طا-لبان وجود دارد. موضع فرانسه که شدیداً از طا-لبان انتقاد میکند و به گسترش تعامل با رژیم آنها مشکوک است، به ویژه با توجه به کرسی دایمی (و رای وتو) آن در شورای امنیت مهم است. ممکن است برای ایالات متحده دشوار باشد که حتی متحدان و شرکا را حول یک موضع مشترک جمع کند.
در نهایت، توصیه برای فرستاده ویژه سازمان ملل بسیار بحث برانگیز است. در حالی که ایالات متحده حمایت خود را از انتصاب سریع یک فرستاده ابراز کرده است، طا-لبان بر مخالفت خود با چنین انتصابی تاکید کردهاند. روسیه و چین نسبت به این ایده بیتفاوت بوده اند. فرستاده احتمالاً موضوع اصلی بحث خواهد بود – و میتواند به یک مانع تبدیل شود.
در پیامهای عمومی، شکایت اصلی طا-لبان این است که نمایندگان سازمان ملل برای کمک به حل و فصل منازعات منصوب میشوند – و آنها به شدت این تلقین را رد میکنند که صلح و ثبات را در افغانستان به ارمغان نیاوردهاند. به طور کلی، به نظر میرسد که طا-لبان از ایدهای که زیربنای گردهمایی فرستادگان بود، مخالف هستند: یعنی این که جامعه بینالمللی یک رویکرد جمعی و هماهنگ را اتخاذ کند. چنانچه پیشرفت روابط با چین و سایر کشورهای منطقه نشان میدهد، طا-لبان چیزهای بیشتری از تعاملات دوجانبه متفاوت به دست میآورد – و امیدوار است که از هرگونه چانسی برای باندبازی شدن جلوگیری کند.
نتیجه موفقیتآمیز از دیدگاه دولت ایالات متحده چه خواهد بود؟ چه چیزی امکانپذیر/محتمل است؟
بیتمن: ایالات متحده مایل است در مورد انتصاب فرستاده ویژه سازمان ملل متحد و مأموریت آن برای پیشبرد روند یا نقشهراه گستردهتر، اجماع بیشتری ببیند. اما بعید است که طا-لبان مخالفت خود را با انتصاب فرستاده کنار بگذارند. بنابراین، نتیجه قابل قبول ممکن است یک امتیاز بی سر و صدا باشد مبنی بر این که فرستاده به طور کامل از سفر به افغانستان ممانعت نشود، یا تغییر عنوانی مانند «هماهنگ کننده» به میان آید، که دلالت کارکردی دارد و بیشتر به همراهی بازیگران بینالمللی میپردازد تا وادار کردن رژیم طا-لبان به انجام وظیفه. ایالات متحده میخواهد از نتیجهای اجتناب کند که احتمالاً به طور چشمگیر مأموریت نماینده را تضعیف یا این ایده را به طور کلی خنثی کند.
نتیجه مهم دیگر حفظ اجماع در مورد عدم به رسمیت شناختن حکومت طا-لبان (به عنوان مثال، همانطور که در بیانیههای عمومی سازمان ملل متحد یا نمایندگان منفرد بیان شده است) دستکم برای مدتی طولانیتر خواهد بود.
نشست دوم دوحه جایی نیست که تصمیمات سیاسی مشخصی در مورد کمک گرفته شود. با این وجود، یک «برد» از دیدگاه ایالات متحده تقویت تعهد نمایندگان برای حمایت از ادامه کمکهای بشردوستانه به افغانستان در پایتختهای این کشورها خواهد بود – تا دستکم کمکها را ناگهانی کاهش ندهند.
این مهم است که صدای زنان افغان و مدافعان حقوق زنان و دختران در نشست دوم دوحه دارای یک سکوی پرتاب قوی باشد. هیئت ایالات متحده همچنین ممکن است برای تأکید بر مسایل حقوق بشر و تعهدات افغانستان بر اساس قوانین بینالمللی، به نمایندگانی از طیف متنوعی از کشورها چشم بدوزد تا یک جبهه متحد در برابر هیئت طا-لبان نشان دهد. این کنفرانس میتواند به تقویت این اجماع کمک کند؛ یعنی عادیسازی بدون پیشرفتهای عظیم در مورد حقوق زنان اتفاق نخواهد افتاد.
در نهایت، ایالات متحده ممکن است حمایت از مأموریت معاونت سازمان ملل متحد برای افغانستان (یوناما) را تقویت کند. مأموریت در نهاد ماه آینده توسط شورای امنیت تمدید میشود. در صورت تعیین یک نماینده از سوی سازمان ملل، روشن شدن رابطه و روشها بین نماینده ویژه و یوناما نیز ضروری است.
پیشرفت کلی برای بهبود وضعیت در افغانستان نیازمند همکاری و هماهنگی چندجانبه بیشتر است. ایالات متحده و شرکای همفکرش میخواهند ببینند که طا-لبان سیاستهای ظالمانه خود را علیه زنان و دختران لغو میکنند و از نظر سیاسی فراگیرتر باشند. در همین حال، چین، روسیه، ایران، پاکستان و سایر کشورهای منطقه بیشتر نگران بحران اقتصادی افغانستان هستند که میتواند قدرت طا-لبان را تضعیف و تهدیدات فرامرزی مانند تروریزم، جنایت، قاچاق مواد مخدر و مهاجرت را تشدید کند.
