اسلایدشوافغانستانامنیت و حوادثپاکستانتحلیلترجمه

جنگ‌های پنهان در خط دیورند؛ آتش زیر خاکستر

مترجم: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: تهدید ناشی از تروریزم فرامرزی نه یک موضوع منفرد و نه نگرانی فرضی است، بلکه واقعیت مبرم با پیامدهای گسترده است. اعتراف به این تهدید توسط ایالات متحده نقطه عطف مهمی است که نگرانی‌های پاکستان را تایید می‌کند.

افزایش کنترل‌نشده تروریزم فرامرزی که از افغانستان سرچشمه می‌گیرد، به یک نگرانی مبرم برای پاکستان و منطقه تبدیل شده است. رویدادهای اخیر در امتداد خط دیورند، از جمله تهاجمات مسلحانه، حملات بمب‌های دست‌ساز (IED) و ربوده شدن نیروهای امنیتی پاکستان، ناکامی آشکار طالبان در حفظ کنترل بر قلمرو افغانستان را آشکار می‌کند. این تحولات نه تنها ثبات منطقه‌ای را تضعیف، بلکه از پتانسیل خطرناک تبدیل شدن افغانستان به کانونی برای افراط‌گرایی نیز خبر می‌دهد.

در این زمینه، بیانیه متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده، با اذعان به تهدید ناشی از پایگاه‌های تروریستی در افغانستان، نگرانی‌های دیرینه پاکستان را تایید می‌کند. سال‌ها، اسلام‌آباد به جامعه بین‌المللی در مورد ظرفیت عملیاتی گروه‌های شبه‌نظامی که تحت نظارت طالبان در حال رشد هستند، هشدار داده است. اذعان این موضوع از سوی ایالات متحده صحت این نگرانی‌ها را تائید می‌کند و توهم اغراق‌آمیز بودن هشدارهای پاکستان را از بین می‌برد.

تسلط طالبان در آگست ۲۰۲۱ با وعده‌های صلح و ثبات همراه بود، اما واقعیت روی زمین داستان کاملاً متفاوتی را بیان می‌کند. ظهور مجدد گروه‌هایی مانند تحریک طالبان پاکستان (TTP) و داعش خراسان (ISKP) سایه سنگینی بر ثبات ادعایی در افغانستان انداخته است. به‌رغم تضمین‌های مکرر، ناتوانی در خنثی کردن این گروه‌ها آسیب‌پذیری‌های اساسی حکومت طالبان را آشکار می‌سازد.

افزایش فعالیت‌های شبه‌نظامیان در نزدیکی خط دیورند بر ناتوانی یا عدم تمایل طالبان برای رویارویی با عناصر افراط‌گرا تأکید دارد. این گروه‌ها نه تنها تهدید مستقیم برای پاکستان هستند بلکه امنیت آسیای مرکزی و جنوبی را نیز به خطر می‌اندازند. انکار مستمر این واقعیت‌ها توسط طالبان منعکس‌کننده توهم خطرناکی است که در صورت عدم توجه، به درگیری‌های بزرگ‌تر تبدیل خواهد شد.

رویدادهای اخیر در امتداد خط دیورند نشان‌دهنده توانایی عملیاتی شبکه‌های شبه‌نظامی فعال در افغانستان است. حملات برون‌مرزی، آدم‌ربایی و انفجارها رویدادهای مجزا نیستند. آن‌ها بخشی از یک راهبرد بزرگ‌تر برای بی‌ثبات کردن پاکستان و بهره‌برداری از مرزهای نفوذ‌پذیر برای فعالیت‌های تروریستی هستند. این حوادث خلاء حاکمیتی را آشکار می‌کند؛ طوری که گروه‌های شبه‌نظامی بدون مجازات بهره‌برداری می‌کنند. عواقب چنین فعالیت‌هایی بسیار فراتر از پاکستان است. خط دیورند یک شریان حیاتی برای تجارت، دیپلماسی و امنیت در منطقه است. بی‌ثباتی این کشور این پتانسیل را دارد که دهلیزهای اقتصادی حیاتی را مختل و روابط پر‌تنش بین قدرت‌های منطقه‌ای را بدتر کند. ناتوانی افغانستان در رسیدگی به تهدیدات فرامرزی، خط دیورند را به یک نقطه اشتعال بی‌ثبات تبدیل کرده است که منافع منطقه‌ای و بین‌المللی را به‌خطر می‌اندازد.

