توهّم حذف محور مقاومت، نسل جدیدی از مبارزان را به دنیا خواهد آورد
ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: همانطور که ایالات متحده نتوانست القاعده را در پی حملات ۱۱ سپتمبر از بین ببرد و با هموار کردن راه برای بازگشت طالبان به قدرت، افغانستان را ترک کرد، اسرائیل نیز قادر به از بین بردن حماس و حزبالله نخواهد بود.
بنابراین، مقاومت فلسطین تا زمانی که راهحل دو کشوری پیدا نشود و جنایات اسرائیل ادامه داشته باشد، ادامه خواهد یافت. برعکس، طولانی شدن درگیری با توهم حذف محور مقاومت، نسل جدیدی از مبارزان را به دنیا خواهد آورد.
گروههای شبهنظامی در خلا عمل نمیکنند، آنها محصول جانبی جیوپولیتیک بینالمللی هستند. بنابراین، هر دو با هم ارتباط نزدیکی دارند. با تکامل شرایط جیوپولیتیک جهان، گروههای شبهنظامی اهداف راهبردی، ایدیولوژیکی و عملیاتی و همچنین جمعآوری کمکهای مالی و سربازگیریشان را اصلاح میکنند.
رویدادهای جیوپولیتیک بینالمللی از چندین جنبه، ستیزهجویی را شکل میدهند. بهعنوان مثال، در مرحله پایانی جنگ سرد، گروههای جهادی بهعنوان نیابتیهای غرب برای مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان مورد استفاده قرار گرفت، در حالی که پس از ۱۱ سپتمبر، این شبهنظامیان سابق بهخاطر حمله به ایالات متحده به “تروریست” تبدیل شدند.
در چهار دهه گذشته، جنگ روسیه و افغانستان و جنگ جهانی علیه تروریزم، دو نسل از جهادیها را به وجود آوردند که در دهه ۱۹۸۰ توسط گروههای مجاهدین افغانستان و بعداً توسط القاعده و داعش در دهه ۲۰۰۰ رهبری میشدند.
پس از خروج ایالات متحده از افغانستان و تغییر تمرکز از جنگ علیه تروریزم به رقابت جیوپولیتیکی با چین، ستیزهجویی جهان برتریاش را از دست داد. بهرغم پیروزی طالبان در افغانستان در آگست ۲۰۲۱، القاعده و داعش در ضعیفترین وضعیت قرار داشتند و از نداشتن رهبر، از دست دادن ارضی، ناتوانی در انجام حملات در مقیاس بزرگ و همچنین کاهش جذابیت ایدیولوژی افراطی رنج میبردند.
با این حال، جنگ اسرائیل در غزه تا حدی جنبشهای ستیزهجویی را احیا کرده است.
خشم در جهان اسلام علیه اسرائیل، معیارهای دوگانه غرب و نفاق اخلاقی، زمینه مناسبی را برای گروههای شبهنظامی جهت عضوگیری و رادیکالسازی فراهم میکند.
اگر این درگیری طولانیتر شود، پتانسیل بیشتری برای تیرهکردن روابط بین جهان اسلام و جهان غرب بهوجود میآورد. این امر گسل گروههایی مانند القاعده و داعش را با فرصتی ایدهآل برای بهرهبرداری از احساسات مسلمانان فراهم میکند. در عین حال، اگر تنشهای ایران و اسرائیل پس از پاسخ سخت موشکی تهران به تلابیب تشدید شود، جنگجویان بیشتری را برای تشکیل گروههای نیابتی جدید بسیج خواهد کرد.
گروههای شبهنظامی در جنوب آسیا از مناقشه اسرائیل و فلسطین در روایتهای تبلیغاتیشان استفاده کردهاند تا به سربازگیری و تامین مالی کمک کنند. آنها خود را با احساسات در حال تحول در جهان اسلام هماهنگ کردهاند. بهعنوان مثال، القاعده در شبه قاره هند (AQIS) حمله حماس در ۷ اکتوبر ۲۰۲۳ را با حمله ۱۱ سپتمبر القاعده و پیروزی طالبان در افغانستان مقایسه کرده و آن را حرکت تحریککننده و تشویقی خوانده است.
