مترجم: سیدطاهر مجاب- خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: آینده افغانستان همچنان تاریک به نظر میرسد، اما اگر جامعه جهانی اقدامات فوری و جدی انجام دهد، امید وجود دارد. در خاورمیانه، اصلاحطلبان در حال پیشبرد ارزشهای مدرن و فراگیر هستند و نشان دادهاند که حرکت بهسوی برابری جنسیتی، پیشرفت تکنولوژیکی و حکومتداری فراگیر امکانپذیر است.

افغانستان در نقطه حساس تاریخی قرار دارد. تحت حاکمیت کنونی طالبان، این کشور به مدلی از حکومتی بازگشته که بر اساس تفاسیر سختگیرانه و قدیمی از شریعتاسلامی شکل گرفته و نمیتواند نیازهای مردم، بهویژه جوانان، زنان و اقلیتها را برآورده کند.
عدم تطابق طالبان با تغییرات و نیازهای قرن بیستویکم، افغانستان را به انزوا کشانده و تنشهای منطقهای و ناامنی جهانی را تشدید کرده است. سیاستهای مستبدانه و انحصارگرایانه حکومت سرپرست که با سرکوب و عدم مدارا همراه است، رنج و مشقت عمیقی را بر مردم عادی افغانستان تحمیل کرده و چالشهای بازسازی این کشور جنگزده را دوچندان کرده است.
یکی از آشکارترین مشکلات حکومتداری طالبان، عدم تعامل سازنده با کشورهای همسایه و جامعه بینالمللی است. انزوای دیپلماتیک، افغانستان را آسیبپذیر و تحت تاثیر بازیگران متخاصم و بیثباتیهای منطقهای قرار داده است. عدم گفتوگو و همکاری طالبان، بیثباتیای را دامن میزند که آثار آن فراتر از آسیای جنوبی احساس خواهد شد.
تنها تروریزم نیست که این کشور را گرفتار کرده است. رفتار طالبان با زنان یکی از تاریکترین فصلهای تاریخ معاصر افغانستان را رقم زده است. زنان در افغانستان بهطور سیستماتیک از ابتداییترین حقوق و آزادیها مانند آموزش، اشتغال و آزادی حرکت محروم شدهاند.
این محدودیتهای شدید نهتنها نقض آشکار حقوق بشر است، بلکه توسعه اجتماعی و اقتصادی این کشور را نیز مختل کرده است. با حذف زنان از نیروی کار و آموزش، طالبان افغانستان را از نیمی از سرمایه انسانیاش محروم کرده و فرصت پیشرفت را از نسلی که تشنه تغییر است، گرفتهاند.
کمکهای بینالمللی، که بخش عمدهای از آن توسط مالیاتدهندگان امریکایی تامین میشود، نیز سوءاستفاده شده است. گزارشها حاکی است که این کمکها بهجای کاهش رنج مردم، به تقویت نیروهایی اختصاص یافته که افغانستان را در بحران دایمی فرو بردهاند. ناکامی طالبان در مدیریت این کمکها، بحران اقتصادی و فاجعه انسانی را عمیقتر کرده و میلیونها نفر را در فقر و ناامیدی فرو برده است.
شاید نگرانکنندهترین موضوع، بیتوجهی کامل طالبان به تنوع و فراگیری در حکومتداری باشد. اقلیتهای قومی و مذهبی به حاشیه رانده شده که موجب کینه و تنش شده است. حقوق هزارههای شیعه، تاجیکها، ازبیکها و سایر گروهها با ایجاد دولت تکقومی و محافظهکار نقض شده است. رد تنوع، علاوه بر شکست اخلاقی، اشتباه راهبردی است که وحدت و ثبات افغانستان را تهدید میکند.
آینده افغانستان همچنان تاریک به نظر میرسد، اما اگر جامعه جهانی اقدامات فوری و جدی انجام دهد، امید وجود دارد. در خاورمیانه، اصلاحطلبان در حال پیشبرد ارزشهای مدرن و فراگیر هستند و نشان دادهاند که حرکت بهسوی برابری جنسیتی، پیشرفت تکنولوژیکی و حکومتداری فراگیر امکانپذیر است. پیام روشن است: اگر خاورمیانه با تاریخ پرچالش خود توانسته است ارزشهای مترقی را تقویت کند، افغانستان نیز باید بهسوی آیندهای مدرن و همهشمول تشویق شود.
جهان نمیتواند مسیر کنونی حکومت طالبان را نادیده بگیرد. انزوای افغانستان و سقوط آن به سوی بیقانونی و فروپاشی اقتصادی، تهدیدی مستقیم برای امنیت منطقه و صلح جهانی به شمار میرود. جامعه بینالمللی باید تعامل با مردم افغانستان و همچنین جناحهای معتدل طالبان را که به دنبال اصلاحات هستند، در اولویت قرار دهد.
بدون چنین تلاشهایی، طالبان به حکومت از طریق ترس و سرکوب ادامه خواهد داد، بیثباتی را تداوم خواهد بخشید و رویاهای میلیونها انسانی را که خواهان صلح، رفاه و آیندهای فراگیرتر هستند، از بین خواهد برد.
اکنون زمان آن رسیده است که جهان وارد عمل شود، برای اصلاحاتی که مردم افغانستان بهشدت به آن نیاز دارند، فشار وارد کند و با کسانی که بهدنبال آیندهای روشنتر برای افغانستان هستند، همبستگی نشان دهد. تعامل جهانی، دیپلماسی هدفمند و حمایت قوی از نیروهای معتدل میتواند مسیری به سوی صلح و پیشرفت ترسیم کند. اما بدون چنین مداخلاتی، سقوط دردناک افغانستان بهسوی افراطگرایی و انزوا ادامه خواهد یافت و پیامدهای ویرانگری برای منطقه و جهان در پی خواهد داشت.
نویسنده: حریس گل
منبع: اوراسیا ریویو – Eurasia Review