همکاری در حال توسعه ایالات متحده و پاکستان برای مقابله با تروریزم فرامرزی نشان‌دهنده گام مهم در مبارزه با افراط‌گرایی است. هر دو کشور منافع مشترکی در از بین بردن شبکه‌های تروریستی دارند که ثبات را در جنوب آسیا و فراتر از آن تهدید می‌کنند. این مشارکت جدی بودن موضوع و نیاز به یک پاسخ هماهنگ را نشان می‌دهد.

برای پاکستان، این همکاری فقط به‌خاطر امنیت نیست، بلکه در مورد بقا است. پاکستان به‌عنوان یک کشور در خط مقدم، چندین دهه است که بار تروریزم را متحمل شده و تلاش‌های ضد تروریزم را به یک موضوع مهم ملی تبدیل کرده است. اذعان ایالات متحده به این چالش‌ها، نقش پاکستان را به‌عنوان یک بازیگر کلیدی در امنیت منطقه تقویت و اهمیت مشارکت این کشور در طرح‌های جهانی مبارزه با تروریزم را برجسته می‌کند.
رشد کنترل‌نشده شبکه‌های شبه‌نظامی در افغانستان خطرات ساختاری را برای کل منطقه به همراه دارد. فراتر از تهدید فوری تروریزم، این گروه‌ها می‌توانند زیرساخت‌های حیاتی را مختل کنند، دولت‌ها را بی‌ثبات و رقابت‌های جیوپولیتیکی موجود را تشدید کنند. عواقب انفعال وخیم است: منطقه‌ای که گرفتار خشونت، رکود اقتصادی و بی‌ثباتی سیاسی است.

جامعه بین‌المللی باید به‌شدت این تهدیدات را تشخیص و بر اساس آن عمل کند. نادیده گرفتن این خطرات فقط شبکه‌های ستیزه‌جو را جسور و چالش‌های جدیدی را برای صلح و امنیت جهانی به‌وجود می‌آورد.
رسیدگی به تهدیدات شبکه‌های تروریستی به یک رویکرد چند‌وجهی نیاز دارد. اقدام نظامی به تنهایی نمی‌تواند مشکل را حل کند. در عوض، باید با تعامل دیپلماتیک، توسعه اقتصادی و تلاش برای رسیدگی به علل اصلی افراط‌گرایی تکمیل شود. برای پاکستان، این به‌معنای حفظ تعادل حساس بین عملیات ضد تروریزم و ​​تعامل سازنده با رهبری افغانستان است.

در حالی که اقدام نظامی برای خنثی کردن تهدیدهای فوری ضروری است، اما ثبات درازمدت به تقویت پروژه‌های توسعه فرامرزی، ترویج حکومت فراگیر و اطمینان از این‌که افغانستان به کانون جهانی تروریزم تبدیل نمی‌شود، نیاز دارد.

تهدید ناشی از تروریزم فرامرزی نه یک موضوع منفرد و نه نگرانی فرضی است، بلکه واقعیت مبرم با پیامدهای گسترده است. اعتراف به این تهدید توسط ایالات متحده نقطه عطف مهمی است که نگرانی‌های پاکستان را تایید می‌کند و نیاز به اقدام فوری و هماهنگ را برجسته می‌سازد.

چنانکه بی‌ثباتی افغانستان در سراسر منطقه موج می‌زند، نقش پاکستان به‌عنوان نیروی تثبیت‌کننده به‌شدت حیاتی می‌شود. با تقویت همکاری با شرکای بین‌المللی و رسیدگی به علل ریشه‌ای افراط‌گرایی، منطقه می تواند به سوی آینده‌ای امن‌تر و صلح‌آمیزتر حرکت و کار کند. با این حال، موفقیت این تلاش‌ها به تمایل جامعه بین‌المللی برای رویارویی با واقعیت‌های چالش‌های حکومت‌داری افغانستان و اقدام قاطع بستگی دارد.

نویسنده: داکتر سامیت گوپتا

منبع: اوراسیا ریویو – Eurasia Review

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا