دریای کابل: سیاست آب پاکستان-افغانستان
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: پیامدهای اقتصادی مناقشه آب، بهویژه برای پاکستان، که اقتصاد وابسته به کشاورزی آن بهشدت در برابر کمبود آب آسیبپذیر است، عمیق است. کاهش دسترسی به آب بهطور مستقیم بر تولید محصول تأثیر میگذارد و امنیت غذایی و ثبات اقتصادی را تهدید میکند. پیامدهای منطقهای گستردهتر این درگیری بر فوریت رسیدگی به این موضوع تأکید میکند، زیرا بیثباتی طولانیمدت میتواند صلح و همکاری در سراسر جنوب آسیا را بهخطر بیندازد.
![دریای کابل: سیاست آب پاکستان-افغانستان](/wp-content/uploads/2024/12/photo_2024-12-19_14-54-59-1024x615.jpg)
پاکستان و افغانستان، دو کشور برجسته در جنوب آسیا، نقش مهمی در عرصه سیاست بینالمللی دارند. افغانستان، کشوری محصور در خشکی در محل تلاقی آسیای جنوبی و مرکزی، بهطول ۲ هزار و ۶۷۰ کیلومتر با پاکستان مرز مشترک دارد که از آن بهعنوان خط دیورند یاد میشود.
هر دو کشور از نظر راهبردی موقعیت حیاتی در چهارراه جنوب آسیا و خاورمیانه دارند و از نظر تاریخی و جیوپولیتیکی مسیرهای ترانزیتی ضروری هستند. موقعیت جغرافیایی افغانستان در امتداد جاده باستانی ابریشم بر اهمیت آن بهعنوان یک مرکز ترانزیتی کلیدی تاکید دارد، در حالی که نقش پاکستان بهعنوان شریک اصلی در دهلیز اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) موقعیت این کشور را بهعنوان محور یکپارچه اقتصادی منطقهای تقویت میکند.
با توجه به اهمیت راهبردی آنها، هر گونه چالشی که این دو کشور با آن روبرو هستند در سراسر منطقه جنوب آسیا بازتاب مییابد. در میان این چالشها، مناقشه آب بر سر رودخانه کابل موضوع مهمی است که پتانسیل تشدید تنشها را دارد.
تضاد پیرامون این موضوع را میتوان با استفاده از مدل درخت تعارض، چارچوبی که توسط یوهان گالتونگ، جامعه شناس پیشگام ناروژی و یکی از چهرههای بنیادی مطالعات صلح و تعارض معرفی شد، بهطور موثر تحلیل کرد. این مدل، با ترسیم علل ریشهای، مشکلات اصلی و پیامدهای قابل مشاهده برای درک تعارضات رویکرد ساختاری ارایه میدهد.
عدم وجود معاهده دوجانبه برای تنظیم مصرف آب بین پاکستان و افغانستان، یکی از دلایل اصلی اختلاف است. چنین توافقی میتوانست از اختلالات فعلی در مدیریت آب جلوگیری کند. بهعنوان مثال، امتناع افغانستان از شرکت در کنفرانس ۲۰۰۶ با حمایت بانک جهانی در مورد همکاری آب مانع پیشرفتی شد که ممکن بود تنشها را کاهش دهد.
یکی دیگر از عوامل تاریخی که به درگیری کمک میکند، معاهده ۱۹۲۱ کابل است که بین افغانستان و هند بریتانیا امضا شد. این معاهده به مقامات و قبایل بریتانیایی در طرف هند، پاکستان کنونی، حق استفاده از رودخانه کابل را برای آبیاری و دریانوردی اعطا کرد. با این حال، افغانستان بعداً به جانشین قانونی پاکستان برای این حقوق اعتراض و استدلال کرد که پس از تجزیه هند بریتانیا، آنها این امر را به ارث نبرد. این بحث به موضوع اساسی ادعاهای افغانستان در مورد این رودخانه تبدیل شده است.
اختلافات سیاسی با حمایت تاریخی افغانستان از جنبش پشتونستان، که خواستار استقلال مناطق با اکثریت پشتون در شمال غرب پاکستان بود، شکاف را عمیقتر و روابط را تیره کرد. پیچیده شدن این مسایل تاریخی و سیاسی چالشهای معاصری هستند که با رشد جمعیت و تغییرات آب و هوایی ایجاد شدهاند. هر دو کشور بهدلیل تغییرات ناشی از آب و هوا و تشدید رقابت بر سر منابع آبی مشترک، با کمبود شدید آب روبرو هستند.
