آخرین اخبارآزادی بیاناسلایدشوامنیت و حوادثتحلیلترجمهجنگجهانحقوق بشررسانه‌هازنانسیاستکودکانمنطقه

اسرائیل در۲۰۲۴؛ یک سال شرم‌ساری و سال‌هایی که در راه است

خبرگزاری دید: اسرائیل با ارتکاب نسل‌کشی، یگانگی قربانی بودن یهودیان در رابطه با هولوکاست را از بین برد. هولوکاست ابزار اصلی حفاظت از اسرائیل در برابر انتقاد و محکومیت بوده است و اکنون در خطر از دست دادن قدرت منحصر به فردش است. به عبارت دیگر، اسرائیل در خطر از دست دادن انحصارش در نسل‌کشی است.

اسرائیل در ۲۰۲۴؛ یک سال شرم‌ساری و سال‌هایی که در راه است

شرم در مورد نسل‌کشی اسرائیل علیه فلسطینی‌ها، به‌ویژه در غزه، موضوعی است که احتمالاً هم بر وجدان جهان و هم بر روان اسرائیل در قرن آینده مسلط خواهد شد.
من از دو زاویه به آن می‌پردازم: شرم‌ساری بیرونی، و شرم داخلی – عمل شرم‌ساری اسرائیل از بیرون، و احساس شرمندگی توسط خود اسرائیلی‌ها، که پس از فروکش کردن غرور ناسیونالیستی شکل خواهد گرفت.

اول، شرم بیرونی
یهودی‌های اسرائیل به‌خوبی می‌دانند که شرم‌ساری مداوم و میان‌نسلی از کسانی که مرتکب نسل‌کشی می‌شوند، چگونه است. از لحاظ اجتماعی، تا کنون آن‌ها از انجام این کار در مقایسه با آلمان لذت برده‌اند.
اجازه دهید این را با یک داستان شخصی هویدا سازم. در تابستان ۲۰۰۲، زمانی که آلمان در جام جهانی فوتبال به مصاف برزیل می‌رفت، من برای دیدار از خانواده‌ام در اسرائیل بودم. قبل از شروع مسابقه، همسر مرحومم که دانمارکی بود، گفت که امیدوار است آلمان برنده شود. سکون خاصی حاکم شد و یک «پیشنهاد دوستانه» از طرفش آمد که یکی به او بگوید «اینجا چطور کار می‌کند». به عبارت دیگر، مهم نیست که چه کسی مقابل آلمان بازی می‌کند، ریشه‌یابی برای آلمان مشکل‌ساز است. این ایده دقیق توسط مفسران ورزشی اسرائیلی که خود مسابقه را پوشش می‌دادند، تکرار شد: “البته ما ریشه برزیلی داریم، چون ریشه آلمانی نداریم”.
این موضوع بیش از نیم قرن پس از هولوکاست بود، اما شرم‌ساری از آن در همه جا دیده می‌شود و حتی در ورزش‌ها نیز به یک هنجار ملی تبدیل شده است. یهودیان اسرائیلی به نظر نمی‌رسد در این مورد خیلی خجالتی باشند. همان‌طور که گولدا مایر یک بار به شالومیت آلونی گفت: “بعد از هولوکاست، یهودیان می‌توانند هر کاری که می‌خواهند انجام دهند.”
هولوکاست تبدیل به یک تکینگی نسل‌کشی شد – نسل‌کشی نسل‌کشی‌ها. در حالی که اسرائیل ظاهراً علاقه‌مند بود که اصطلاح نسل‌کشی وارد حوزه حقوق بین‌الملل شود (امضای کنوانسیون نسل‌کشی ۱۹۴۸ در سال ۱۹۵۰)، اما قطعاً علاقه‌ای به متهم شدن به آن نداشت. این‌که کشورهای دیگر را می‌توان متهم کرد، موضوع دیگری بود. اما این‌که کشوری که خود را با چنین مرکزیت برای نسل‌کشی نازی‌ها تثبیت کرده است، خود به یک مجرم نسل‌کش تبدیل شده است – این ایده نبود.
اسرائیل خود مرتکب نسل‌کشی، شکستن تکینگی قربانی‌شدن یهودیان در رابطه با هولوکاست است. هولوکاست ابزار اصلی حفاظت از اسرائیل در برابر انتقاد و محکومیت بوده است و اکنون در خطر از دست دادن قدرت منحصر به فردش است. به عبارت دیگر، اسرائیل در خطر از دست دادن انحصارش در نسل‌کشی است.

