از واخان تا دیورند؛ حلقوم باز پاکستان برای طمع
مترجم : سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: تصور میشود که پاکستان دم افغانستان معروف به دهلیز واخان را بهدست میگیرد تا از آن بهعنوان ابزاری برای چانهزنی با کابل جهت توقف حملات فرامرزی و بهرسمیت شناختن خط دیورند توسط افغانستان استفاده کند. اگر اسلامآباد بتواند با موفقیت به دهلیز واخان دست یابد، راهبرد دوجانبه پاکستان برای مقابله با افغانستان ممکن است نتایج مثبتی به همراه داشته باشد.
نوار باریکی به طول ۳۵۰ کیلومتر و ۳۴ کیلومتر عرض که در انتهای ولایت بدخشان افغانستان قرار دارد، دهلیز واخان میراث توافقنامه خط دیورند در سال ۱۸۹۳ است که بین امپراتوریهای روسیه و بریتانیا بهمنظور ایجاد حایل ترسیم شد. با قرار گرفتن تاجیکستان در شمال، پاکستان در جنوب و چین در شرق، واخان بدر این اواخر نقطه عطف منطقه ظاهر شده است.
دهلیز واخان با جمعیتی حدود ۱۲ هزار نفر اما با اهمیت بسیار زیاد، تنها مانع جغرافیایی ایجاد ارتباط مستقیم بین پاکستان و آسیای مرکزی است. گزارشها در مورد افزایش نفوذ فرامرزی از افغانستان به پاکستان از طریق دهلیز واخان، بحثی را در مورد الحاق این دهلیز با پاکستان بهراه انداخته است؛ نه تنها برای جلوگیری از نفوذ، بلکه برای ایجاد ارتباط مستقیم بین پاکستان و آسیای مرکزی.
چرا ایده الحاق واخان به پاکستان، هرچند سطحی، زودتر مطرح نشد، بهویژه زمانی که افغانستان، پس از تجزیه شبهقاره هند، خط دیورند را به چالش کشید؟ یا زمانی که افغانستان در دهه ۱۹۹۰ در وضعیت جنگ داخلی قرار داشت؟
بیایید احتمالات الحاق دهلیز واخان و همچنین توانایی پاکستان در انجام این اقدام را تحلیل کنیم.
تاجیکستان و چین دو همسایه افغانستان هستند که با دهلیز واخان بهطور مشترک وصل اند. بدون رضایت و حمایت آنها، جاهطلبی ظاهری پاکستان نمیتواند به واقعیت تبدیل شود. با این حال، استدلال میشود که وقتی اسرائیل میتواند بلندیهای جولان و بیت المقدس شرقی را اشغال کند در حالی که غزه و کرانه باختری را ددر کنترل خود دارد و هند میتواند دره کشمیر را اشغال کند، چرا پاکستان نتواند برای کنترل دهلیز واخان اقداماتی انجام دهد؟
واقعیت این است که حکومت طالبان بهشدت در برابر هر گونه اقدامی که عواقب قانونی در پی دارد، مقاومت خواهد کرد. علاوه بر این، فقط پاکستان با ثبات و دارای اقتصاد قوی، چانس ارتباط فیزیکی با آسیای مرکزی را از طریق الحاق دهلیز واخان دارد.
این دومین بار است که انتظارات پاکستان از طالبان افغانستان ره بهجایی نمیبرد. اولین حکومت طالبان (۱۹۹۶-۲۰۰۱) روابط دیپلماتیک با پاکستان، عربستان سعودی و امارات داشت که تنها تا شب ۱۱ سپتمبر ادامه داشت. حتی در آن زمان، حکومت طالبان به رهبری ملاعمر، بهرغم ارتباط با پاکستان، از بهرسمیت شناختن خط دیورند خودداری کرده بود. حکومت کنونی طالبان (از آگست ۲۰۲۱ تا امروز) توسط هیچ یک از اعضای سازمان ملل متحد، از جمله پاکستان، بهرسمیت شناخته نشده است. چین، روسیه، پاکستان، هند و چند کشور دیگر به نوعی روابط تجاری، سیاسی و امنیتی با طالبان ۰.۲ دارند، اما روابط دیپلماتیک کامل با آنها ندارند.
برخلاف سالهای ۱۹۹۶-۲۰۰۱ که حکومت آن زمان طالبان روابط نسبتاً دوستانهای با پاکستان داشت، طالبان ۰.۲ نسبت به پاکستان خصمانه و متخاصم است؛ تا جایی که در سه سال گذشته، حملات برونمرزی از افغانستان در داخل پاکستان با تحریک طالبان پاکستان بهعنوان گروه نیابتی آن صورت گرفته است. [حکومت سرپرست افغانستان این اتهامات را رد کرده است]. از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، زمانی که حامد کرزی و اشرف غنی حکومت افغانستان را رهبری میکردند، پاکستان کابل را به تسهیل اقدامات تروریستی در داخل پاکستان که توسط سازمان اطلاعاتی RAW هند انجام میشد، متهم میکرد. این بار نفوذ هند در افغانستان بر خلاف گذشته در حاشیه است. حتی پس از تسلط طالبان بر افغانستان در ۲۰۲۱، اوضاع برای پاکستان مساعد نیست. حملات هوایی پاکستان به “مناطق مرزی” که مخفیگاههای تحریک طالبان پاکستان را هدف قرار داد، روابط پاکستان و افغانستان را تیره کرده است.
بحث اخیر در پاکستان و جاهای دیگر در مورد الحاق دهلیز استراتژیک واخان باید از سه زاویه مورد بررسی قرار گیرد.
نخست، تصور میشود که پاکستان دم افغانستان معروف به دهلیز واخان را بهدست میگیرد تا از آن بهعنوان ابزاری برای چانهزنی با کابل جهت توقف حملات فرامرزی و بهرسمیت شناختن خط دیورند توسط افغانستان استفاده کند. اگر اسلامآباد بتواند با موفقیت به دهلیز واخان دست یابد، راهبرد دوجانبه پاکستان برای مقابله با افغانستان ممکن است نتایج مثبتی به همراه داشته باشد.
برای پیشبینی این اراده، عزم و توانایی پاکستان برای تبدیل این جاهطلبیاش به واقعیت و اینکه جهان چگونه به چنین حرکتی واکنش نشان خواهد داد، خیلی زود است.
دوم، حتی قبل از اینکه پاکستان اولین گام را برای کنترل دهلیز واخان بردارد، هند شروع به برانگیختن این شعار کرده است که به چالش کشیدن حاکمیت افغانستان نتیجه معکوس خواهد داشت و منطقه را بیثبات میکند.
مطلبی در India Today تحت عنوان «واخان: دالان پیچیدگی بین طالبان، پاکستان و چین» میگوید: «با نگرانیهای فزاینده چین در مورد افراطگرایی در میان اویغورها در منطقه غربیاش و ظهور طالبان در همسایگیاش، شواهد بصری مبنی بر برداشتهشدن علامتهای مرزی تعیینشده پاکستان توسط طالبان، پرسشهایی را در مورد آینده این دهلیز باریک مطرح میکند. گزارشها حاکی است که پاکستان حدود ۴۰۰ متر زمین در داخل خاک افغانستان به شمول یک رودخانه کوچک را اشغال کرده است، اتهامی که بعداً توسط حکومت طالبان رد شد. هند ادعای دیرینهای در مورد گیلگیت-بالتستان دارد و ترسش از اینکه پاکستان با استفاده از بیثباتی در افغانستان و موافقت چین و تاحیکستان، دهلیز واخان را اشغال کند قطعا دهلینو را در بلاتکلیفی قرار خواهد داد. راج نات سینگ، وزیر امور داخله هند، مدتهاست که به پاکستان درباره ورود مخفیانه به گیلگیت-بالتیستان هشدار میدهد. به اصطلاح جاهطلبی هند برای دستیابی به گیلگیت-بالتیستان ممکن است خیالی باشد، اما گزارشهای اخیر در مورد پاکستان و دهلیز واخان نمیتواند مورد توجه دهلینو قرار نگیرد.
در نهایت، بهمنظور ایجار ارتباط با آسیای مرکزی، برخی در پاکستان طرفدار الحاق واخان افغانستان هستند. طلعت مقبول در مقالهای با عنوان «اهمیت راهبردی دهلیز واخان برای پاکستان: دروازهای به آسیای مرکزی و چین» که در ۸ جنوری ۲۰۲۵ در نشریه فرایدی تایمز منتشر شد، مینویسد: «بهرغم انزوا، مرز واخان از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. چه از نظر تاریخی و چه در جیوپولیتیک معاصر، نه تنها بر افغانستان و پاکستان، بلکه بر چین و سایر بازیگران منطقهای تاثیر میگذارد. در حال حاضر، روابط تجاری پاکستان با کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی، عمدتاً بهدلیل چالشهای جغرافیایی و موانع سیاسی، محدود است. دهلیز واخان بهعنوان مسیر جایگزین، میتواند فرصتهای اقتصادی جدیدی برای پاکستان ایجاد کند».
بیایید ببینیم که بحثها در مورد اوضاع دهلیز واخان چگونه پیش خواهد رفت.
نویسنده: دکتر مونیس احمر
مترجم: اکسپرس تریبون – Express Tribune