خودداری از به رسمیت شناختن رسمی یکی از ابزارهای اصلی اهرم فشار جامعه بینالمللی برای رسیدگی به هر یک از این نگرانیها است. این اجماع به مدت دو سال و نیم ادامه داشته است، اما به شدت شکننده به نظر میرسد – چنانچه ماه گذشته شی جینپینگ، رهبر چین، استوارنامه سفیر طا-لبان را پذیرفت. این اقدام شامل گامهای دیگر بازیگران منطقهای به سمت عادیسازی است.
به نظر میرسد منطقهای که دغدغه کمتر در مورد نقض حقوق بشر دارد، برای عادیسازی روابط با طا-لبان نسبت به ایالات متحده/غرب آمادهتر است. برای غرب، خطر این است که طا-لبان آنچه را که از منطقه میخواهند (روابط اقتصادی و تجاری، یعنی ظاهر مشروعیت)، اهرمهای فشار جمعی جهان را برای حمایت از زنان و حقوق بشر، شمولیت سیاسی و منافع مشترک امنیتی تضعیف کند. با این حال، همسایگان در منطقه استدلال میکنند که چندین اهرم فشار بالقوه برای رسیدگی به بحران اقتصادی در دست ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی است: یعنی دوام کمکها، برداشتن تحریمها و آزاد کردن داراییهای بانک مرکزی افغانستان. اما بعید است غرب در مورد تحریمها یا داراییها امتیاز بدهد، چون فرآیند دشوار و آشفته هم از نظر سیاسی و هم از نظر بوروکراتیک است، مگر این که طا-لبان گامهای مهمی برای لغو محدودیتها علیه زنان و دختران و حمایت از حقوق بشر بردارد. این امر در شرایط موجود رهبری طا-لبان بسیار بعید است، از این رو بن بست فعلی ادامه مییابد. در نهایت، اهرم فشار ایالات متحده ضعیف باقی میماند.
یک نماینده ویژه سازمان ملل و یک مکانیزم چندجانبه برای نقشهراه بالقوه جهت عادیسازی روابط با طا-لبان (چنانچه در گزارش سینیرلی اوغلو توصیه میشود)، میتواند به همسویی این منافع و اهرمهای فشار مختلف کمک کند و شاید مسیری را برای شکستن بنبست ترسیم کند. نماینده سازمان ملل ممکن است اعتبار و توانایی بیشتری برای گفتوگو با کشورهای منطقه و همچنین رقبای ایالات متحده مانند روسیه، چین و ایران داشته باشد؛ بنابراین، یک فرستاده میتواند نیروی چندبرابر برای ایالات متحده در برابر افغانستان باشد.
در این کنفرانس از افغانستان چگونه نمایندگی خواهد شد؟
واتکینز: در نشست سال گذشته، هیچ نمایندهای از افغانستان وجود نداشت.
برای نشست هفته آینده، سازمان ملل به طور رسمی از طا-لبان دعوت کرد، و بنا بر گزارشها، قصد دارد از تعداد مساوی سایر شرکت کنندگان غیرطالب افغان نیز دعوت کند که شامل زنان و رهبران جامعه مدنی ساکن در افغانستان میشود. شماری از فعالان افغان علناً خواستار شرکت زنان افغان در این کنفرانس و دیگر مجامع بینالمللی شده اند. ارزیابی سال گذشته سازمان ملل به صراحت به نیاز به مشارکت زنان در تصمیمگیریهای سیاسی بینالمللی و داخلی در مورد افغانستان را اشاره کرد.
اما این که مشارکت افغانها دقیقا چگونه عملی خواهد شد، در ابهام باقی میماند. طا-لبان علناً در مورد این کنفرانس با عبارات مثبت مبهم صحبت کرده اند، اما در عین حال بی سر و صدا نگرانیهای خود را در مورد شرکت در آن ابراز کرده اند. به نظر میرسد که طا-لبان به دنبال تضمینی هستند که در صورت حضور در آنها، حداقل عملاً به عنوان دولت افغانستان با آنها رفتار خواهد شد. طا-لبان دعوت از دیگر صداهای مستقل افغان را به عنوان مخالفت جزئی با مشروعیت خود میدانند.
منابع میگویند که دعوت سازمان ملل از افغانهای مستقل شامل تعداد مساوی زن و مرد میشود، اگرچه جزییات احتمالاً به حضور و نحوه حضور طا-لبان بستگی دارد – این عنصر کنفرانس ادامه مییابد و ممکن است تا قبل از آن همچنان باقی بماند.
چه چیزی میتواند مانع هماهنگی گستردهتر جهان در مورد افغانستان شود؟
واتکینز: وسیعترین مانعی که در برابر گردهمایی فرستادگان وجود دارد، جو متشنج جئوپولیتیکی است: شکاف بین ایالات متحده و روسیه و چین در شورای امنیت همچنان در حال افزایش است.
گامهای چین برای عادیسازی روابط دیپلماتیک با طا-لبان دستاوردهای مهمی در تلاش طا-لبان برای مشروعیت بینالمللی است. چین اصرار دارد که حکومت کابل را از نظر فنی به رسمیت نشناخته است. با این وجود، گرم شدن روابط با چین احتمالاً فقط این تصور را که طا-لبان میتوانند با خیال راحت به نادیده گرفتن مطالبات غرب در مورد حقوق بشر و حکومت فراگیر ادامه دهند، تقویت کند.