قوشتپه و آنچه اداره ترامپ میتواند انجام دهد
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: دولتهای مختلف افغانستان در پنجاه سال گذشته از نوعی پروژه کانال قوشتپه حمایت کردهاند. این پروژه قطعاً یک اقدام بیپایه و بیاساس از سوی یک دیکتاتور خیالی نیست. امنیت آبی اکنون بزرگترین چالش برای دولتهای منطقه آسیای مرکزی است و برای پیشبینی خطرات امنیت منطقهای و حتی جهانی، در صورت عدم رسیدگی کامل به چالشهای آبی در این منطقه، بهتصورات زیادی نیاز نیست.
کانال قوشتپه که در حال حاضر در افغانستان بر روی رودخانه آمودریا در حال ساخت است، بهطور چشمگیری بر دسترسی به آب برای آبیاری و آشامیدن در یکی از کمآبترین مناطق جهان – آسیای مرکزی – تأثیر میگذارد. حوضه رودخانه آمودریا و آسیای مرکزی علاوه بر چالشهای آبی موجود، سرعت بسیار سریعتری از تغییرات اقلیمی را نسبت به میانگین جهانی تجربه میکنند.
مقامات حکومت موقت افغانستان برای تکمیل این کانال به شیوهای کارآمد، پایدار و صلحآمیز با چالشهای مالی، فنی و دیپلماتیک بزرگی مواجه هستند.
با آنکه دولت آینده ترامپ در سیاست خارجی و امنیت ملی با چالشهای زیادی در چندین منطقه مواجه است، اما شکست در تعامل با افغانستان و آسیای مرکزی در زمینه امنیت آب، احتمال بیثباتی منطقهای، درگیری، ناکامیهای حکومتداری و استفاده گروههای تروریستی جهانی از این قلمرو را برای تضعیف منافع گستردهتر ایالات متحده در پی دارد.
با توجه به شتاب سریع ذوب یخچالهای طبیعی در سراسر آسیای مرکزی، این ممکن آخرین فرصت برای جلوگیری از رسیدگی به چالشهای زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و امنیت منطقهای به ابعاد واقعی فاجعهآمیز آن باشد. برای رفاه و امنیت منطقه بسیار مهم است که کانال قوشتپه به شیوهای بسیار مدرنتر و کارآمدتر از آنچه اکنون است ساخته شود. علاوه بر این، افغانستان و همسایگان اصلی پایین دست آن، ترکمنستان و ازبیکستان، باید به یک توافق چندجانبه تقسیم آب دست یابند. برای این منظور، پیشنهادهای زیر توصیه میشود:
۱) ایالات متحده باید از فرصت ارائهشده توسط این پروژه حیاتی برای تعامل با مقامات موقت افغانستان استفاده کند. این امر برای اطمینان از ساخت یک کانال کاملاً مهندسیشده که استفاده کارآمد از آب را در افغانستان به حداکثر میرساند، ضروری است. اگر ایالات متحده اصولاً از این پروژه حمایت کند، یا حداقل بهدنبال مسدود کردن آن نباشد، احتمال بیشتری وجود دارد که بانکهای توسعهای چندجانبه – مانند بانک جهانی، بانک اروپایی بازسازی و توسعه و بانک توسعه آسیایی- از این پروژه به لحاظ مالی، فنی و دیپلماتیک حمایت کنند.
۲) ایالات متحده باید با موسسات توسعهای چندجانبه همکاری نماید تا اطمینان حاصل کند که آنها یا سایر بازیگران مسئول به مقامات موقت افغانستان کمک فنی، از جمله خدمات مشاورهای، نه تنها برای ساخت این کانال بلکه برای ساخت سیستم آبیاری بسیار گستردهتر پشتیبانی میشوند. افغانستان فاقد پرسونل تخنیکی کافی برای مدیریت ساخت و ساز پیچیده این کانال و ایجاد یک سیستم مدرن ملی مدیریت آب است.
۳) ایالات متحده باید متحدان و شرکای خود را برای حمایت از دیپلماسی در مورد تقسیم آب منطقهای، بهشمول افغانستان، گردهم آورد. دستکم، طرفهای چنین توافقی باید شامل افغانستان، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبیکستان باشند. قراردادهای فرامرزی متعددی وجود دارد که در مورد اشتراک آب در بسیاری از حوضههای رودخانهای در سراسر جهان قضاوت میکند، و تجربه آنها میتواند به چارچوب توافق جدید کمک کند.
۴) واشنگتن همچنین باید با متحدان، شرکا و موسسات چندجانبهاش برای تأمین سرمایهگذاری و کمک فنی بیشتر به کشورهای پاییندست، بهویژه ترکمنستان و ازبیکستان، برای بهبود سیستمهای آبیاریشان با استفاده از آبهای آمودریا همکاری کند. کمکهای بینالمللی در حال حاضر از گذار آنها به دور شدن از کشت محصولاتی که بیشترین مصرف آب را دارند حمایت میکند، اما منابع و تلاش بسیار بیشتری نیاز است.
