اسلایدشوافغانستانامنیت و حوادثتحلیلترجمهجهانخبرسیاستمنطقه

رمزگشایی احتمال احیاشدن دوباره داعش

ترجمه و تلخیص: سید‌طاهر مجاب – خبرگزاری دید

خبرگزاری دید: داعش به‌رغم تلاش‌های جهانی مبارزه با تروریزم، همچنان انعطاف‌پذیر و مقاوم باقی خواهد ماند. این در حالی است که شکاف‌های جیوپولیتیکی منطقه‌ای، رقابت میان قدرت‌های بزرگ و روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ در امریکا، پیچیدگی اوضاع را در آینده افزایش خواهد داد. 

رمزگشایی احتمال احیاشدن دوباره داعش

احتمال احیای دوباره دولت اسلامی (که به نام‌های داعش یا دولت اسلامی عراق و شام نیز شناخته می‌شود) یکی از نگرانی‌های بنیادی نه تنها در خاورمیانه، بلکه در میان شکاف‌های سیاسی و ایدیولوژیکی منطقه است. پیروزی طالبان در افغانستان در ۲۰۲۱ اغلب به‌عنوان نمونه‌ای از چگونگی ریشه دواندن بازیگران شبه‌نظامی غیر دولتی در جنگ‌های ایدیولوژیکی مطرح می‌شود که می‌تواند دهه‌ها ادامه یابد.
ظهور برق‌آسای داعش که بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ در عراق و سوریه رخ داد، بار دیگر مبارزه با تروریزم را به کانون روایت امنیت جهانی بازگرداند. این امر پس از کشته‌شدن اسامه بن لادن، رهبر القاعده، در ۲۰۱۱ در پاکستان بیشتر قوت گرفت. در این دوره، دشمنان منطقه‌ای و بین‌المللی، از امریکا و روسیه گرفته تا ایران و عربستان سعودی، یک دشمن مشترک برای مقابله داشتند.
هرچند داعش در سال‌های اخیر تضعیف شده و رهبران آن یکی پس دیگری از بین رفته‌اند—از جمله کشته شدن ابوبکر البغدادی، بنیان‌گذار این گروه، در ۲۰۱۹ طی عملیات نیروهای ویژه امریکا در جنگ سوریه—اما تهدید احیاشدن دوباره داعش در سایه جنگ غزه همچنان باقی است.
هم‌زمان، شاخه‌های وابسته به داعش در آفریقا و منطقه افغانستان–پاکستان نه تنها توانسته‌اند جایگاه خود را تثبیت کنند، بلکه خطری برای گسترش عملیات‌شان فراتر از مرزهای جغرافیایی خود محسوب می‌شوند. داعش خراسان (ISKP) یکی از این گروه‌هاست که در بحبوحه درگیری فزاینده میان طالبان افغان و دولت پاکستان، در حال کسب قدرت بیشتر است و خطر سرایت این تنش به آسیای مرکزی نیز وجود دارد. [حکومت سرپرست افعانستان دست داشتن در درگیری‌های پاکستان را رد می‌کند].
طالبان افغانستان ادعا می‌کند که هسته مرکزی داعش خراسان در پاکستان قرار دارد و این گروه در افغانستان “هیچ قدرتی” ندارد، درحالی‌که اسلام‌آباد، طالبان را به حمایت از عملیات تحریک طالبان پاکستان (TTP) علیه خاک خود متهم می‌کند.
در نشست اخیر شورای امنیت سازمان ملل درباره تهدیدات تروریستی علیه صلح جهانی، امریکا و روسیه بر این نکته تاکید کردند که تروریزم همچنان یک تهدید دایمی برای امنیت بین‌المللی محسوب می‌شود. سازمان ملل نیز هشدار داده است که داعش به‌رغم تلاش‌های جهانی مبارزه با تروریزم، همچنان انعطاف‌پذیر و مقاوم باقی خواهد ماند. این در حالی است که شکاف‌های جیوپولیتیکی منطقه‌ای، رقابت میان قدرت‌های بزرگ و روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ در امریکا، پیچیدگی اوضاع را در آینده افزایش خواهد داد.
اما فراتر از این عوامل شناخته‌شده، وضعیت موجود در غزه، نقش امریکا و تحولات جدید در سوریه ممکن است مسیر این گفت‌وگوها را تغییر دهد. ترس از بازگشت داعش بی‌اساس نیست؛ جنگ و تلفات انسانی در غزه می‌تواند در سال‌های آینده به یک منبع مهم برای جذب نیرو در مناطق مختلف جهان تبدیل شود.
خشونت‌های داعش، بیش از هر چیز، سبب جذب جنگجویان جدید به عراق و سوریه شده است، به‌ویژه وقتی آن را با کارزارهای تبلیغاتی آنلاین این گروه که ماهرانه و حساب‌شده طراحی شده‌اند، مقایسه کنیم. تنها مورد مشابه چنین بسیج‌پذیری اسلام‌گرایانه در دوران اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۷۹-۱۹۸۹) دیده شد، زمانی که امریکا و پاکستان از مجاهدین حمایت کردند تا نیروهای شوروی را از آن سوی رود آمو دریا عقب برانند.
هزینه بلندمدت این حمایت در آگست ۲۰۲۱ پرداخت شد، زمانی که امریکا، از نظر سیاسی و نظامی از کابل خارج شد و پس از فروپاشی سریع جمهوری افغانستان و ارتش آموزش‌دیده و حمایت‌شده‌اش توسط امریکا، قدرت به‌دست طالبان افتاد.
حتی با وجود آن‌که ایالات‌متحده نقش اصلی را در مقابله با داعش در عراق و سوریه ایفا کرد و نیروهای عراقی را برای بازپس‌گیری سرزمین‌های ازدست‌رفته آموزش داد، اما داعش همچنان تهدیدی برای اکثر دولت‌های منطقه محسوب می‌شود. در طول این سال‌ها، هم داعش و هم القاعده، دولت‌ها و پادشاهی‌های عربی را به‌دلیل “غیراسلامی” بودن و نزدیکی بیش از حد به قدرت‌های غربی، هدف قرار داده‌اند، هرچند که این دو گروه خود نیز دارای اختلافات و رقابت‌های داخلی بوده‌اند.
با فروپاشی دولت سوریه، شکاف‌هایی در زمینه مبارزه با داعش ایجاد شده است. عملیات نظامی به رهبری ایالات متحده عمدتاً بر استفاده از نیروی هوایی متمرکز است، در حالی که در نبردهای زمینی، گروه‌های تحت حمایت امریکا، به‌ویژه نیروهای کُرد، در صف مقدم جنگ با داعش قرار دارند. نیروهای شبه‌نظامی کرد همچنین نقش مهمی در ارایه اطلاعات عملیاتی برای انجام حملات علیه رهبران ارشد داعش، از جمله امیران این گروه، داشته‌اند.

اختلاف کنونی میان کنترل هیئت تحریر‌الشام (HTS) و گروه‌های کرد مانند نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) موجب پراکندگی حمایت‌ها شده است. حیات تحریر شام HTS حمایت بیشتری از ترکیه دریافت می‌کند، در حالی که نیروهای دموکراتیک سوریه SDF از پشتیبانی ایالات متحده برخوردار است. علاوه بر این، SDF مسئول نگهداری اردوگاه‌هایی مانند الهول است که هزاران عضو خانواده جنگجویان کشته‌شده داعش را در خود جای داده است.
برای کاهش این شکاف‌ها و جلوگیری از قدرت‌گیری دوباره داعش، ترکیه، اردن، عراق و حکومت جدید سوریه در تلاش‌اند تا همکاری جدیدی را برای مبارزه با هسته‌های داعش ایجاد کنند. این اقدام، علاوه بر مقابله با داعش، در راستای اهداف جیوپولیتیکی نیز قرار دارد، زیرا ترکیه تلاش می‌کند موقعیت کردها را به‌عنوان شریک اصلی غرب در مبارزه با داعش تضعیف کند.
این طرح همچنین به‌منظور افزایش مشارکت منطقه‌ای در عملیات ضدتروریزم در زمانی است که ترامپ به‌دنبال کسب امتیازات اقتصادی در قبال تامین امنیت نظامی است. باوجود اختلافات، تهدید ایدیولوژیکی داعش نباید نادیده گرفته شود، به‌ویژه در شرایطی که بین مصلحت‌گرایی سیاسی (ری‌یل‌پالیتیک) و ایدیولوژی باید تعادل برقرار شود.

نتیجه‌گیری
از بین بردن کامل موجودیتی مانند داعش ممکن است امکان‌پذیر نباشد و به همین دلیل، سیاست‌گذاری باید به‌سمت مدیریت این تهدید تغییر یابد. این امر به تعهد بلندمدت نیاز دارد، که ممکن است ادامه حمایت امریکا را در درازمدت دشوار سازد. رویکرد منطقه‌ای با استفاده از ظرفیت‌های منطقه‌ای—که تاکنون وجود نداشته است—می‌تواند زمینه‌ای برای مقابله با این ایدیولوژی‌ها در چهارچوب جغرافیایی مشترک فراهم کند.
ظرفیت‌های جهانی مبارزه با تروریزم هنوز به‌شدت به قدرت‌نمایی امریکا متکی است، درحالی‌که توانایی سایر کشورها در پر کردن این خلأ تقریباً ناچیز است.

نویسنده: کبیر تنیجا
منبع: بنیاد تحقیقاتی دیدبان – ORF

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا