خبرگزاری دید: تحقیقات دانشگاه لنکستر نشان داده است که تنها در شصت روز نخست پس از ۷ اکتوبر، عملیات نظامی در غزه باعث تولید گازهای گلخانهای شده که ۲۰ کشور آسیبپذیر در برابر تغییرات اقلیمی در طول یک سال، آن را تولید میکنند.

در چند روز گذشته، به تیلفونم خیره شدهام و خانهها، تاریخ و خاطرات سوخته را تماشا کردهام. اما این بار غزه نبود. آتش گرفتن پَلیسیدز [محلهی معروف و لوکس در لسآنجلس] را تماشا میکردم.
تپهها با شعلههای آتش وجودش را بهرخ میکشید، پژواک هولناک جهنمی دیگر که هزاران مایل دورتر خشمگین است. مدت پانزده ماه، شاهد بودم که سرزمین غزه و مردمش، در میان صفحهها و تیترها میسوختند؛ و اکنون با تماشای آسمانهای شهری در امریکا که پر از دود است، فاصلههای بین این فجایع به حقیقت یگانه تبدیل میشود: این شعلههای آتش با همان زبان تخریب صحبت میکند – یعنی استعمار.
سوختن پلیسیدز Palisades فقط یک آتشسوزی در کالیفرنیا نیست؛ آینهای است که بحران جهانی فجایع مرتبط را منعکس میکند. وقتی چشمانم را میبندم، تصاویر با هم محو میشوند: تپههای شعلهور در کالیفرنیا، باغهای زیتون سوزان در غزه و فلسطین باستان، افقهای خفهشده با دود که مرز نمیشناسد.
تحقیقات دانشگاه لنکستر نشان داده است که تنها در شصت روز نخست پس از ۷ اکتوبر، عملیات نظامی در غزه باعث تولید گازهای گلخانهای شده که ۲۰ کشور آسیبپذیر در برابر تغییرات اقلیمی در طول یک سال، آن را تولید میکنند. تنها در یک ماه – اکتوبر ۲۰۲۳ – اسرائیل ۲۵ هزار تُن بمب بر غزه ریخت که منجر به تولید گازهای گلخانهای معادل سوختاندن ۱۵۰ هزار تُن زغالسنگ شد.
پروازهای باری امریکا که تسلیحات را تحویل میدهند تا دسمبر، ۵۰ میلیون لیتر سوخت هوانوردی مصرف کردند که ۱۳۳ هزار تن دیاکسید کربن را به فضا و جو مشترک ما پخش کرد – بیش از میزان انتشار سالانه کل ملت گرانادا.
اما این فاجعه زیستمحیطی با نسلکشی فعلی آغاز نشد. دههها، فلسطینیها بهطور پایدار با محیط زیست خود زندگی و کار کردهاند، مناظر بومی را حفظ و انواع محصولات غنی از تربوز گرفته تا زیتون را پرورش داده اند. زیتون بخش مرکزی فرهنگ و هویت فلسطین را تشکیل میدهد.
از سال ۱۹۶۷، اسرائیل بهطور سیستماتیک حداقل ۲.۵ میلیون درخت را در اراضی اشغالی فلسطین، از جمله نزدیک به یک میلیون درخت زیتون، که منبع اصلی غذا و درآمد بسیاری فلسطینیها بود، ریشهکن کرده است.
وقتی هزینههای آب و هوایی زیرساختهای جنگ – تونلها، دیوارها، تاسیسات نظامی- را در نظر بگیریم، مجموع آن به ۴۵۰ هزار تن معادل کربن دیاکساید CO2 افزایش مییابد که نسبت به انتشار سالانه ۳۳ کشور بیشتر است. هر بمبی که بر غزه میافتد موجهایی را در آینده جمعی ما میفرستد، تأثیر آن در بالا آمدن سطح دریاها، گرم شدن دما و بله، در آتشسوزیهایی که اکنون تپههای کالیفرنیا را تهدید میکند، احساس میشود.
شعلههای آتشی که من در حال سوختن پلیسیدز میبینم، پژواک رنج غزه را به همراه دارد: خانهها به خاکستر تبدیل شدهاند، مناظر دگرگون شدهاند، زندگیها از هم پاشیدهاند. اما آنها حامل چیز دیگری نیز هستند – هشدار فوری در مورد سرنوشت مشترک ما.
زمانی که بمباران آبخوانهای غزه و آلوده ساختن خاکش را اجازه میدهیم، بحران اقلیمی را سرعت میبخشیم؛ بحرانی که اکنون کالیفرنیا را به آتش کشیده است.
آنچه امروز در فلسطین و لسآنجلس میسوزد، نشانههای همین بیماری است: نظامی که تسخیر را بر حفظ، سود را بر مردم، توسعهطلبی را بر هستی ارج مینهد.
این میراث دیدگاه جهانی است که سعی کرده صداهای بومیان را خاموش کند؛ همان کسانی که حقیقتی را میدانستند که اکنون باید بیاموزیم؛ زخمهای زمین، زخمهای ماست.
آنچه را که در غزه پذیرفتید و پسندید، در هر جای دیگر نیز میپذیرید. امروز زمینهای آنان زیر بمبهای هزار پوندی میسوزد؛ فردا جنگلهای ما خواهد بود. آتشهایی که ما را بههم پیوند میدهند، از ما میخواهند که این حقیقت را ببینیم: یا در برابر این ویرانی با هم میایستیم، یا جدا جدا در این آتش میسوزیم.
نویسنده: احمد اِبسعیس
منبع: موندویس Mondoweiss