این وضعیت با ساخت مداوم دوازده بند در امتداد رودخانه کابل در افغانستان که هدف آن تولید هزار و ۱۷۷ مگاوات برق است، بحرانیتر شده است. این پروژهها با حمایت هند، مانند سد سلما بر روی رودخانه هریرود و سد شاهتوت، برای ذخیره ۴.۷ میلیون هکتار آب طراحی شدهاند.
پیشبینی میشود که این ابتکارات بهطور قابل توجهی جریان آب به پاکستان را کاهش دهد و برآوردها حاکی از کاهش احتمالی ۱۶ تا ۱۷ درصد است که پیامدهای شدیدی برای دسترسی پاکستان به آب، بهویژه در ایالت خیبر پختونخوا دارد. پاکستان که قبلاً با کمبود آب مواجه شده بود، سرانه آب موجود در پاکستان از بیش از ۵ هزار متر مکعب در دهه ۱۹۶۰ به کمتر از هزار متر مکعب در حال حاضر کاهش یافته است و فشار زیادی بر اقتصاد کشاورزی این کشور وارد میکند که ۶۳ درصد از زمینهای کشاورزی آن به آب متکی است.
این اختلاف با تنشهای جیوپولیتیکی تشدید میشود و پاکستان دخالت هند در پروژههای آب افغانستان را تهدیدی برای امنیت ملیاش میداند. با توجه به خصومت تاریخی بین هند و پاکستان، هر دو کشور عمیقاً روی سیاستهایی سرمایهگذاری میکنند که از منافع راهبردی مربوطهشان در افغانستان محافظت میکند.
این رقابت چالشهای موجود را تشدید کرده است، مانند سیستمهای آبیاری قدیمی و شیوههای ناکارآمد مدیریت آب در هر دو طرف، که منجر به استفاده بیش از حد از منابع محدود آب شده است.
مظاهر این درگیریها، همانطور که در مدل درخت توضیح داده شده است، شامل تعاملات تند دیپلماتیک و لفاظیهای خصمانه بین پاکستان و افغانستان است. این اظهارات عمومی اغلب منعکس کننده نارضایتیهای عمیق تاریخی و بیاعتمادی متقابل است. بهعنوان مثال، پس از تظاهراتی که توسط حزب تحریک انصاف سازماندهی شده بود، عطا محمد ترار، وزیر اطلاعات پاکستان، اتباع و جنایتکاران افغانستانی را به شرکت در تظاهرات متهم و روابط تیره بین دو کشور را برجسته کرد.
پیامدهای اقتصادی مناقشه آب، بهویژه برای پاکستان، که اقتصاد وابسته به کشاورزی آن بهشدت در برابر کمبود آب آسیبپذیر است، عمیق است. کاهش دسترسی به آب بهطور مستقیم بر تولید محصول تأثیر میگذارد و امنیت غذایی و ثبات اقتصادی را تهدید میکند. پیامدهای منطقهای گستردهتر این درگیری بر فوریت رسیدگی به این موضوع تأکید میکند، زیرا بیثباتی طولانیمدت میتواند صلح و همکاری در سراسر جنوب آسیا را بهخطر بیندازد.
برای حل این مناقشه در حال تشدید، پاکستان و افغانستان باید چالشهای مشترک مانند کمبود برق و چارچوبهای سازمانی ناکارآمد را در اولویت قرار دهند. مشارکت تعاملی، که با میانجیگری بینالمللی پشتیبانی شود، مسیری مناسب به جلو ارایه میدهد.
مشارکت بانک جهانی برای تسهیل مذاکرات معاهده دوجانبه، مشابه معاهده آبهای سند بین هند و پاکستان، میتواند چارچوبی ساختاریافته برای تقسیم عادلانه آب فراهم کند. چنین توافقی همکاری را تقویت، تنشها را کاهش و مدیریت منابع پایدار را تضمین میکند و راهحلی برد-برد برای هر دو کشور ارایه میدهد. رسیدگی مسالمتآمیز به مناقشه رودخانه کابل میتواند گام مهمی در جهت تبدیل روابط تیره و تار به رابطهای با منافع متقابل و ثبات منطقهای باشد.
نویسنده: سجادعلی مومن
مترجم: پاکستان امروز – Pakistan Today