این کمک همچنین باید به قیمت گذاری آب منطقهای، که برای ترویج مصرف کمتر آب سرانه بسیار مهم است، رسیدگی کند. وعده افزایش قابل توجه حمایت مالی و فنی نیز مشوقهایی را برای ترکمنستان و ازبیکستان فراهم میکند تا به توافقنامه تقسیم آب با افغانستان دست یابند.
افغانستانیها به درستی شهرت دارند که در برابر کشورهایی که در زمانهای مختلف سعی کردهاند حاکمیت افغانستاتیها را محدود یا حتی از بین ببرند، استقلال خود را با قدرت حفظ کردهاند. در نظر گرفتن موانع عظیمی که این اقدامات ممکن است با آن مواجه شوند، امر بدیهی است.
همچنین باید به زمینه سیاسی داخلی افغانستان و اجرای این کانال بهعنوان یک پروژه مستقل تحت حاکمیت طالبان توجه داشت. با این حال، مقاماتی هستند که به مشکلات فنی انجام این پروژه آگاهند. از نظر ما، رهبران کابل و آسیای مرکزی در نهایت در برابر بحران در حال رشد در منطقه خود بهصورت واقعبینانه عمل خواهند کرد. افغانستان هیچ وقت نشان نداده که مخالف کمکهای خارجی در خصوص این کانال باشد.
در واقع، پیشرفتهای امیدوارکنندهای در عرصه همکاریهای بینالمللی وجود دارد. در تاریخ ۲۹ اکتوبر ۲۰۲۴، خبرگزاری طلوع گزارشی منتشر کرد که در آن مصاحبهای با عصمتالله ایرگشف، نماینده ویژه اوزبیکستان برای افغانستان، انجام شده بود.
ایرگشف اعلام کرد که دو کشور کمیته مشترک دوجانبهای برای مسایل مربوط به کانال قوشتپه تشکیل دادهاند و دو نشست قبلاً برگزار شده و نشست سوم در اوایل سال جدید پیشبینی میشود. ایرگشف همچنین گفت: «مهم است که افغانستان و مردم افغانستان حق استفاده از منابع آبی آمو دریا را بهعنوان موضوع اولیه داشته باشند. در این خصوص نگرانی یا چالشی وجود ندارد. مسئله اصلی این است که چقدر باید از آمو دریا برداشت آب صورت گیرد. در اینجا، منافع همه کشورهای استفادهکننده از منابع آبی آمو دریا باید مورد توجه قرار گیرد، و مسئله سوم این است که سطح آب آمو دریا هر سال متفاوت است. این بدان معناست که در یک سال سطح آب ممکن است بالا برود و در سال دیگر کاهش یابد.»
این مذاکرات دوجانبه گام امیدوارکنندهای در عرصه دیپلماسی است، اما لازم است که به زودی به سطح چندجانبه برسد تا در خصوص توافقنامهای برای تقسیم منابع آبی منطقهای بحث شود. این مذاکرات طولانی، پیچیده و جنجالی خواهند بود، اما ضروری هستند.
همچنین میتوان درباره آمادگی واشنگتن برای حمایت از پروژهای که ممکن است طالبان را از نظر اقتصادی و در نتیجه سیاسی تقویت کند، تردیدهایی داشت. با این حال، صرفنظر از تمایلات واشنگتن، طالبان در حال حاضر مقامات حاکم افغانستان هستند و تغییر این وضعیت در آینده نزدیک بعید است. در واقع، آنها شروع به اجرای بزرگترین پروژه توسعهای تاریخ افغانستان کردهاند، پروژهای که میتواند برای میلیونها نفر فواید زیادی به همراه داشته باشد. دولتهای مختلف افغانستان در پنجاه سال گذشته از نوعی پروژه کانال قوشتپه حمایت کردهاند. این پروژه قطعاً یک اقدام بیپایه و بیاساس از سوی یک دیکتاتور خیالی نیست. امنیت آبی اکنون بزرگترین چالش برای دولتهای منطقه آسیای مرکزی است و برای پیشبینی خطرات امنیت منطقهای و حتی جهانی، در صورت عدم رسیدگی کامل به چالشهای آبی در این منطقه، بهتصورات زیادی نیاز نیست.
این توصیهها برای دولت ترامپ، بخشی از یک راهبرد کلی منطقهای با پیامدهای جهانی هستند. افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی در مرز سه بازیگر چالشبرانگیز جهانی ایالات متحده، یعنی چین، روسیه و ایران قرار دارند. هیچ شکی وجود ندارد که کشورهای آسیای مرکزی بهدنبال مشارکت گستردهتر و متنوعتری از سوی ایالات متحده در منطقه هستند تا از نفوذ بیحد و مرز پکن، مسکو و تهران جلوگیری کنند. حمایت از ساخت کانال قوشتپه، توافقنامه تقسیم منابع آبی منطقهای و شیوههای پایدارتر استفاده از آب باید جزء اصلی راهبرد واشنگتن برای محدود کردن نفوذ فزاینده چین، روسیه و ایران در افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی و ترویج رفاه و صلح در منطقه باشد.
نویسندگان: اندرو کوچینز، الویرا آیدارخانوا، نجیبالله سدید و ذکریا بارکزی
منبع: نشنل انترست – National Interest