خبرگزاری دید: وخامت روابط پاکستان و طالبان را میتوان به تلاقی عواملی از جمله تیتیپی و پیوند هند، اخراج پناهجویان افغانستان و مسایل دیرینه خط دیورند دانست.
سه سال و دو ماه از قدرتگیری طالبان بر افغانستان میگذرد. رهبری سیاسی پاکستان خروج ایالات متحده از افغانستان را جشن گرفت. عمران خان نخستوزیر سابق این کشور گفته است: «آنها زنجیر اسارت فیزیکی را شکستند». هم نخبگان سیاسی و هم نهادهای حاکمیتی احساس میکردند که مرزهای غربی را تقویت کردهاند، و پاکستان اکنون باید به هند و دیگر چالشهای داخلی رسیدگی کنند.
پاکستان همچنین احساس اطمینان بیشتری داشت که تهدید تحریک طالبان پاکستان از طرف افغانستان در مراحل اولیه خنثی خواهد شد. این احساس ثبات را تقویت میکرد. رهبران از این فرصت استفاده میکردند تا با تمرکز بر توسعه اقتصادی فصل جدیدی را ورق بزنند. با این حال، در کمتر از چهار سال، روابط پاکستان و طالبان دچار اختلال شده است. تهدیدات از مرزهای غربی بزرگتر و خطرات بیشتری نسبت به تهدیدهای هند بهوجود میآورند. بنابراین، درک عوامل زمینهای که بین این دو متحد نزدیک تاریخی بهوجود آمده، بسیار مهم است. بهرغم همکاری گذشته و منافع مشترک، چندین موضوع آنها را از هم جدا میکند.
مناقشه خط دیورند
میراث استعماری به جا مانده در ۱۸۹۳ بهعنوان مرز بین هند بریتانیا و افغانستان، نقطه اصطکاک اصلی بین پاکستان و افغانستان بوده است. پس از استقلال، پاکستان خط دیورند را از بریتانیا به ارث برد. پس از آن، کابل از توافقنامه خارج شد و ایده پاکستان بهعنوان کشور جانشین را رد کرد.
از آن زمان، چه طبقه طرفدار سوسیالیست، چه جناحهای طرفدار دموکراسی، چه طالبان ۱۹۹۶ و چه طالبان ۲۰۲۱، هیچ یک از آنها با خط دیورند بهعنوان مرز واقعی بین پاکستان و افغانستان برخورد نمیکنند. در این اواخر، طالبان حصارها را در مناطق مختلف از بین بردهاند. خط دیورند همچنان بهعنوان نقطه اختلاف بین دو نهاد باقی مانده و مدام به تنشها دامن میزند. این مشکل همچنان سر بیرون میآورد و باعث اصطکاک میشود و دو طرف را درگیر میسازد.
بازی طالبان، تیتیپی و هند؛ مثلث خطرناکی برای پاکستان
ماموریت هند علیه پاکستان مثل روز روشن است. هند میخواهد پاکستان را درهم بشکند و تا آنجا که ممکن است به بیثباتی دامن بزند. از دهه ۱۹۷۰، این تصور قوی در میان نخبگان سیاسی پاکستان و تشکیلات نظامی وجود داشته است که هند برای تجزیه بیشتر پاکستان سنگ تمام میگذارد. دستگیری کولبوشان جاهاو در بلوچستان در ۲۰۱۶، جاسوس سازمان اطلاعاتی هند RAW، به تلاشهای هند برای تامین مالی و حمایت از سازمانهای تروریستی در بلوچستان اشاره دارد. پاکستان مدعی است که گروه بلوچ و تیتیپی توسط راو RAW ایجاد شدهاند تا سناریوی بنگلادش دیگری را در پاکستان رقم زند.
کتاب «راو: تاریخچه عملیات مخفی هند» با نویسندگی یاتیش یاداو، روزنامهنگار تحقیقی، بیان میکند که RAW سه تن از قدرتمندترین جنگسالاران را به خدمت گرفته است. برای هند، تیتیپی و گروه آزادیبخش بلوچ برای دستیابی به اهداف خود تلاش میکنند و در این راه از هیچ کاری دریغ نمیکنند. هدف تاکتیکهای آنها کاهش ثبات پاکستان و برانگیختن هرج و مرج بیشتر در اجرای برنامههایشان است.
با بازگشت طالبان به قدرت، تیتیپی حملاتش را علیه پاکستان تشدید کرده است. در درون تیتیپی احساس پیروزی وجود دارد، با این باور که اگر طالبان بتواند یک ابرقدرت انحصاری را سرنگون کند، آنگاه آنها (تیتیپی) میتوانند پاکستان را سرنگون کنند. دادهها افزایش چشمگیر حملات تروریستی در پاکستان را نشان میدهد. در واقع، حوادث امنیتی در این اواخر ۷۳ درصد افزایش یافته است. این وضعیت نگرانیهای زیادی برانگیخته است زیرا این تهدید بهطور مستقیم از جبهه غرب اعمال میشود. با این حال، پاکستان بار سنگینتری نسبت به حملات مستقیم ارتش هند به دوش کشیده است و اکنون خود را در تنگنا میبیند. حضور هند در جبهه غرب به هیچ قیمتی قابل تحمل نخواهد بود، زیرا پاکستان در حالت آمادهباش قرار دارد.
در جدیدترین نشست دیپلماتیک، امیرخان متقی وزیر امور خارجه طالبان و محمد یعقوب وزیر دفاع، همراه با جیتندر پال سینگ نماینده هند گرد هم آمدند. آنها در سفر ۴ تا ۵ نوامبر خود به کابل، زمینه را برای گفتوگوهای آینده فراهم کردند. راندیر جیسوال، سخنگوی وزارت امور خارجه هند، روز پنجشنبه در کنفرانس خبری هفتگی در دهلینو خاطرنشان کرد: «دو طرف تمایل مشترک خود را برای تقویت روابط اعلام کردند و علاقهمندیشان را برای افزایش تعاملات بیشتر بین افغانستان و هند ابراز کردند، به این امید اینکه فصل جدیدی را ورق بزنند.»
حضور هند و روابط دیپلماتیک طالبان با هند فاجعهای برای پاکستان به همراه نخواهد داشت. با این حال، اگر هند با طالبان برای حمایت و تمویل گروه بلوچ، تیتیپی و داعش خراسان علیه پاکستان متحد شود، پاکستان مجبور خواهد شد به هر قیمتی با این تهدید مقابله کند. پاکستان حتی ممکن است در سیاست افغانستان مداخله کند تا بیثباتی بیشتر در منطقه بهوجود آید و دست به کاری بزند که غوغا به پا کند.
تیتیپی و راو RAW مدت زیادی است که با هم ارتباط دارند. پاکستان میترسد که این رابطه به روابط پاکستان و افغانستان آسیب بزند. پیوند تیتیپی و هند، همراه با فعالیتهای آنها از مرزهای غربی افغانستان، همچنان به عنوان منبع داغ تنش در روابط پاکستان و طالبان باقی مانده است. این موضوع مدام به تنش دامن میزند و دو طرف را درگیر میکند.
اخراج پناهجویان افغانستان
در زمان حکومت موقت، انورالحق کاکر نخستوزیر پیشین پاکستان، اعلام کرد که قصد دارد همه ساکنان افغانستان ثبتنام نشده را جمعآوری کرده و اخراج کند. حکم اخراج شامل همه «اتباع خارجی ثبت نشده» در پاکستان از ۱ نوامبر ۲۰۲۳ اعمال شد. شهروندان افغانستان طور مستقیم تحت تاثیر قرار گرفتند: بیش از ۴ میلیون نفر در پاکستان زندگی میکنند و تخمین زده میشود که ۱.۷ میلیون نفر فاقد مدرک هستند. برای بسیاری پاکستان همانند خانهشان است، زیرا آنها دهههاست که در آنجا زندگی کردهاند و در دهه ۱۹۸۰ در جریان اشغال این کشور توسط اتحاد جماهیر شوروی، از افغانستان گریختهاند. بسیاری آنها در پاکستان ریشه دوانده بودند، اما خود را گرفتار آتش متقابل تصمیمات سیاسی میدیدند.
این تصمیم همچنین بر سرنوشت میلیونها پناهجوی افغانستان در پاکستان تاثیر میگذارد. این تصمیم عمدتاً ناشی از نگرانیهای امنیتی مرتبط با تروریزم و احیای تیتیپی در پاکستان پس از تسلط طالبان بر افغانستان بود که این موضوع را تشدید کرد. دولت پاکستان گفته است که حضور این مهاجران در نزدیکی مرز پاکستان و افغانستان، پناهگاههای امن برای جنگجویان تیتیپی فراهم میکند که زنگ خطر را به صدا در آورده است. بنابراین، پاکستان احساس میکند که بازگشت آنها به افغانستان برای امنیت ملی این کشور بسیار مهم است. اسلامآباد معتقد است که این امر موضوع مرگ و زندگی است و باید این مشکل را هرچه زودتر برطرف کند.
بر اساس این سیاست، حدود ۷۴۶ هزار و ۸۰۰ افغانستانی تا ۱ اپریل ۲۰۲۴ از پاکستان اخراج شدند. این سیاست با سرکوب این مهاجران طوفانی به راه انداخت و آنها را وادار کرد اسباب و وسایلشان را جمع کرده و خارج شوند. در حالی که آنها در راه بازگشت به افغانستان هستند، این وضعیت تصویر تلخی از چالشهای بشردوستانه و سیاسی جاری را ترسیم میکند.
حکومت طالبان تصمیم پاکستان را بهشدت محکوم کرده و مدعی شد که این تصمیم با تشدید بحران انسانی در افغانستان، نمک به زخم پاشیدن است. با توجه به اقتصاد شکننده کابل، بازگشت دستهجمعی پناهجویان، منابع را بیشتر تحت فشار قرار داده و کابل را وادار به درخواست پشتیبانی بینالمللی کرده است. آنها به فشارهای مشابهی از سوی ایران بر مهاجران افغانستان اشاره کرده و استدلال میکنند که این تلاشها برای بازگرداندن اجباری پناهجویان افغانستان، تلاشها برای مقابله با تروریزم فرامرزی تضعیف میکند. این وضعیت نشاندهنده چالشهای پیچیده و چندوجهی پیشروی منطقه است.
در خاتمه، وخامت روابط پاکستان و طالبان را میتوان به تلاقی عواملی از جمله تیتیپی و پیوند هند، اخراج پناهجویان افغانستان و مسایل دیرینه خط دیورند دانست. هر یک از این عوامل نقش کلیدی در ایجاد شکاف بین دو نهاد داشته است.
با طولانیشدن چالشها در روابط دوجانبه، برای افغانستان و پاکستان ضروری است که از این وضعیت آشفته عبور کرده و بر راهحلهای دیپلماتیک تمرکز کنند. برای نزدیکتر کردن مناطق به صلح و ایجاد الگوی درخشان برای دیگران، آنها باید حصارها را ترمیم، ایدههایشان را روی هم گذاشته و مسیر روابط قویتر پاکستان و افغانستان را هموار کنند.