اکنون، شرم درونی
بنابراین، از طریق هولوکاست، اسرائیل چندین دهه جهان را به روشی که در بالا ذکر شد شرمنده کرده و خود را در برابر هر گونه انتقاد یا پاسخگویی محافظت می‌کند. اما این تصور که اسرائیل خودش در حال نسل‌کشی فلسطینی‌ها است، این همه شرم را به درون برمی‌گرداند. پس از درونی کردن این ایده که ما، یهودیان، قربانیان منحصر به فرد نسل‌کشی هستیم، با اعمال شرم ابدی برای کسانی که آن را مرتکب شدند، شمشیر شرم به سمت دیگری می‌چرخد. این چیزی است که ظاهرا تعداد اندک اسرائیلی‌ها قادر به مقابله با آن هستند.
این دلیلی است که بخش عفو بین‌الملل اسرائیل نتوانست گزارش عفو بین‌الملل در مورد نسل‌کشی اسرائیل را بپذیرد و به مخالفت با آن پرداخت. هیچ دلیل جدی برای رد گزارش ۲۹۶ صفحه‌ای نداشت، فقط ادعا می‌کرد که شواهد کافی وجود ندارد و شاید اسرائیل در پاکسازی قومی دست داشته است (اصطلاحی که در حال حاضر تعریف چندان روشنی در قانون جزایی جهان ندارد. بنابراین، گاهی اوقات برای تضعیف ادعای نسل‌کشی استفاده می‌شود – اما این امر به بررسی بیشتر دارد نیاز دارد (که آن گزارش به‌دقت انجام می دهد).
برای اسرائیلی‌ها، اظهارات اخیر موشه یعلون، وزیر دفاع سابق، مبنی بر این‌که اسرائیل در حال انجام پاک‌سازی قومی در شمال غزه است، شاید برای بسیاری شوکه‌کننده بود، اما هنوز هم به اندازه جنایتِ جنایت – یعنی نسل‌کشی – نفرت‌انگیز نیست.
برای اسرائیلی‌ها، اینکه جهان آنها را نسل‌کش بنامد، شبیه به این است که آنها را نازی خطاب کنند، زیرا آنها معمولاً نازی‌ها را به‌عنوان اصلی‌ترین نماد نسل‌کشی درونی‌سازی کرده‌اند. شرم امر عقلانی نیست، امر احساسی است. محکومیت احساسی است، محکومیتی که جامعه اسرائیل کاملاً آماده نیست و تمایلی به مقابله با آن ندارد.
همان‌طور که گفته شد، اسرائیل از مفهوم یهودی‌ستیزی و هولوکاست به‌عنوان ابزاری برای جلوگیری از انتقاد و محکومیت استفاده کرده است. از آن‌جایی که این‌ها در طول تاریخ تا حد زیادی موثر بوده اند، اسرائیلی‌ها کاملاً به این امتیاز عادت کرده‌اند تا بتوانند به‌راحتی نقد را رد کنند. چنین واقعیتی می‌تواند غرور ایجاد کند – هر کاری که انجام دهید، مصئون هستید.

فقدان پاسخگویی باعث ایجاد و تداوم واقعیت بی‌عدالتی می‌شود.
در ۲۰۰۲، امی گودمن در برنامه «دموکراسی اکنون» از شولامیت آلونی در مورد افرادی که «مخالفت با سیاست‌های حکومت اسرائیل» را ابراز می‌کنند و «یهود‌ستیز» خوانده می‌شوند، پرسید. آلونی، وزیر متوفی اسرائیل، پاسخ داد:
“خب، این یک ترفند است، ما همیشه از آن استفاده می‌کنیم. وقتی کسی در اروپا از اسرائیل انتقاد می‌کند، ما هولوکاست را مطرح می‌کنیم. وقتی در این کشور (ایالات متحده امریکا) مردم از اسرائیل انتقاد می‌کنند، پس یهودی‌ستیز هستند. و این هر کاری را که با فلسطینی‌ها انجام می‌دهیم، توجیه می‌کند.”
از آن‌جایی که پاسخ اسرائیل مرتب این بوده است که انتقاد و محکومیت را با اتهامات یهودی‌ستیزی شرم‌سار کند، روان جامعه اسرائیلی خود را به این عادت داده است که هر گونه انتقاد و محکومیتی را تحت مفهوم “یهودستیزی جدید” شبیه نفرت از یهودیان، تقریباً مظهر یهودستیزی یا حداقل تعصب ضد اسرائیلی بداند.
چالش بسیاری اسرائیلی‌ها اکنون نه تنها شرم‌ساری بین‌المللی است، بلکه توانایی دیدن واقعیت فراتر از تعصبات ذهنی‌شان است که می‌گوید «دنیا علیه ما است». هرچند نتانیاهو با مقایسه دادستان دادگاه کیفری بین‌المللی با یک قاضی نازی برای درخواست حکم بازداشت علیه خود، این دیدگاه را به شکل اغراق‌آمیزی نشان می‌دهد، اما همچنان بسیاری اسرائیلی‌ها بر این باورند که اگر جهان اعمال اسرائیل را جنایت علیه بشریت می‌بیند، این جهان است که اشتباه می‌کند، نه اسرائیل.
همچنین خشم در برابر تمام آن چندین دهه معافیت از مجازات وجود دارد. به هر حال، پاک‌سازی قومی فلسطین در حال حاضر درک اساسی از آنچه در ۱۹۴۸ اتفاق افتاد، است. و اسرائیل برای اصلاح نکردن آن از معافیت بزرگی برخوردار بوده است. فاصله بین آن و این نسل‌کشی در واقع چندان زیاد نیست و عناصر پاک‌سازی قومی به‌طور حتم در خود ماهیت نسل‌کشی نهفته است.
این خشم بین نسلی است، نه فقط در مورد کارهایی که اسرائیل انجام داده و انجام می‌دهد، بلکه در مورد این‌که چقدر مجبور شده برای آن هزینه بپردازد. این موضوع تشدید مداوم برای فلسطینی‌ها بوده است، اما خشم به حق آن‌ها توسط بسیاری اسرائیلی‌ها و صهیونیست‌ها به‌عنوان عدم تمایل آزاردهنده به پذیرش سازش و نفرت بی‌دلیل از اسرائیل تلقی شده است. این امر به‌عنوان “یهود‌ستیزی جدید” توسط لابی اسرائیل فرموله شده است. ابا ابان، وزیر خارجه اسرائیل، مردی که ایده «یهودستیزی جدید» را در دهه ۱۹۷۰ مطرح کرد، همچنین به طعنه گفت که «اعراب فرصت را برای از دست دادن فرصت از دست نمی‌دهند». چنین تمسخر قربانیان، ده‌ها سال است که ادامه دارد. بنابراین، سرریز شدن شرم ممکن است بسیار بیشتر از واکنشی به آنچه اکنون در انزوا رخ می‌دهد، باشد.
«یهود ستیزی جدید» ابزار اسرائیل برای درهم آمیختن نقد و محکومیت اسرائیل و نفرت از یهودیان است. این امر ادعا می‌کند که اسرائیل «یهودی در میان ملت‌ها» است، و اسرائیل فقط نماینده یهودی‌ای است که زمانی مورد تبعیض قرار می‌گرفت، اما اکنون به یک حکومت تبدیل شده است. اسرائیل مدعی است که خود نماینده یهودیان در سطح جهان است، مانند حکومت یهودی.
تعریف جنجالی IHRA از یهودستیزی فقط مشکل را تشدید می‌کند، با مثال‌هایی مانند: «متهم کردن شهروندان یهودی به وفاداری بیشتر به اسرائیل یا به اولویت‌های ادعایی یهودیان در سراسر جهان نسبت به منافع کشورهای خودشان» یا «مسئول دانستن جمعی یهودیان برای اقدامات حکومت اسرائیل.»
این مشکل ریشه در صهیونیسم دارد، ایدئولوژی‌ای که تلاش می‌کند یهودیان را به‌عنوان یک ملت تعریف کند. خود صهیونیست‌ها نفوذ صهیونیسم را در میان یهودیان سراسر جهان بزرگ‌نمایی می‌کنند تا این تصور را ایجاد کنند که یهودیت و صهیونیسم یکی هستند. اما اگر این دو یکی باشند، هرگونه انتقاد یا محکومیت از اسرائیل به‌معنای دشمنی شخصی با یهودیان تعبیر می‌شود. پس چگونه می‌توان میان یهودیت و اسرائیل تفاوت قائل شد؟ و آیا این تفاوت قائل شدن خود یهودستیزی محسوب می‌شود؟
اگر همان شرمساری‌ای که اسرائیلی‌ها آن را به‌خوبی می‌شناسند، به شکلی بی‌پرده علیه خودشان اعمال شود، همان‌طور که آن‌ها آلمان را برای هولوکاست سرزنش می‌کنند، آیا این به‌خاطر یهودی بودن آن‌ها خواهد بود یا اسرائیلی بودن‌شان؟ و اگر مردم جهان ادعای صهیونیست‌ها (که تعریف IHRA را هم ساخته‌اند) را بپذیرند و باور کنند که تقریباً همه یهودیان از اسرائیل حمایت می‌کنند، آیا تعجب‌آور خواهد بود که برخی آن‌ها یهودیان را نیز سرزنش کنند؟

