زوایای پیدا و پنهان دو دستگی سرانطالبان
نویسنده: سلیمان صابر – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: اعتراف به وجود اختلافات در سطح رهبری کلان طالبان؛ براساس عرف رایج توصیه اغلب برای رفع یک مشکل صورت میگیرد. استانکزی اگرچه تلاش کرده اختلافات را سطحی جلوه دهد و انسجام و وحدت در رهبری طالبان بر روی موضوعات اساسی را برجسته سازد اما شواهد و گزارشات میدانی در عمل چیز دیگری را نشان میدهد و آن تفاوت دیدگاه اساسی در بین رهبری طالبان نسبت به برخی موضوعات مهم جاری در افغانستان در حال حاضر می باشد.
عباس استانکزی، معین وزیر امور خارجه طالبان، در اظهاراتی تازه اختلافات داخلی در رهبری طالبان را تایید نمود.
به گزارش رسانه های داخلی، مولوی استانکزی، در دیداری با مسؤلین طالبان در وزارت اطلاعات و فرهنگ و شاروالی کابل افزود اختلافات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در رهبری طالبان صرف روی ایجاد اصلاحات ضروری در جامعه بوده و بر مسائل کلان حکومتی تاثیر منفی ندارد.
وی تاکید کرد اختلافات در رهبری طالبان بر ای قدرت و مقام نیست.
عباس استانکزی در عین حال رهبران طالبان را به هوشیاری در حفظ امنیت کابینه طالبان فرا خواند و افزود طالبان باید از گذشته درس بگیرند.
نکته مد نظر در اظهارات تازه معین وزیر خارجه طالبان دقیقا در توصیه اش به رهبران طالبان نهفته است: پرهیز از قدرت طلبی و انحصارگرایی!
در توضیح بیشتر باید گفت تاریخ افغانستان مالامال از جنگ های خونین داخلی و خارجی بر سر قدرت بوده است و شاید تنهاترین دوره انتقال قدرت مسالمت آمیز در افغانستان را باید انتقال ریاست جمهوری از برهان الدین ربانی به حامد کرزی در آغاز نظام جدید سیاسی در سال ۲۰۰۱ دانست.
در توصیه این مقام طالبان نوعی اعتراف نیز قابل برداشت می باشد: اعتراف به وجود اختلافات در سطح رهبری کلان طالبان؛ براساس عرف رایج توصیه اغلب برای رفع یک مشکل صورت می گیرد. استانکزی اگرچه تلاش کرده اختلافات را سطحی جلوه دهد و انسجام و وحدت در رهبری طالبان بر روی موضوعات اساسی را برجسته سازد اما شواهد و گزارشات میدانی در عمل چیز دیگری را نشان می دهد و آن تفاوت دیدگاه اساسی در بین رهبری طالبان نسبت به برخی موضوعات مهم جاری در افغانستان در حال حاضر می باشد: اگر تقسیم بندی تایید نشده طالبان به دو گروه «قندهاری و کابلی» را بپذیریم، آنگاه باید به اختلاف دیدگاه ملاهبت الله آخوندزاده، رهبر معنوی و اینک سیاسی طالبان، و سراج الدین حقانی، وزیر داخله طالبان، روی چگونگی تطبیق شریعت و روابط با کشورهای بیرونی منطقه ای و جهانی اشاره نمود.
در توضیح بیشتر باید به گزارشات و مستندات برخی رسانه ها مراجعه نمود که می گوید طالبان قندهاری خواستار تطبیق بی چون و چرا و سفت و سخت شریعت اسلامی است و در این راستا به دختران بالای صنف ششم اجازه تحصیل ندادهاند. در طرف دیگر اما طالبانی که سراج الدین را امیرالمومنین می دانند به پیروی از رهبری حقانی خواستار ارتباط با کشورهای بیرونی بر اساس عرف بین المللی می باشند و برای این مهم حاضرند در اندیشههای خود برخی اصلاحات را انجام دهند. در تایید این گفته می توان به اظهارات برخی سیاسیون پیشین از جمله استاد محمد محقق، رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، اشاره کرد که از تمایل رهبری حقانی به مذاکره با سیاسیون پیشین برای تشکیل یک دولت همه شمول در افغانستان خبر می دهد.
به هر صورت قدرت طلبی و جنگ برای برداشتن سهم بزرگتری از کیک زور و زر به عنوان یک تهدید بزرگ در قوام امارت اسلامی طالبان است: طالبان که به طور کل با مشکل مشروعیت داخلی روبرو هستند اگر از درون هم دچار اختلاف شوند بدون شک متلاشی می شوند.
از سویی هم برخلاف آنچه در گذشته به نظر می رسید، طالبان حتی در ایدئولوژی شکل یک دست و هماهنگ ندارند: یکی ورزش را با شرایط خاصی جایز می داند اما دیگری در جشن عروسی کاپیتان تیم ملی کریکت پیسه کلان خرج می نماید.
این اختلاف در رهبری طالبان که علی رغم انکار طالبان، روز به روز لابه های جدیدی از آن آشکار می شود باعث عملکرد متفاوت در دستگاه سیاسی طالبان شده منطقه و جهان را در نوع تعامل با این گروه سرگردان می سازد.
پس بیهوده نیست اگر بگوییم در افغانستانی که به بازی بزرگ مشهور است و قدرت طلبی و اختلاف هنوز به عنوان یک میراث شوم باقی مانده است، طالبان اگر متحد عمل نکنند، به زودی کنار زده میشوند.