نویسنده: لوک کفی منبع: عرب نیوز
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
اگر شکست کنفرانس هفته گذشته در دوحه برای بحث در مورد آینده افغانستان راهنما باشد، سال ۲۰۲۴ احتمالا سال تاریک دیگری برای مردم افغانستان خواهد بود. اهداف این نشست که اولین مورد ایجاد چارچوبی برای تعامل بینالمللی آینده با افغانستان تحت کنترل طا-لبان. دوم، دستیابی به اجماع در مورد اینکه چه کسی باید نماینده ویژه سازمان ملل برای افغانستان باشد. ماموریت این نماینده “تمرکز بر دیپلماسی بین افغانستان و ذینفعان بینالمللی و پیشبرد گفتوگوی میانافغانی”. این امر مهمی است. متأسفانه هیچ یک از این اهداف محقق نشد. بار دیگر این مردم افغانستان خواهند بود که رنج میکشند.
نمایندگان ویژه بیش از ۲۵ کشور و سازمان در امور افغانستان به دستور آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، در پایتخت قطر دیدار کردند. این نشست دو هدف اصلی داشت.
اولین مورد ایجاد چارچوبی برای تعامل بینالمللی آینده با افغانستان تحت کنترل طا-لبان. دوم، دستیابی به اجماع در مورد اینکه چه کسی باید نماینده ویژه سازمان ملل برای افغانستان باشد. ماموریت این نماینده “تمرکز بر دیپلماسی بین افغانستان و ذینفعان بینالمللی و پیشبرد گفتوگوی میانافغانی”. این امر مهمی است. متأسفانه هیچ یک از این اهداف محقق نشد. بار دیگر این مردم افغانستان خواهند بود که رنج میکشند.
اینکه این کنفرانس نتوانست حتی کمترین انتظارات را برآورده کند، جای تعجب نداشت. از همان ابتدا محکوم به فنا بود. در آخرین لحظه، طا-لبان آن را به کلی تحریم کردند.
دلیل طا-لبان برای خودداری از این نشست، جزئی بود. سازمان ملل نیز تعداد کمی از نمایندگان جامعه مدنی افغانستان را دعوت کرده بود، اما طا-لبان این را هم نپسندیدند و از شرکت در آن خودداری کردند. مشخص نیست که چگونه سازمان ملل تصمیم گرفت که از کدام نمایندگان و سازمانهای جامعه مدنی دعوت کند. با این حال، نگاهی به گروههایی که دعوت نکرده است، جالب است.
برای مثال، هیچ کس از جبهه مقاومت ملی، که مسلماً معتبرترین اپوزیسیون ضد طا-لبان است، دعوت نشد. همچنین از هیچ سازمان یا فردی که در روند ویانا شرکت کرده است درخواست نشده است که در این گردهمایی شرکت کند. روند ویانا مجموعهای از نشستها در پایتخت اتریش طی سالهای اخیر میان بخشهای مختلف جامعه مدنی افغانستان است. همه شرکت کنندگان در روند ویانا بر روی یک بستر مخالف حکومت طالبان متحد شدهاند. این گروه آخرین بار در ماه دسمبر، زمانی که ۵۰ افغانستانی به نمایندگی از گروههای قومی مختلف در آن حضور داشتند، ملاقات کردند. حداقل، منطقی بود که سازمان ملل متحد از جبهه مقاومت ملی یا شرکت کنندگان روند ویانا به دوحه دعوت کند.
شکست کنفرانس دوحه به دنبال گزارشی دیگر از سوی سازمان ملل در مورد تهدید شدید تروریستی در افغانستان بود. این گزارش که توسط تیم تحلیلی و نظارت بر تحریمهای سازمان ملل متحد تهیه شده است، تهدیدات تروریستی فراملی رو به رشدی را که از زمان تسلط طا-لبان در افغانستان شکل گرفته است، به تفصیل بیان میکند. بهرغم تضمینهای طا-لبان به دولت ترامپ مبنی بر اینکه در صورت خروج نیروهای امریکایی به گروههای تروریستی مانند القاعده پناه نخواهند داد، اما برعکس این موضوع ثابت شد.
در گزارش سازمان ملل آمده است: «روابط بین طا-لبان و القاعده همچنان نزدیک است و القاعده در افغانستان تحت حمایت گروه حاکم است.» باور نکنید که عوامل القاعده برای یک زندگی آرام به افغانستان برمیگردند. برعکس، گزارش سازمان ملل میگوید که این گروه شبهنظامی «به ایجاد تهدید در منطقه و احتمالا فراتر از آن ادامه میدهد.»
غیرقابل انکار است که سازمانهای مختلف تروریستی فراملی، از جمله القاعده، به گونهای در افغانستان فعال هستند که در سالهای گذشته دیده نشده است. با توجه به تمرکز جامعه بینالمللی بر اوکراین و غزه، بهتر است سیاستگذاران از این واقعیت آگاه شوند که افغانستان بار دیگر به کانون تروریزم تبدیل شده است.
با گذشت هر ماه از زمانی که طا-لبان قدرت را به دست گرفتند، این گروه درمییابند که شورشی بودن علیه دولت، بسیار آسانتر از برعهده داشتن مسئولیت کل کشور است. ناتوانی طا-لبان در حکومتداری مشهود است. افغانستانیها با یک بحران انسانی حاد، کمبود مواد غذایی و مشکلات اقتصادی روبرو هستند. همچنین یک سری بلایای طبیعی ناگوار مانند زلزله و سیل رخ داده است که بحران انسانی را تشدید کرده است. این وضعیت وخیم، ناتوانی جامعه جهانی را در یافتن راهی برای حمایت از مردم افغانستان با کمک اما بدون پر کردن جیب رهبران طا-لبان تشدید شده است. این موضوعی بود که سازمان ملل امیدوار بود در دوحه به آن رسیدگی کند.
به خاطر رفاه مردم افغانستان، طا-لبان باید در کنفرانس دوحه شرکت میکردند. آنها باید کار خود را با جامعه بینالمللی به شیوهای سازنده آغاز کنند. حداقل، طا-لبان باید به وعدههای اولیه خود مبنی بر تشکیل یک دولت فراگیر، حفاظت از حقوق اولیه بشر به ویژه برای زنان، و رد گروههای تروریستی فراملی مانند القاعده عمل کنند. متأسفانه بعید است این امر به این زودی اتفاق بیفتد.
در همین حال، سادهلوحانه است اگر سازمان ملل متحد فکر میکند هر گونه بحث در مورد آینده افغانستان میتواند بدون حضور جبهه مقاومت ملی یا سایر گروههایی که در روند ویانا مشارکت دارند، ادامه یابد. در واقع، وقتی روند ویانا در اواخر سال جاری برگزار میشود، دبیر کل سازمان ملل باید یک نماینده یا حداقل یک ناظر بفرستد. اگر مشکلی برای ملاقات با طالبان وجود ندارد، دیدار با سایر بخشهای جامعه مدنی افغانستان، بهویژه آنهایی که بیشتر تحت آزار و اذیت قرار گرفتهاند و به حاشیه رانده شدهاند، نباید برای سازمان ملل مشکلی ایجاد کند.
تا کنون، رهبری طا-لبان هیچ تمایل واقعی برای همکاری با جامعه بینالمللی به گونهای که بتواند به کاهش درد و رنج مردم افغانستان کمک کند، از خود نشان نداده است. در عین حال، به نگرانیهای تروریستی مشروع بسیاری نیز باید رسیدگی شود. در نگاهی به گذشته، مشخص نیست که کنفرانس دوحه در این شرایط به چه هدفی دست یافته است. صادقانه بگویم، این نشست باید به تعویق میافتاد.