اسرائیل دقیقاً همین سردرگمی را ایجاد کرده است. هدف هم همین است: در این آشفتگی، مردم نگران می‌شوند که ممکن است در صورت انتقاد یا محکومیت اسرائیل به یهودستیزی متهم شوند، و بسیاری به همین دلیل از این کار خودداری می‌کنند.
من نمی‌خواهم پیشنهاد کنم که اسرائیل برای یک قرن آینده همان‌طور که اسرائیل با آلمان رفتار کرده است، شرم‌سار شود. اسرائیل به‌طور فعال از احساس گناه ناشی از هولوکاست علیه آلمان، در سطح حکومتی و برای اهداف سیاسی، استفاده می‌کند. اما من معتقدم که شرم و گناه نباید محرک روابط خارجی باشند و تاکتیک‌های اسرائیل در استفاده از شرم‌ساری نباید الگوی آینده باشد.
من عدالت را به انتقام ترجیح می‌دهم و باور دارم که اسرائیل باید برای جنایات خود علیه بشریت به دست عدالت سپرده شود. احکام بازداشت فعلی از سوی دادگاه کیفری بین‌المللی علیه نتانیاهو نخست‌وزیر و گالانت وزیر دفاع پیشین فقط آغاز کار است و نوک کوه یخ را در بر می‌‌گیرد. اما باید گفت که دادگاه افکار عمومی نیز عرصه دیگری است. اسرائیلی‌ها می‌خواهند در این عرصه تماشاگر باشند، در حالی که دیگران به مبارزه فرستاده می‌شوند. اما هیچ امپراتوری برای همیشه دوام نمی‌آورد و هیچ امپراتوری جاودانه نمی‌ماند. در نهایت، کارما وارد عمل خواهد شد.

نویسنده: جاناتن اوفیر
منبع: موندویس – Mondoweiss

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا