چرا روسیه دیگر طالبان را تروریست نمیداند؟
مترجم: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: روسیه تجارت قابل توجهی با افغانستان تحت کنترل طالبان دارد که تصور میشود در ۲۰۲۳ نزدیک به ۱ میلیارد دالر باشد و این بلندپروازی را دارد که نفوذش را گسترش دهد، بهویژه با توسعه مسیرهای تجاری سابق جاده ابریشم جنوب آسیا. در چنین سناریویی، هرگونه تعامل منطقهای با طالبان میتواند عنصری از ثبات را برای سرمایهگذاریهای موجود و بالقوه فراهم کند.
این روزها تنها چند مکان وجود دارد که یک وزیر در حکومت سرپرست طالبان میتواند به آن سفر کند؛ و روسیه یکی از آنهاست. امیرخان متقی وزیر خارجه طالبان اوایل ماه جاری برای شرکت در ششمین نشست رایزنی در مورد افغانستان به میزبانی دولت روسیه به مسکو دعوت شد.
این نشست که فقط بهعنوان فرمت مسکو شناخته میشود، همچنین شاهد حضور ذینفعان منطقهای، از جمله چین، ایران، هند، پاکستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبیکستان بود. از جمله موضوعات مورد بحث، نگرانیهای امنیتی منطقهای و جهانی، توسعه فرصتهای اقتصادی و تجاری و حمایتهای بشردوستانه از افغانستان بود.
طالبان در ۲۰۲۱ کنترل افغانستان را به دست گرفتند و حکومت آنها هنوز از سوی هیچ کشوری بهرسمیت شناخته نشده است. اما با وجود نداشتن مشروعیت، این گروه شورشی توانسته است متحدانش را در منطقه جمع کند. در اوایل سال جاری، پکن اولین دولتی بود که بهطور رسمی اعتبارنامه دیپلماتیک فرستاده منصوب شده طالبان را پذیرفت. این روند خیلی زود توسط امارات متحده عربی و بهتازگی ازبیکستان، درست چند روز پس از فرمت مسکو، ادامه یافت.
با آنکه این نشست بیشتر پشت درهای بسته برگزار شد، اما طبق گزارشها، این امر موفقیت دیپلماتیک برای طالبان بود. برای اولین بار، دولت روسیه اعلام کرد که تصمیم حذف طالبان از فهرست ملی سازمانهای تروریستی “در بالاترین سطح” گرفته شده است. ضمیر کابلوف، نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان در این کنفرانس گفت: «این تصمیم باید با رویههای قانونی مختلف پیگیری شود تا به واقعیت تبدیل شود».
الکساندر بورتنیکوف، رییس سرویس فدرال روسیه، در رویداد متفاوتی در همان روز، این اقدام را تلاشی برای همکاری با طالبان جهت مبارزه با نفوذ داعش-خراسان در منطقه توجیه کرد.
داعش خراسان، شاخه منطقهای دولت مخوف اسلامی عراق و شام است. بنا بر گزارشها از زمان تسلط طالبان در افغانستان، این گروه حضور ش را در افغانستان گسترش داده است. این گروه مسئولیت حمله به تالار شهر کروکوس در نزدیکی مسکو را در ماه مارچ بر عهده گرفت که منجر به کشته شدن ۱۴۵ غیرنظامی شد.
کابلوف همچنین در مورد احتمال دعوت طالبان به نشست بعدی بریکس که قرار است اواخر ماه جاری در روسیه برنامهریزی شده است، گفتوگو کرد. ماه گذشته، گزارش شد که عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیر طالبان، نامهای به یوری اوشاکوف فرستاد و خواستار دعوت از وی به این نشست شد. با این حال کابلوف گفت که چنین دعوتی «تنها با توافق همه اعضای بریکس امکانپذیر است».
در همین حال، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز از غرب خواست تحریمهایش را علیه طالبان لغو کند. ماهیت افراطی حکومت طالبان افغانستان را به انزوا کشانده است و آژانسهای بینالمللی کمکهایش را قطع کرده و دولتها تحریمهایی را اعمال میکنند. این امر باعث فقر گسترده و وسیع در این کشور شده است، طوری که حدود ۲۴ میلیون نفر – بیش از نیمی از جمعیت – در ۲۰۲۴ به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند.
در حالی که بعید است در نشست امسال بریکس حضور طالبان را شاهد باشیم، اما این ژستهای دولت روسیه حکایت از وابستگیاش با این گروه دارد.
از یک سو، تمایل حفظ کانال باز با گروهی که این کشور بیثبات را کنترل میکند، وجود دارد. مذاکرات مستقیم با طالبان میتواند کنترلی را در مدیریت امنیت، بهویژه برای ذینفعان منطقهای تضمین کند.
جابجایی برونمرزی شورشیان و مواد مخدر با منشأ افغانستان همچنان یکی از نگرانیهای اصلی برای تمامی کشورهای همسایه است. جغرافیای دراماتیک این کشور، پناهگاه امنی را برای گروههای تروریستی فراهم میکند. چندین آژانس بینالمللی قبلاً نگرانیهایی را مبنی بر اینکه سازمانهایی مانند القاعده، داعش و سایرین جنگجویان بینالمللی را در افغانستان بسیج میکنند، ابراز کردهاند.
بر اساس گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد، اعضای این سازمان “تمرکز بلند” گروههای تروریستی را در افغانستان مشاهده کردهاند که “بزرگترین تهدید” داعش خراسان دانسته شده است. اتفاقاً حمله داعش خراسان در داخل افغانستان در سال ۲۰۲۲ سفارتخانههای روسیه و چین را در کابل هدف قرار داد.
در همین حال، خروج نیروهای خارجی از افغانستان نه تنها در قدرت سیاسی، بلکه در حوزه اقتصاد نیز خلاء ایجاد کرده است. کشورهایی مانند چین قبلاً از طریق سرمایهگذاریهای عمده، از جمله روی پروژههای استخراج معادن و استخراج نفت، در افغانستان نفوذ کردهاند.
روسیه نیز تجارت قابل توجهی با افغانستان تحت کنترل طالبان دارد که تصور میشود در ۲۰۲۳ نزدیک به ۱ میلیارد دالر باشد و این بلندپروازی را دارد که نفوذش را گسترش دهد، بهویژه با توسعه مسیرهای تجاری سابق جاده ابریشم جنوب آسیا. در چنین سناریویی، هرگونه تعامل منطقهای با طالبان میتواند عنصری از ثبات را برای سرمایهگذاریهای موجود و بالقوه فراهم کند.
با این حال، هرگونه تعامل دیپلماتیک با طالبان به قیمت مشروعیت بخشیدن به این گروه افراطی و اقدامات آن تلقی میشود.
از زمان بهدست گرفتن قدرت، طالبان همچنین محدودیتهای شدیدی بر آزادی زنان از جمله ممنوعیت تحصیلات، اشتغال و مشارکت در عرصههای عمومی و سیاسی اعمال کردهاند. حکومت آنها همچنین چندین دهه رشد اجتماعی و اقتصادی را با افزایش آزار و اذیت اقلیتها، سرکوب رسانهها و جامعه مدنی و سرکوب آزادی بیان به عقب برگردانده است.
با آنکه طرفهای فرمت مسکو از حمایت از حقوق اساسی «زنان، دختران و همه گروههای قومی» دفاع میکردند، اما هیچ راهی برای پاسخگو کردن طالبان ارایه نکردند. در این صورت، نشست مسکو معیارها و انتظارات اندکی برای نحوه تعامل با طالبان تعیین کرد.
غیبت اعضای اپوزیسیون سیاسی افغانستان، جامعه مدنی، گروههای زنان و رسانهها در این نشست فقط به طالبان قدرت داد. بیانیه مشترک منتشر شده در پایان این نشست همچنین هیچ گونه اقدامی را برای پاسخگویی به مسایل کلیدی از جمله امنیت، تجارت یا حقوق بشر اتخاذ نکرد.
با این حال، بیانیههای مطبوعاتی و عکسبرداریهایی که به دنبال آن منتشر شد، طالبان را به عنوان متحدان مبارزه با تهدیدات تروریستی در منطقه معرفی کرد. از قضا، چندی پیش، طالبان خود تهدید تروریستی بود که کشورها با آن میجنگیدند.
روسیه نیز مانند طالبان بهخاطر تهاجم به اوکراین از سوی غرب تحریم و طرد شده است. فرمت مسکو به روسیه اجازه میدهد تا در منطقه نفوذ کرده و خود را به عنوان بازیگر برجسته جیوپولیتیک معرفی کند. روسیه همچنین از این بستر برای بسیج علیه منافع ایالات متحده در افغانستان استفاده کرد.
اتفاقاً، طالبان از جنبش مجاهدین تحت حمایت ایالات متحده برای مبارزه با شوروی در دهه ۱۹۸۰ متولد شد. روابط روبهرشد طالبان و روسیه این پرسش را مطرح میکند که آیا نیروهای نیابتی جدیدی در منطقه شکل میگیرند.
به نوبه خود، طالبان بسیار خوشحال هستند که از رقابتهای جهانی برای منافع شخصی سوءاستفاده میکنند. بستری مانند فرمت مسکو برای این گروه منزوی فرصتی فراهم کرد تا به دنبال نوعی بهرسمیت شناسی دیپلماتیک، حتی از سوی قدرتهای غیرغربی باشند. با این حال، باید دید چه کسی از کنترل بر سرزمینی که از لحاظ تاریخی به عنوان “قبرستان امپراتوریها” شناخته میشود، سود بیشتری میبرد.
نویسنده: روچی کومار
منبع: مسکو تایمز – Moscow Times