به همین ترتیب، تحریک طالبان پاکستان حمله ۷ اکتوبر را بهعنوان پیروزی برای حماس نامید و با قیام مسلحانه خودش علیه ارتش پاکستان تشبیه کرده است. جالب اینجاست که تحریک طالبان پاکستان ضمن تبریک به حماس و محکومیت جنایات اسرائیل، به جهان در مورد برنامه پاکستانمحور خود اطمینان داده است.
حکومت سرپرست طالبان در افغانستان از اسرائیل انتقاد کرد و در بیانیههای مختلف از حماس حمایت کرد. با این حال، به جای ترغیب جوانان مسلمان به برداشتن سلاح، از سازمان ملل و سازمان کشورهای اسلامی خواست تا از نفوذ دیپلماتیکش بر اسرائیل جهت توقف تهاجم زمینی به غزه استفاده کنند. بهرغم عدم رسمیت بینالمللی، رفتار طالبان در جهت نشان دادن حکومتش بهعنوان عضو مسئول در جامعه بینالمللی تلقی میشود. از این رو، طالبان با صدور بیانیههای منطبق با ساختارهای دیپلماتیک موجود و پارامترهای نظام سیاسی بینالمللی، هدفش را جلب حمایت رسمیتیابی دیپلماتیک میداند.
در مقابل، واکنش داعش خراسان در جنوب آسیا، طرفدار فلسطین و ضد طالبان بوده است. داعش تبلیغاتش را در مورد جنگ اسرائیل و فلسطین به گونهای مانور داده است تا طالبان را به خاطر سکوتش به آرمان فلسطین و دوری جستن از اعزام جنگجویانش برای جنگ علیه اسرائیل شرمنده سازد. با انجام این کار، داعش طالبان را متهم کرده است که «دستنشانده امریکا» است.
داعش همچنین از خشم جهان اسلام علیه اسرائیل و غرب برای الهام بخشیدن به حملاتش سوءاستفاده کرده است.
جنگ اسرائیل و فلسطین به طور بالقوه خاورمیانه را به وضعیت گذشته بازمیگرداند و نسل ستیزهجوی جدیدی را خلق خواهد کرد که از اظهارات ضد اسرائیلی و ضدغربی تغذیه میکند.
بنابراین، بسیج بالقوه نسل جدیدی از ستیزهجویان، محصول جدیدی از رهبران مبارز را نیز تولید خواهد کرد. در دهه ۱۹۸۰، جنگ روسیه و افغانستان چهرههای مبارزی مانند عبدالله عزام، اسامه بن لادن و ایمن الظواهری را به وجود آورد. نسل شبهنظامیان پسا ۱۱ سپتمبر توسط افرادی مانند ابو مصعب الزرقاوی و ابوبکر البغدادی نمایندگی میشدند.
به این ترتیب، تنشهای کنونی و همزماان خلا رهبری، رهبران جدیدی را به وجود خواهد آورد.
بهطور خلاصه، همانطور که ایالات متحده نتوانست القاعده را در پی حملات ۱۱ سپتمبر از بین ببرد و با هموار کردن راه برای بازگشت طالبان به قدرت، افغانستان را ترک کرد، اسرائیل نیز قادر به از بین بردن حماس و حزبالله نخواهد بود.
بنابراین، مقاومت فلسطین تا زمانی که راهحل دو کشوری پیدا نشود و جنایات اسرائیل ادامه داشته باشد، ادامه خواهد یافت. برعکس، طولانی شدن درگیری با توهم حذف مقاومت، نسل جدیدی از مبارزان را به دنیا خواهد آورد.
نویسنده: عبدالباسط
منبع: دیپلمات – Diplomat