چرا این فرمانده طالبان میخواهد افغانستان را ترک کند؟
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: این فرمانده در پاسخ به پرسشی درباره بیزاریاش از طالبان با وجود اینکه برای آنها کار میکند، گفت: “طالبان نه کاملاً اسلامی هستند و نه مدنی. آنها میدانند چگونه با خونریزی اوضاع را کنترل کنند. به محض ورود آنها شروع به کنترل زنان کردند. به مردان توضیح دادند که وظیفه آنها این است که زنان را وادار به اطاعت از اوامر کنند. مادرم، همسرم و دخترم به مدت سه سال در خانه محبوس هستند. اگر شما زن هستید، فقط میتوانید طلوع آفتاب یا غروب آن را زمانی ببینید که هیچ غریبهای در اطراف نباشد.”
در ماه آگست سال جاری، طالبان سه سال حاکمیت خود را در افغانستان جشن گرفتند. با تصرف کابل در ۱۵ آگست ۲۰۲۱، این گروه شبهنظامی، پس از ۲۰ سال حضور غرب در افغانستان با بیرون راندن انها از این کشور جنوب آسیا به قدرت بازگشتند.
بازگشت طالبان به برکناری و فرار اشرف غنی رییس جمهور وقت و همزمان خروج عجولانه و آشفته نیروهای امریکایی منجر شد، اقدامی که انتقاد گسترده از دولت جو بایدن را در پی داشت.
پس از سقوط کشور، حکومت سرپرست طالبان به آرامی تعدادی از محدودیتها را تحت قوانین شریعت اعمال کردند. حکومتی که اکثراً تحت سلطه مردان است، زنان را از کار منع و دختران را از رفتن به مکتب و دانشگاه محروم کرد.
طالبان بعداً در ماه مارچ ۲۰۲۲ وعده بازگشایی مکاتب دخترانه را دادند اما بیانیه خود را پس گرفتند. امسال، حکومت سرپرست همچنین، بدون ذکر دلیل، واکسیناسیون فلج اطفال را برای کودکان ممنوع کرد.
به دلیل وضع محدودیت های روز افزون حکومت سرپرست طالبان، میلیونها نفر این کشور را ترک کردند. برخی هنوز با ترس از افزایش محدودیتهای بیشتر ، سعی دارند کشور را ترک نمایند.
یکی از این افراد، فرمانده طالبان است که اکنون معلم است. او میخواهد به بهانه بیماری از افغانستان فرار کند.
او میگوید: “دیگر نمیتوانم صبر کنم. بچههایم را میگیرم و میروم. ترکیه، تاجیکستان یا سوریه، هر کشوری که بتواند به ما سرپناه بدهد. جایی میروم که بتوانم کسب و کار خودم را شروع کنم. میدانم چگونه تدریس کنم، خواهم رفت. به کشوری که بتوانم در آن کار کنم.”
او با یادآوری زندگی گذشتهاش قبل از تسلط طالبان، افزود: “من از قبل آمادگی داشتم. ریش گذاشتم، شروع به آماده کردن دخترانم کردم تا ناگهان از اینکه مجبور شوند در خانه بمانند، ناامید نشوند. اما ناراحتکنندهترین چیز این بود که در آینده من خودم باید این قوانین را تطبیق کنم. با سقوط حکومت (اشرف غنی)، من یکی از فرماندهان اداره اطلاعات طالبان شدم.”
به عنوان یک فرمانده طالبان، اکنون وظیفه او این است که نظارت کند آیا مردم با القاعده یا داعش یا گروه تروریستی دیگری در ارتباط هستند یا خیر. او همچنین اطمینان میدهد که هیچ شورشی علیه حکومت طالبان در میان مردم محلی وجود ندارد.
او گفت: “وظیفه من جاسوسی و مجازات هر کسی است که رازی را پنهان میکند. من خودم آنها را تنبیه نمیکنم، زیردستانم این کار را میکنند. اگر جرم بزرگ باشد باید به مقامات بالاتر اطلاع دهیم، بعد آنها تصمیم میگیرند. باید از ساعت ۹ صبح تا ۳ یا ۴ بعد از ظهر در دفتر باشیم. این چیزی است که ما برای آن پول میگیریم.”
او گفت که اولین هدف طالبان افراد تحصیل کرده هستند که از پستهایشان حذف میشوند.
وی ادامه داد: “من یکی از آنها بودم، طالبان با من ملاقات کردند، آنها از پیشینه من خبر داشتند. درمانده بودم. کاری نبود و در صورت امتناع، ترس از دست دادن جانم وجود داشت.”
او چندین بار تلاش کرد که فرار کند، اما همسرش امتناع کرده است، زیرا او در دیدگاه خود بسیار سختگیر و مذهبی است. او ترجیح میدهد حجاب بپوشد.
به گفته وی، قبلا همه چیز آزاد بود. قوانین وجود داشت، اما با محدودیتهایی. اکنون همه چیز محدود شده است. زنانی که میخواهند بیرون بروند یا ناپدید شدند، مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند یا اجساد آنها در کنار سرک پیدا شد. هیچ کس نمیداند چه کسی این جنایت را انجام داده است.
او که از جان خود و خانوادهاش نیز در هراس است، میگوید: “از سربازی که برای من چای میآورد تا سربازی که دروازه موتر را باز میکند، هرکسی میتواند جاسوسی کند، در مقابل پاداش میگیرد.”
این فرمانده همچنین گفت که طالبان با وعده عدم تکرار اشتباهات قبلی آمدهاند. اما ظرف یک هفته، وعدهها رنگ باخت. درهای زندانها باز شد. جنایتکاران، قاتلان، تروریستها که حامیان طالبان بودند، آزادانه پرسه میزنند. سربازان فرار کردند. پاسگاههای پولیس غارت شدند.
او در مورد چگونگی انتخاب فرماندهان طالبان توسط طالبان، گفت که حکومت به تمامی پیشینه افراد نگاه میکند، “اما تعصب شرط اول است. هر چه شدت بیشتری نشان دهید، احترام بیشتری خواهید داشت”.
این فرمانده در پاسخ به پرسشی درباره بیزاریاش از طالبان با وجود اینکه برای آنها کار میکند، گفت: “طالبان نه کاملاً اسلامی هستند و نه مدنی. آنها میدانند چگونه با خونریزی اوضاع را کنترل کنند. به محض ورود آنها شروع به کنترل زنان کردند. به مردان توضیح دادند که وظیفه آنها این است که زنان را وادار به اطاعت از اوامر کنند. مادرم، همسرم و دخترم به مدت سه سال در خانه محبوس هستند. اگر شما زن هستید، فقط میتوانید طلوع آفتاب یا غروب آن را زمانی ببینید که هیچ غریبهای در اطراف نباشد.”
او ابراز تاسف کرد که هرگز نمیتواند به حرفه قبلیاش یعنی معلمی بازگردد و از قبل زیر نظارت طالبان قرار داشت.
وی میگوید: “بعضی شاگردان قبلیام هنوز با من صحبت میکنند. به تدریج دوران دانشجویی و رفتن به مکتب را فراموش میکنند. من نیز فراموش خواهم شد.”
این فرمانده گفت که او اغلب دیوارهای رنگارنگ کابل را وقتی در خیابانهای شهر رانندگی میکند به یاد میآورد. “اکنون پوسترهای دستورالعملها و محدودیتها جایگزین نقاشیهای دیواری شدهاند. این پوسترهای سیاه و سفید آینده یک افغانستان بدون رنگ است.”
نوت: از ذکر نام این فرمانده طالبان به دلایل امنیتی خودداری شده است.
نویسنده: کریشما سوراب کالیتا
منبع: اندیا تودی – India Today