برقراری صلح میان افغانستان-پاکستان؛ چین موثر است یا روسیه؟
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: روسیه به ادعاهای پاکستان مبنی بر حمایت طالبان از تحریک طالبان پاکستان (TTP) و سایر گروههای تروریستی اشارهای نکرد، چراکه هرگونه موضعگیری در این مورد میتواند تعادل دیپلماتیک حساس روسیه را برهم بزند.
چین نیز همین روش را اتخاذ کرده، اما برخلاف روسیه، فاقد چشمانداز اقتصادی مشابهی است که حل مشکلات افغانستان و پاکستان را برای تحقق اهداف کلان اقتصادیاش ضروری سازد.

هفته گذشته، آلبرت خوریف، سفیر روسیه در پاکستان، به خبرگزاری تاس گفت که کشورش از تلاشهای ضدتروریستی پاکستان و افغانستان حمایت میکند. او همچنین افزود که روسیه این دو کشور را تشویق میکند تا تنشهای مرزی را از طریق روشهای دوجانبه یا چندجانبه حل کنند.
این اظهارات نشاندهندهی تمایل روسیه به میانجیگری بین این دو کشور است. چین قبلاً چنین تلاشی کرده اما موفقیت چندانی بهدست نیاورده است. در مقابل، روسیه چانس بیشتری برای موفقیت دارد.
طرح بزرگ اقتصادی روسیه در این منطقه از اوراسیا، ایجاد مسیرهای موازی حملونقل و انرژی به هند از طریق آسیای مرکزی، افغانستان و پاکستان است. برای تحقق این هدف، روسیه باید با هر دو کشور، افغانستان و پاکستان، روابطی عالی داشته باشد، تنشهای مرزی را حل کند و در نهایت همین کار را بین پاکستان و هند نیز انجام دهد.
اولین گام در این راستا، شراکت راهبردی با طالبان در تابستان گذشته و امضای توافقنامه منابع راهبردی با پاکستان در دسمبر بود. گام دوم بسیار دشوارتر است، اما اظهارات اخیر سفیر روسیه نشاندهندهی تلاش برای تحقق این مهم است.
او از یکسو تهدیدهای تروریستی ناشی از افغانستان علیه پاکستان را تایید کرد، اما از سوی دیگر، برخلاف ادعای اسلامآباد، طالبان را مقصر ندانست و بهجای آن، پیشنهاد کمکهای لازم را ارایه داد. به نظر میرسد که هدف روسیه این است که به هر دو کشور به شیوهای خاص کمک کند: از یک طرف، حمایت سیاسی برای متوقف کردن نفوذ تروریستها از افغانستان به پاکستان، و از طرف دیگر، تامین سلاحهای سبک و آموزش نیروهای ویژه برای مبارزه با داعش خراسان.
با این حال، روسیه به ادعاهای پاکستان مبنی بر حمایت طالبان از تحریک طالبان پاکستان (TTP) و سایر گروههای تروریستی اشارهای نکرد، چراکه هرگونه موضعگیری در این مورد میتواند تعادل دیپلماتیک حساس روسیه را برهم بزند.
چین نیز همین روش را اتخاذ کرده، اما برخلاف روسیه، فاقد چشمانداز اقتصادی مشابهی است که حل مشکلات افغانستان و پاکستان را برای تحقق اهداف کلان اقتصادیاش ضروری سازد.
پاکستان و افغانستان برای تجارت با چین نیازی به عبور از خاک یکدیگر ندارند، زیرا پاکستان از دهلیز اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) استفاده میکند و افغانستان نیز از طریق آسیای مرکزی به آن دسترسی دارد. بنابراین، بهبود روابط افغانستان و پاکستان برای منافع جیواقتصادی چین حیاتی نیست، اما برای روسیه امر ضروری به شمار میآید.
اگر افغانستان و پاکستان اختلافات خود را حل کنند، پاکستان میتواند مستقیمتر به روسیه متصل شود و در آینده از آن انرژی دریافت کند، در حالی که افغانستان میتواند از نقش واسطهای خود در این دهلیز سود ببرد، بهویژه اگر این مسیرها تا هند گسترش یابد. چنین منافعی از چین قابل دریافت نیست، حتی اگر پکن در میانجیگری بین این دو کشور موفق شود.
بنابراین، روسیه باید از راههای خلاقانه برای پیشبرد این روند دیپلماتیک استفاده کند، از جمله ارایه برنامههای دقیق برای سرمایهگذاریهای پیشنهادی در زمینه حملونقل و انرژی در افغانستان و پاکستان، مشروط بر اینکه این دو کشور توافق کنند اختلافات خود را حل کنند.
این موارد میتواند شامل پروژههای مشخص، مبلغ تخمینی سرمایهگذاری، شرایط وامدهی در صورت لزوم، امکان مالکیت مشترک و نیروی کار محلی که ممکن است استخدام شود، باشد.
ممکن است این اقدامات همچنان برای یک تحول اساسی کافی نباشد، اما قطعاً بیشتر از آن چیزی است که چین برای برقراری صلح پیشنهاد کرده است.
علاوه بر این، چنین پیشنهاد دقیقی میتواند در آینده، در صورت تغییر وضعیت سیاسی و/یا نظامی و تصمیم دو کشور برای حل مشکلاتشان، بار دیگر مورد بررسی قرار گیرد. در چنین حالتی، هر دو طرف به احیای طرحهای روسیه علاقهمند خواهند شد.
در حال حاضر، پیشبینی اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد دشوار است، اما آنچه مشخص است این است که روسیه به تلاش برای صلح ادامه خواهد داد و اقدامات آن تاثیرگذارتر از تلاشهای چین خواهد بود.
نویسنده: اندریو کوریبکو
منبع: آسیا تایمز – Asia Times