اسلایدشوافغانستانتحلیلحکومتسیاست

فکاهی صالح و دوستم

خبرگزاری دید: صالح و دوستم در حال حاضر در جایگاهی نیستند که برای مردم افغانستان و اقوام افغانستان تعیین تکلیف کنند. این دو به پشتوانه کدام جغرافیا و امکانات مالی می خواهند در نبرد یک قوم علیه طالبان بازوی آنها شوند یا دولت موازی در بیرون را اداره کنند.

مارشال عبدالرشید دوستم، رهبر حزب جنبش ملی و معاون اول پیشین رئیس جمهور سابق افغانستان، چند روز پیش در نشستی آن لاین که به مناسبت سالگرد شهادت احمدشاه مسعود در ترکیه برگزار شده بود پیشنهاد تشکیل دولت موازی از سوی رهبران سیاسی در خارج از افغانستان را ارائه کرد.
مارشال دوستم افزود رهبری این دولت را باید فردی در دست داشته باشد که بتواند فرامین ملاهبت الله، رهبری طالبان، را به چالش بکشد.
از سویی هم چند روز پیش و به دنبال واکنش ها به کشتار وحشیانه شیعیان و هزاره ها در مسیر ولایت دایکندی به غور، هزاره ها را به شورش مسلحانه علیه طالبان دعوت کرد.
معاون اول پیشین رئیس جمهور سابق افغانستان به هزاره ها وعده داد در صورتی که تصمیم قاطع خود برای جنگ با طالبان را بگیرند، وی از آنان حمایت و بازویشان می شود.
نگاهی اجمالی به اظهارات صالح و دوستم کافی ست تا درک کنیم اظهاراتشان به یک طنز سیاسی شباهت دارد تا راه حلی منطقی برای برون رفت از مشکلات و چالش های جاری در افغانستان.
دلیل اول تایید گفته فوق جایگاه نامشخص امرالله صالح و جنرال دوستم در شرایط کنونی می باشد: با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان بسیاری از رهبران سیاسی عالی رتبه به شمول رهبران احزاب کلان سیاسی بزرگ از افغانستان گریختند. طالبان نیز چندی بعد از در اختیار گرفتن دوباره قدرت تمامی احزاب سیاسی در افغانستان را منحل کردند. مارشال دوستم اکنون به عنوان رهبر حزب جنبش ملی افغانستان دیگر جایگاه سیاسی رسمی ندارد و حال اینکه در نظر خود هنوز رهبر حزب و رهبر قوم ازبیک است موضوع دیگری ست. دوستم اکنون تنها یک عضو ارشد ائتلاف ملی برای نجات افغانستان است.
امرالله صالح نیز امروز فقط و فقط با ریاست روند سبز شناخته می شود یا نهایتا نامش در کنار جبهه مقاومت ملی ذکر شود.
بنابراین این دو شخصیت برجسته پیشین در حال حاضر در جایگاهی نیستند که برای مردم افغانستان و اقوام افغانستان تعیین تکلیف کنند.
نکته دوم اینکه صالح و دوستم به پشتوانه کدام جغرافیا و امکانات مالی می خواهند در نبرد یک قوم علیه طالبان بازوی آنها شوند یا دولت موازی در بیرون را اداره کنند.
مخالفین طالبان امروز حتی یک وجب خاک در افغانستان در اختیار ندارند و خود فراری می باشند. طالبان اما طی سه سال نیروهای نظامی خود را تقویت کرده اند و یک ارتش با تمام امکانات جنگی پیشرفته را در اختیار گرفته اند.
از سوی دیگر جاه طلبی و جنگ قدرت صالح و دوستم در زمان حکومت های جمهوری پیشین افغانستان هنوز در حافظه تاریخی مردم افغانستان باقیست. در زمانیکه حکومت داشتیم، پارلمان بود و حمایت های خارجی از دموکراسی و کمک های مالی انبوه در افغانستان بود مارشال دوستم و جناب صالح اکت قلدر بودن می گرفتند و دست به آشوب می زدند. اکنون که با لج بازی و قلدری طالبان روبرو شده اند چهره خیرخواه ملت را گرفته اند.
بنابراین باید گفت اظهارات صالح و دوستم بیشتر به یک طنز سیاسی شباهت دارد. در شرایط کنونی بهترین راه دوری از جنگ مسلحانه و پیگیری مطالبات برحق مردم افغانستان از کانال های دیپلماتیک می باشد. امروز نه امکان جنگ وجود دارد و نه مردم توان و حوصله جنگ را دارند و اظهارنظرات احساسی هم جز مشتی یاوه گویی چیز دیگری نیست. اینکه مردم در مقابل اظهارات اینچنینی سکوت کره اند خود نوعی بی اعتنایی به عالی جنابانی چون دوستم و صالح می باشد.

نویسنده: سلیمان صابر – خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا