میراث غرب؛ ظهور فاجعه انسانی در افغانستان
مترجم: طاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: در کنار مبالغ سرسامآور پولی که به نام تامین امنیت افغانستان خرج میشد، منابع قابل توجهی برای ملتسازی نیز استفاده شد. با این حال، حتی همین روند تبدیل افغانستان به یک کشور مدرن توسط نهادهای بینالمللی و شرکتهای انکشافی غرب رهبری میشد که هزینههای هنگفت دریافت میکردند، اما نتوانستند حکومتداری پاسخگو و مکانیزمهای خدمات اجتماعی ایجاد کنند که بدون حمایت خارجی، دوام بیاورند.
مایه شرمساری است که امروز زندگی مردم عادی افغانستان با وجود پشت سر گذاشتن چندین دهه درگیری، از جمله بیست سال اشغال ناتو به رهبری ایالات متحده، تا این حد سخت و دشوار است. با آنکه زندگی در دوران اشغال خارجی آسان نبود، اما وضعیت فعلی نیز بدتر از گذشته است.
پس از ۱۱ سپتمبر، مبالغ سرسامآوری در افغانستان هزینه شد. با این حال، بخش عمدهای از این بودجه برای روانسازی مجتمع نظامی-صنعتی کشورهای غربی و حفظ نیروهای نظامی آنها به مصرف رسید. تلاش برای آموزش ارتش ملی افغانستان نیز یکی دیگر از اولویتهای اصلی دولتهای غربی بود. با این حال، این ارتش قادر به ارایه هیچ گونه مقاومت معنیداری در برابر طالبان نبود، و به محض خروج نیروهای ناتو، طالبان این کشور را تصرف کردند.
در کنار مبالغ سرسامآور پولی که به نام تامین امنیت افغانستان خرج میشد، منابع قابل توجهی برای ملتسازی نیز استفاده شد. با این حال، حتی همین روند تبدیل افغانستان به یک کشور مدرن توسط نهادهای بینالمللی و شرکتهای انکشافی غرب رهبری میشد که هزینههای هنگفت دریافت میکردند، اما نتوانستند حکومتداری پاسخگو و مکانیزمهای خدمات اجتماعی ایجاد کنند که بدون حمایت خارجی، دوام بیاورند.
امروز، بسیاری از مردم افغانستان همچنان به کمکهای بشردوستانه وابسته هستند. اما این کمکها نیز به دلیل بیمیلی جهان برای حمایت از حکومت طالبان، و به دلیل تغییر اولویتهای جهانی بسیار ناچیز است.
در نتیجه، مردان، زنان و کودکان افغانستان با مرگ دست و پنجه نرم میکنند. بر اساس برآوردهای سازمان ملل متحد، حدود نیمی از جمعیت افغانستان در حال حاضر با گرسنگی شدید روبرو هستند، از جمله ۳.۲ میلیون کودک زیر پنج سال که از سوءتغذیه حاد رنج میبرند. افغانستان همچنین در فهرست کشورهایی قرار دارد که بیشترین میزان مرگ و میر مادران و نوزادان را به دلیل کمبود امکانات بهداشتی قبل و بعد از زایمان دارد.
در حالی که درگیریها کاهش یافته است، اما داعش خراسان با نشان دادن خود به عنوان جنبش مقاومت اسلامی مشروعتر، در تلاش است تا در برابر طالبان مقاومت کند. طالبان به دلیل ترس از دست دادن عناصر تندرو و گرایش آنها به سمت داعش، از سازش سیاسی دوری میکنند و نسبت به ارایه آزادیهای مدنی به شهروندان، بهویژه زنان و دختران بیمیل هستند.
به این ترتیب، طالبان در اقدام علیه سایر گروههای شبهنظامی اسلامی مانند تیتیپی تردید دارند، زیرا آنها نمیخواهند این گروه نیز به داعش بپیوندد. ترس از بیاعتبار شدن و از دست دادن مشروعیت در میان تیتیپی، طالبان را به برهم زدن روابط با پاکستان سوق داده است. پاکستان نیز با اخراج بسیاری از پناهجویان افغانستان و کاهش تجارت فرامرزی واکنش نشان داده است.
افغانستان نه تنها برای پاکستان بلکه برای سایر کشورهای همسایه در منطقه منبع بیثباتی است. تحکیم مجدد حضور داعش و القاعده همچنان کشورهای غربی را آزار میدهد.
افغانستان امروز با چالشهای جدی، از جمله کمبود آب و سایر تهدیدات مرتبط با آب و هوا مواجه است. به نظر میرسد که حکومت طالبان برای مقابله با این مشکلات مجهز نیست. الگوی حکومتداری طالبان، نزدیکبینانه و نابردبار است. آنها مجازاتهای سختی را بهخاطر سرپیچی از اوامر در نظر گرفته است. طالبان ممکن است فساد را کاهش داده باشند، اما به سختی پاسخگوی نیازهای شهروندان هستند. در حالی که کشت تریاک دوباره ممنوع شده است، کشاورزان برای کشت محصولات جایگزین حمایت نمیشوند و آنها بهشدت مستأصل هستند.
به نظر میرسد نه ایران و نه پاکستان تمایلی به پذیرش موج دیگری از ورود پناهجویان را به کشورهایشان ندارند. افغانستانیهایی که میتوانند منابعی را جمعآوری کنند، بهطور قانونی یا غیرقانونی سعی میکنند از این کشور فرار کنند.
به نظر میرسد که طالبان برای تشکیل حکومت همهشمول عجلهای ندارند؛ امری که ممکن به رسمیتشناسی رسمی آنها را در جامعه جهانی تسهیل کند. در نبود یک مکانیزم بینالمللی کارآمد برای تعامل با افغانستان، کشورهای قدرتمندی مانند چین و روسیه تا حدودی در افغانستان نفوذ کردهاند.
اما این روابط دوجانبه تازه ایجاد شده با طالبان همچنان بهگونه مبادلهای باقی مانده و به سوابق حقوقبشری طالبان یا اعتبار حکومتداری توجه چندانی نمیکنند.
نویسنده: سید محمد علی
منبع: اکسپرس تریبون – Express Tribune