توسعه تاپی و دورنمای خط لوله گاز ایران-پاکستان
متجرم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: تاپی برای منطقهای که دچار کمبود انرژی است، بهره خوبی دارد و نکته خوب این است که پس از از بین رفتن ترتیبات سهجانبه خط لوله گاز ایران، پاکستان و هند، پاکستان و هند را در یک کنسرسیوم اقتصادی دوباره به هم متصل میکند.
آسیای مرکزی و آسیای جنوبی خانه تارعنکبوت خطوط لوله انرژی هستند، اما بسیاری آنها قربانی سیاست میشوند. اختلافات دوجانبه و مداخله دایمی نیروهای فراسرزمینی جیواکونومیک را بههم ریخته و کشورهای غنی از منابع را بر سر دوراهی قرار داده است. با این حال، منطقهای که دچار کمبود انرژی است، در فکر غلبه بر محدودیتها میباشد و تعدادی از پروژههای فرامنطقهای روی دست هستند. این پروژهها، جدا از چندین طرح شبکه ریلی و جادهای و سرمایهگذاریهای دوجانبه انتقال گاز مانند پروژه ۲.۵ میلیارد دالری خط لوله گاز پاکستان و روسیه، شامل تاپی و کاسا-۱۰۰۰ و خط لوله گاز ایران-پاکستان (در سابق ایران-پاکستان-هند بود) میشوند.
با این حال، جیواکونومیک در زمانی که پروژه خط لوله گاز تاپی به طول هزار و ۸۱۴ کیلومتر وارد مرحله بعدی شد، هدف قرار گرفته شد و تضعیف شد. این خط لوله ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند وصل میکند. تکمیل این خط لوله در داخل ترکمنستان، و امید برای عبور از افغانستان ناآرام، نوید خوبی است. این ابتکار چندملیتی-فرامنطقهای ۱۰ میلیارد دالری از سال ۲۰۱۵ به این طرف با فراز و نشیبهایی روبرو بوده است. و تقریبا یک دهه میشود که گروگان بیقانونی در افغانستان است. تاپی برای منطقهای که دچار کمبود انرژی است، بهره خوبی دارد و نکته خوب این است که پس از از بین رفتن ترتیبات سهجانبه خط لوله گاز ایران، پاکستان و هند، پاکستان و هند را در یک کنسرسیوم اقتصادی دوباره به هم متصل میکند.
سرخوشی و شادمانی افغانستانیها قابل ذکر است، زیرا طالبان ۰.۲ راهاندازی این پروژه را در خاک خود جشن گرفت و رخصتی عمومی اعلام کرد. این یک معامله برد-برد برای کابل است، زیرا جدا از دریافت ۱۶ درصد گاز از میدان گالکینیش ترکمنستان، سالانه ۵۰۰ میلیون دالر به عنوان هزینه ترانزیت دریافت میکند. این واقعیت که این کشور جنگزده خونسردیاش را حفظ کرد و توانست ذینفعان را متقاعد کند که با وجود تحولات در سراسر کشور، خط لوله را ادامه دهند، قابل ستایش است؛ و درسهایی برای پاکستان دارد که به دلیل تحریمها علیه تهران، نتوانست فشارهای امریکا را تحمل کند.
این خط لوله گازی که از آسیای مرکزی به جنوب آسیا میگذرد، در نوع خود اولین ادغام منطقهای پس از جنگ سرد است. همچنین بر این امر تاکید دارد که چگونه وسوسههای اقتصادی بهشدت بر سیاست غلبه میکنند. و توجه به این موضوع که حکومت در افغانستان بدون داشتن رسمیت قانونی، بخشی از ابزار قانونی است.
این خط لوله سالانه حدود ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از میادین گازی در جنوب شرق ترکمنستان را استخراج و از هرات و قندهار عبور و به ایالت بلوچستان پاکستان و از آنجا به ایالت پنجاب هند پمپاژ خواهد کرد. پاکستان و هند هر کدام ۴۲ درصد از گاز تحویلی را خریداری خواهند کرد. جالب است که این موضوع، گذشته از این واقعیت که آسیای مرکزی طرفدار روسیه است و افغانستان در باتلاق بیثباتی قرار دارد، هیچ نوع تعجبی را در دولتهای غربی برنیانگیخت.
بنابراین، فرصتی برای پاکستان وجود دارد تا تاپی کامل شود. در شرایطی که اسلامآباد مجبور به خرید گاز LNG گران است تا بر نیازهای داخلی و صنعتیاش غلبه کند، اما تنها چیزی که نیاز دارد این است که گام بردارد و خط لوله ایران-پاکستان را ادامه داده و تکمیل کند. مایه تاسف است که خط لوله سهجانبه ۷.۵ میلیارد دالری ایران-پاکستان-هند با کنار رفتن دهلینو تضعیف شد و اینکه پاکستان تاکنون خط لوله ۸۰ کیلومتری گوادر تا مرز ایران را تکمیل نکرده است. تهران به نوبه خود بیش از ۲ میلیارد دالر سرمایهگذاری کرد و این خط لوله را تا به دهان پاکستان آورد تا بماند و زیر خاک زنگ بزند.
ناتوانی پاکستان در ارتباط با خط لوله گاز با ایران، به تیرگی روابط با جمهوری اسلامی ایران منجر شده است. تهران اکنون تحت تعهد بینالمللی میتواند جریمه بیش از ۱۸ میلیارد دالری را به دلیل بیاحترامی به توافق اعمال کند. این امر همچنین منجر به تنش مجدد با واشنگتن شده است که اسلامآباد نتوانست واشنگتن را برای دریافت معافیت، قانع کند.
با چرخش گرایشها به بیراهه، نیازهای واقعی پاکستان به انرژی به خطر افتاده و شور و نشاط اتصال کشورهای مربوطه در جیواکونومیک – به ویژه ایران و پاکستان و پاکستان و هند – را تبدیل به هیچ کرده است. پاکستان برای غلبه بر این معضل باید دیپلماسی زیرکانه و موضع حاکمیتی اصولی را انتخاب کند.
نویسنده: اشتیاق علی مهری
منبع: اکسپرس تریبون -Express Tribune