آخرین اخبارآزادی بیاناسلایدشوافغانستانامنیت و حوادثتحلیلترجمهحقوق بشرسیاست

برآیند اختلاف داخلی طالبان؛ افزایش مصیبت‌های افغانستان

مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: فراتر از نزاع‌ داخلی طالبان، میلیون‌ها افغانستانی روزانه برای زنده ماندن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. بر اساس گزارش دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل متحد، «بیش از نیمی از جمعیت افغانستان در سال جاری به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند». این گزارش وضعیت وخیم را با جابجایی گسترده، مین‌های زمینی، محدودیت رفت و آمد، خشونت مبتنی بر جنسیت، کار کودکان، ازدواج زودهنگام و افزایش نیازهای بهداشت روان توصیف می‌کند.

برآیند اختلاف داخلی طالبان؛ افزایش مصیبت‌های افغانستان

هفته گذشته، خلیل‌الرحمن حقانی، وزیر مهاجرین و عودت‌کنندگان طالبان به‌همراه پنج نفر دیگر در انفجار بمب در کابل کشته شدند. این نخستین ترور یک وزیر پس از تسلط دوباره طالبان در ۲۰۲۱ بر افغانستان بود.
ترور حقانی نه تنها به‌دلیل نقش او در طالبان، بلکه به‌دلیل روابط خانوادگی او نیز مهم است. او کاکای سراج‌الدین حقانی، وزیر داخله فعلی و رهبر ارشد شبکه حقانی بود. برادرزاده او بر امنیت داخلی افغانستان نظارت می‌کند که لایه دیگری از پیچیدگی را در هدف قرار دادن خانواده حقانی در کابل اضافه می‌کند.
با آن‌که داعش بلافاصله مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت، اما وضعیت ممکن چندان ساده هم نباشد. در گذشته، داعش مسئولیت حملاتی را بر عهده گرفته که هیچ نقشی در تقویت وجهه‌اش نداشت. توضیح قابل قبول‌تر این است که این یک کار داخلی بود که ماهیت پراکنده طالبان را منعکس می‌کند.
از لحاظ ظاهری، طالبان ممکن یکپارچه به‌نظر برسند، اما گروه امروزی آن گروهی نیست که برای اولین بار در طول جنگ داخلی افغانستان در دهه ۱۹۹۰ قدرت را به دست گرفت. پس از سرنگونی طالبان توسط نیروهای بین‌المللی در سال ۲۰۰۱، طالبان طی ۲۰ سال آینده به گروه‌های رقیب تقسیم شده‌اند. اکنون، مجموعه‌ای از گروه‌ها است که برای ایجاد نفوذ رقابت می‌کنند. دو جناح برجسته عبارتند از جناح حقانی به رهبری سراج‌الدین حقانی و جناح قندهاری به رهبری هیبت‌الله آخوندزاده.

با این حال، گروه‌های دیگر نیز نقش مهمی ایفا می‌کنند، از جمله جناح برادر و یعقوب، جناح قندهاری و گروه‌های طالبان غیرپشتون که در شمال افغانستان فعالیت دارد.
اختلافات داخلی در میان طالبان، تشکیل حکومت موثر را تقریباً غیرممکن می‌سازد. ترور یک رهبر ارشد توسط جناح دیگر، وضعیت مخاطره‌آمیز گذشته را تشدید می‌کند. هر جناحی به‌دنبال تحکیم قدرت و بی‌ثبات کردن بیشتر کشور است.
فراتر از نزاع‌ داخلی طالبان، میلیون‌ها افغانستانی روزانه برای زنده ماندن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. بر اساس گزارش دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل متحد، «بیش از نیمی از جمعیت افغانستان در سال جاری به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند». این گزارش وضعیت وخیم را با جابجایی گسترده، مین‌های زمینی، محدودیت رفت و آمد، خشونت مبتنی بر جنسیت، کار کودکان، ازدواج زودهنگام و افزایش نیازهای بهداشت روان توصیف می‌کند.
گروه‌های اقلیت قومی مانند ازبیک‌ها، تاجیک‌ها و هزاره‌ها با آزار و اذیت شدید روبرو هستند و حقوق زنان تقریباً از بین رفته است. گذشته از نقش‌های محدود در آموزش و مراقبت‌های بهداشتی، زنان عملاً از ورود به نیروی کار منع می‌شوند و دختران از تحصیل فراتر از صنف ششم محروم اند. در چنین شرایطی، آینده میلیون‌ها افغانستانی تاریک است.
در حالی که دختران از تحصیل محروم می‌شوند، پسران جوان در مدارس اموزش افراطیت می‌بینند. یک مقام طالبان در وزارت معارف به‌تازگی از برگزاری امتحان جدید با عنوان «جنگ ایدیولوژیک علیه غرب» خبر داد که در مدارس و مکاتب برگزار می‌شود. این نشان‌دهنده تلاش گسترده‌تر طالبان برای تلقین نسل جدیدی از افراط‌گرایان، به‌ویژه علیه کشورهای غربی است. چنین اقداماتی نه تنها آینده کودکان افغانستان را ربوده، بلکه زمینه را برای ادامه چرخه خشونت و افراط‌گرایی نیز فراهم می‌کند.
در همین حال، طالبان از زمان بازگشت به قدرت، کاری برای جلوگیری از رشد سازمان‌های تروریستی در افغانستان انجام نداده است. گروه‌هایی مانند القاعده و داعش در بحبوحه هرج و مرج قوی‌تر شده‌اند. داعش، سربازگیری‌اش را گسترش داده و حملاتی را انجام داده است که اغلب جامعه هزاره را هدف قرار می‌دهد.

گزارش سازمان ملل در تابستان امسال تخمین زد که داعش بین ۴ تا ۶ هزار جنگجو دارد. این گروه از شکاف‌های داخلی طالبان و حکومت‌داری ناکارآمد سوء‌استفاده کرده و خود را به‌عنوان مرکز قدرت جایگزین در افغانستان قرار داده است.
به همین ترتیب، القاعده از بازگشت طالبان سود برده است. این گروه رابطه نزدیکی با طالبان دارد و هسته‌هایی در چندین ولایت، به‌ویژه در جنوب شرق، فعالیت می‌کنند.

القاعده همچنین اردوگاه‌های آموزشی جدیدی ایجاد کرده است که جنگجویان را از سراسر منطقه جذب می‌کند. در ۲۰۲۲، حمله هواپیمای بدون سرنشین امریکا در کابل، ایمن الظواهری، رهبر القاعده را کشت که بر ظهور مجدد این گروه در افغانستان تاکید دارد. ناتوانی یا عدم تمایل طالبان برای مهار چنین گروه‌هایی نگرانی‌های قابل توجهی را برای امنیت منطقه‌ای و جهانی ایجاد کرده است.

با وجود این تحولات نگران‌کننده، جامعه بین‌المللی تا حد زیادی بی‌تفاوت است. میلیون‌ها افغانستانی همچنان از بحران انسانی رنج می‌برند و سازمان‌های تروریستی رشد می‌کنند. فقدان تعامل بین‌المللی، آینده افغانستان را در دست جناح‌هایی قرار می‌دهد که بیشتر بر جنگ قدرت متمرکز هستند تا حکومت‌داری.
ترور خلیل حقانی می‌تواند تنش‌ها را بین جناح‌های حقانی و قندهاری تشدید کند و در صورت وقوع انتقام‌جویی، به‌طور بالقوه منجر به درگیری آشکار یا حتی جنگ داخلی خواهد شد. چنین سناریویی به گروه‌هایی مانند القاعده و داعش فرصتی می‌دهد تا از هرج و مرج ناشی از آن سوء‌استفاده کرده و جای پای خود را در افغانستان تقویت کنند. در همین حال، مردم عادی افغانستان همچنان بار خشونت، فقر و بی‌توجهی جهان را متحمل خواهند شد.
با نزدیک شدن به پایان ۲۰۲۴، چشم‌انداز افغانستان همچنان مبهم است. تا زمانی که جامعه بین‌المللی اقدامی معنادار انجام ندهد، مارپیچ سیر نزولی این کشور فقط شتاب خواهد گرفت و عواقب ویرانگری برای مردم و امنیت جهانی خواهد داشت.

نویسنده: لوک کافی، عضو ارشد موسسه هادسون
منبع: عرب نیوز – Arab News

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا