روگردانی پاکستان از طالبان بسوی سمتبندی منطقهای
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: اوضاع در حال تحول افغانستان، چشمانداز راهبردی جنوب آسیا را دگرگون میسازد. تغییر رویکرد پاکستان از حمایت از جناح جنوبی طالبان SWIN به تعامل با شبکه اطلاعاتی جناح افغان AWIN و جبهه مقاومت NRF تجدیدنظر گستردهتر راهبرد منطقهای این کشور را نشان میدهد. این رویکرد با هدف تضعیف طالبان، مقابله با نفوذ هند و حفظ اهرم فشار پاکستان در محیط سیاسی متزلزل افغانستان اتخاذ شده است.

از زمان ظهور مجدد طالبان در افغانستان در ۲۰۲۱، جنوب آسیا تغییرات عمیقی را در تحولات منطقهایاش تجربه کرده است. آنچه در ابتدا پیروزی راهبردی برای پاکستان به نظر میرسید، در عوض، شکافهای عمیق درونی طالبان، ظهور جنبشهای داخلی مقاومت و تهدید فزاینده جناحهای افراطی را آشکار کرد. این تحولات، سرویسهای اطلاعاتی پاکستان، بهویژه سازمان اطلاعاتی آیاسآی (ISI) را مجبور کرده تا راهبردش را بازتنظیم کنند.
از لحاظ تاریخی، آیاسآی حمایتش را بر جناح جنوبی طالبان (SWIN)، جناحی به رهبری پشتونها، متمرکز کرده است. با این حال، تغییرات اخیر حاکی از چرخش اسلامآباد به سمت تعامل با شبکه اطلاعاتی جناح افغان (AWIN) است که با جناحهای غیرپشتون، بهویژه جبهه مقاومت ملی (NRF) همکاری میکند. این جناح به رهبری احمد مسعود در شمال افغانستان نفوذ قابل توجهی بهدست آورده است و قدرت طالبان را به چالش میکشد. این تغییر راهبردی توسط آیاسآی پیامدهایی بسیار فراتر از مرزهای افغانستان دارد و کشورهای همسایه مانند هند، تاجیکستان و بنگلادش را متاثر میکند. حمایت فزاینده پاکستان از جبهه مقاومت NRF و سفر اخیر رییس آیاسآی به بنگلادش، راهبرد منطقهای گستردهتری را با هدف تغییر شکل تحولات امنیتی جنوب آسیا و همسوییهای دیپلماتیک برجسته میکند.
تغییر راهبرد آیاسآی: از جناح جنوبی طالبان SWIN بهسمت شبکه اطلاعاتی جناح افغان AWIN
چندین دهه، سیاست پاکستان در افغانستان حول محور حمایت از جناح جنوبی طالبان (SWIN)، جناح عمدتا پشتونمحور، میچرخید. این همسویی در تمایل پاکستان برای حفظ نفوذ در افغانستان و در عین حال مقابله با حضور منطقهای هند ریشه داشت. رهبرانی مانند ملا عمر و هیبتالله آخوندزاده تجسم رهبری طالبان تحت سلطه پشتونها بودند و با اهداف ایدیولوژیک و راهبردی پاکستان همسو بودند. اما، بازگشت طالبان به قدرت در ۲۰۲۱ آنطور که پاکستان امیدوار بود، از آب درنیامد. طالبان بهجای تحکیم قدرت و آوردن ثبات به افغانستان، در زمینه حکومتداری موثر تلاش کرده است. ناکامیاش در ایجاد دولت فراگیر و رسیدگی به تهدید فزاینده داعش-خراسان، تحریک طالبان پاکستان و سایر گروههای افراطی منجر به بیثباتی گسترده شده است. [حکومت سرپرست بارها این تهدیدها را از ناحیه افغانستان رد کرده است] علاوه بر این، جنبشهای مقاومت، مانند جبهه مقاومت ملی NRF، متشکل از تاجیکها، ازبیکها و هزارهها، حاکمیت طالبان را در شمال افغانستان بهویژه در ولایات پنجشیر، بدخشان و تخار به چالش کشیدهاند.
در پاسخ به این تحولات، پاکستان تمرکزش را از جناح جنوبی طالبان SWIN به شبکه اطلاعاتی جناح افغان AWIN تغییر داده است که تعامل با جناحهای غیر پشتون مانند جبهه مقاومت را در اولویت قرار میدهد. پاکستان با حمایت از شبکه اطلاعاتی جناح افغان AWIN اذعان میکند که یک افغانستان تکه پارچه و منقسم بر مبنای خطوط قومی، نسبت به یک دولت متمرکز به رهبری طالبان، بهتر میتواند در خدمت منافع استراتژیکاش باشد. این رویکرد همچنین پاکستان را قادر میسازد تا با نفوذ هند در افغانستان مقابله کند، زیرا هند در طول تاریخ با جناحهای غیرپشتون متحد شده و از آنها حمایت نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک میکند.
جبهه مقاومت ملی و مقاومت غیرپشتون؛ متحدان جدید پاکستان
جبهه مقاومت ملی (NRF) بهرهبری احمد مسعود، مخالف اصلی طالبان، ظاهر شده است. احمد مسعود، پسر احمدشاه مسعود، رهبر افسانهای ائتلاف شمال، تاجیکها، ازبیکها و هزارهها را زیر پرچم جبهه مقاومت NRF گردهم آورده است. این گروههای قومی مدتهاست که تحت حاکمیت پشتونهای طالبان بهحاشیه رانده شدهاند. تاکتیکهای جنگ چریکی این جبهه NRF برای طالبان، بهویژه در شمال افغانستان، چالشهای مهمی ایجاد کرده است.
تعامل پاکستان با جبهه مقاومت از طریق شبکه اطلاعاتی جناح افغان AWIN چندین مزیت دارد. اول، تسلط طالبان بر قدرت را تضعیف میکند، که در خدمت اهداف پاکستان برای حفظ اهرم فشار در افغانستان است. دوم، تضمین میکند که افغانستان از نظر سیاسی پراکنده باقی میماند و از تسلط هرجناحی بر منطقه جلوگیری میکند.
این تقسیمبندی به پاکستان اجازه میدهد تا بر چندین ذینفع، از جمله جبهه مقاومتNRF، که میتواند با منافع پاکستان همسو باشد، اعمال نفوذ کند. با این حال، این راهبرد مملو از خطرات است. جبهه مقاومت NRF از لحاظ تاریخی با هند همسو بوده است؛هندی که از گروههای غیرپشتون در افغانستان بهعنوان موازنهای برای نفوذ پاکستان پشتیبانی میکند. اگر هند تعامل پاکستان با جبهه مقاومت NRF را تهدیدی برای منافع خود بداند، این امر میتواند تنشها را در منطقه تشدید کند.
بنگلادش؛ سفر رییس آیاسآی و پیامدهای آن یکی دیگر از پیشرفتهای مهم در این راهبرد منطقهای در حال تحول، سفر اخیر رییس آیاسآی به بنگلادش است. این دیدار بر قصد پاکستان برای تقویت روابط با بنگلادش تاکید دارد، آن هم در زمانی که چشمانداز جیوپولیتیک جنوب آسیا در نوسان است. در حالی که بنگلادش بهطور سنتی سیاست عدم مداخله در امور داخلی افغانستان را حفظ کرده است، اما بیثباتی فزاینده در منطقه پیامدهایی برای امنیت این کشور نیز دارد. پاکستان در دستیابی به بنگلادش اهداف متعددی را دنبال میکند.
اول، بهدنبال متعادل کردن نفوذ هند در منطقه است. بنگلادش با موقعیت راهبردیاش در جنوب آسیا و اهمیت اقتصادی شدیدش، بازیگر کلیدی در جیوپولیتیک منطقه است. تقویت روابط پاکستان با داکا میتواند در راهبرد منطقهای گستردهترش، متحد ارزشمندی بهدست دهد.
دوم، پاکستان به احتمال زیاد بهدنبال همکاری با بنگلادش برای مبارزه با تروریزم است. ظهور گروههای افراطی مانند داعش-خراسان و تیتیپی در افغانستان نهتنها برای پاکستان بلکه برای کشورهای همسایه از جمله بنگلادش نیز تهدید است. علاقه آیاسآی به اشتراکگذاری اطلاعات و همکاری ضد تروریزم، شناخت این نگرانیهای امنیتی مشترک را نشان میدهد.
در نهایت، این دیدار اهداف راهبردی گستردهتر پاکستان در جنوب آسیا را نشان میدهد. پاکستان ممکن است با تعامل با بنگلادش بهدنبال کسب موقعیت دیپلماتیک مطلوب در پیشبینی بیثباتی بیشتر در افغانستان باشد. موقعیت راهبردی بنگلادش در نزدیکی خلیج بنگال و نقش بالقوهاش در چارچوبهای امنیتی منطقهای، این کشور را به یک شریک مهم برای راهبرد در حال تحول پاکستان تبدیل کرده است.
محاسبه راهبردی هند
هند بهعنوان یک قدرت مسلط در جنوب آسیا، در ثبات افغانستان منافع دارد. از لحاظ تاریخی، هند از گروههای غیرپشتون مانند اتحاد شمال و جبهه مقاومت NRF حمایت کرده و به آنها کمکهای نظامی و اقتصادی میدهد. اهداف هند در افغانستان دو چیز است: مقابله با نفوذ پاکستان و جلوگیری از تبدیل شدن منطقه به پناهگاه تروریزم. روآوری آیاسآی بهسمت حمایت از جبهه مقاومت NRF محاسبات راهبردی هند را پیچیده میکند. از یک سو، این تحول با پشتیبانی تاریخی هند از جناحهای غیر پشتون همسو است.
از سوی دیگر، مشارکت پاکستان با جبهه مقاومت NRF میتواند نفوذ هند بر این گروه را تضعیف کند و چالشهای جدیدی را برای راهبرد منطقهایاش ایجاد کند. برای عبور از این چشمانداز پیچیده، هند باید تعاملش را با جنبشهای مقاومت افغانستان بهدقت متعادل کند. در عین حال، از اقداماتی که میتواند تنشها را با پاکستان تشدید کند، اجتناب کند.
مشارکت تاجیکستان در پویایی در حال تحول افغانستان به دلیل پیوندهای قومی، فرهنگی و زبانیاش با جمعیت تاجیک افغانستان قابل توجه است. تاجیکستان همواره با حاکمیت طالبان مخالفت کرده است و به نگرانی خود از بهحاشیه راندهشدن تاجیکها و تاثیرات بیثباتکنندهی سیاستهای طالبان در مرزهایش اشاره کرده است. در نتیجه، تاجیکستان به یکی از حامیان اصلی جبهه مقاومت NRF تبدیل شده است و از آن حمایت لوجستیکی و سیاسی میکند.
تعامل پاکستان با جبهه مقاومت از طریق شبکه اطلاعاتی جناح افغان AWIN فرصتی برای همکاری با تاجیکستان بهوجود میآورد. هر دو کشور در مقابله با طالبان و جلوگیری از تبدیلشدن افغانستان به محل پرورش گروههای افراطی اشتراک دارند. با این حال، تاجیکستان باید این همکاری را با روابطش با سایر قدرتهای منطقهای ، از جمله روسیه و چین، که در ثبات افغانستان سهم دارند، متعادل کند.
اوضاع در حال تحول افغانستان، چشمانداز راهبردی جنوب آسیا را دگرگون میسازد. تغییر رویکرد پاکستان از حمایت از جناح جنوبی طالبان SWIN به تعامل با شبکه اطلاعاتی جناح افغان AWIN و جبهه مقاومت NRF تجدیدنظر گستردهتر راهبرد منطقهای این کشور را نشان میدهد. این رویکرد با هدف تضعیف طالبان، مقابله با نفوذ هند و حفظ اهرم فشار پاکستان در محیط سیاسی متزلزل افغانستان اتخاذ شده است. برای کشورهایی مانند هند، تاجیکستان و بنگلادش، این تغییرات هم فرصتها و هم چالشهایی را بههمراه دارد. هر کشور باید پیچیدگیهای سیاست داخلی افغانستان، تغییر وفاداری جناحهای مختلف و رقابت جیوپولیتیکی گستردهتر میان پاکستان و هند را مدیریت کند.
نویسنده: نیشاکانت اوجه
منبع: پایونیر – The Pioneer