وصل فواصل؛ کرزی، طالبان و معضل امریکا در افغانستان
خبرگزاری دید: کرزی که زمانی بهعنوان مرد قدرتمند واشنگتن شناخته میشد، به نماد مداخله خارجی تبدیل شده بود. این امر به اعتبار او در میان افغانستانیهایی که مخالف دخالت امریکا بودند، لطمه زد.

در حالی که افغانستان در آگست ۲۰۲۱ در هرج و مرج فرو رفت، با فروپاشی دولت و فرار رهبران آن، حامد کرزی رییس جمهور پیشین تصمیمی بیسابقه و غیرمنتظره گرفت: او ماند.
در بحبوحه هراس، وقتی هزاران تن از ساکنان کابل که از خبر خروج کامل ایالات متحده وحشت داشتند، به میدانهوایی هجوم بردند، کرزی در فراخوان ویدیویی آرام و در عین حال فوری از طالبان خواست از “مردم” حفاظت کنند.
در آن لحظه شکننده – وقتی دولت در سایهها محو میشد و طالبان هنوز کنترل کامل را بهدست نگرفته بودند – هر چیزی ممکن بود برای افراد امثال کرزی اتفاق بیفتد. آنها روی لبه پرتگاه سرنوشت ایستادند و زندگیشان به تار مویی بند بود. کابل فراموش نکرده است. این شهر هنوز تصویر دلخراش نجیبالله، آخرین رییسجمهور طرفدار کمونیست را به یاد دارد.
سه دختر او ملالی، دورخانی و نازو – بلوند، رنگپریده و بازیگوش – در کنار کرزی در این ویدیو ظاهر شدند که بهطرز عجیبی تصویر آخرین شاهزاده خانم تزار روسیه را تداعی میکنند.
با این حال، برخلاف رومانوفها، که سلسلهشان به تبعید و اعدام ختم شد، کرزی رهبر در حال عقبنشینی نبود، بلکه رهبری بود که دوباره وارد مرحله جدیدی از زندگی سیاسیاش شد.
کرزی که زمانی بهعنوان مرد قدرتمند واشنگتن شناخته میشد، به نماد مداخله خارجی تبدیل شده بود. این امر به اعتبار او در میان افغانستانیهایی که مخالف دخالت امریکا بودند، لطمه زد. اما تصمیم او در سال ۲۰۲۱ برای ماندن در کابل در میان آشفتگیها مشروعیتی دوباره به او داد که ریاست جمهوری تحت حمایت امریکا از آن برخوردار نبود.
از زمان سقوط دولت افغانستان، کرزی همچنان با افغانستانیها، دیپلماتهای خارجی و رهبران طالبان در ارتباط بوده و بهرغم محدودیتهای گزارششده برای حرکت و سخنرانی در جمع، فعالانه از رسانههای اجتماعی استفاده میکند. این امر تا حدی حس عادی بودن را برای مردم افغانستان بهوجود آورده و متحدان امریکا را پشت سر گذاشته است.
خروج ناگهانی و آشفته نیروهای امریکایی تحت دولت بایدن، بسته شدن سفارت امریکا – زمانی بزرگترین سفارت در منطقه – و قطع روابط دیپلماتیک خلا راهبردی ایجاد کرد که چین، روسیه و ایران مشتاق بهرهبرداری از آن بودند.
با این حال، تغییر اخیر در رویکرد واشنگتن تحت مدیریت جدید، امیدی را برای ثبات بیشتر در منطقه ایجاد کرده است، بهویژه در شرایطی که افغانستان با تهدیدات شبهنظامی از جمله القاعده و داعش خراسان مواجه است.
هفته گذشته، زلمی خلیلزاد، مذاکرهکننده ارشد صلح دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا، برای اولین بار از زمان به قدرت رسیدن طالبان در ۲۰۲۱، به کابل بازگشت که تنظیم مجدد آرام در اداره دوم ترامپ را نشان میدهد. دولت جدید بیسر و صدا جایزه ۱۰ میلیون دالریاش را از سراجالدین حقانی، سرپرست وزارت داخله طالبان و رهبر شبکه قدرتمند حقانی، برداشت.
نشانههای تغییر مثبت در کابل نیز در حال نمایان شدن است. طالبان به نشانه حسننیت، یک شهروند امریکایی را آزاد کردند و شعارهای ضد امریکایی و موانع را در اطراف سفارت متروکه امریکا برداشتند.
اینکه آیا این گامها نمایانگر گشایش واقعی هستند یا خیر، نامشخص است، اما واشنگتن نمیتواند آنها را نادیده بگیرد. برخی مقامهای جمهوریخواه، مانند مایکل والتز، مشاور امنیت ملی، از حضور محدود ایالات متحده برای مقابله با تروریزم و مهار نفوذ چین حمایت میکنند، در حالی که برخی دیگر طرفدار رویکردی محتاطانهتر، اما متعهدتر و مبتنی بر اقتصاد هستند.
یک چیز واضح است: عدم تعامل دیگر راهبرد قابل اجرا نیست.
میلیاردها دالر تسلیحات امریکایی بهجا مانده، همراه با اهمیت راهبردی میدانهوایی بگرام، بهدست آوردن جایگاه دیپلماتیک را در افغانستان قانعکننده میسازد. واشنگتن میتواند کانالهای دیپلماتیک را بازگشایی کند، حتی اگر فقط از طریق ماموریت محدود شخص ثالث در کابل انجام شود.
تعامل بهمعنای بهرسمیت شناختن طالبان نیست، بلکه به معنای ایجاد چارچوبی برای گفتوگو است – همانند منافع ایالات متحده در کوبا قبل از احیای روابط رسمی. انگیزههای اقتصادی هدفمند، مانند آزادسازی بخشی از داراییهای مسدودشده افغانستان در ازای بهبودهای قابل تایید حقوق بشر، میتواند بدون بهخطر انداختن منافع امریکا، اهرمهای فشار را فراهم کند.
بدون تعامل مستقیم، واشنگتن در خطر تبدیل شدن به ناظر منفعل در منطقهای است که زمانی شکل داده بود. در حالی که قطر و امارات متحده عربی بهعنوان واسطه ایفای نقش کردهاند، اما امریکا از طریق کرزی، که برای اولین بار سیاست امریکا را به مردم افغانستان معرفی کرد، اهرم فشاری دارد. برای میلیونها افغانستانی، او نماد دوران آزادتری است که زنان میتوانند تحصیل و کار کنند.
برخی منتقدان استدلال میکنند که دوره تصدی کرزی که به اتهامات فساد و سوءمدیریت آلوده شده است، اعتبار او را از بین برده است. دیگران این پرسش را مطرح میکنند که آیا او تحت حاکمیت طالبان نفوذ واقعی دارد یا اینکه تعامل با او صرفاً نمادین است. با این حال، روابط عمیق او در سراسر طیف قبیلهای و سیاسی افغانستان اهرمی را برای او فراهم میکند که با هیچ رهبر افغانستانی یا واسطه خارجی دیگری قابل مقایسه نیست. بهعنوان یک رهبر پشتون، نفوذ کرزی حتی به طالبان عمدتاً پشتون نیز گسترش مییابد و او را در هر روند صلح آیندهای بهعنوان یک چهره کلیدی قرار میدهد.
یکی دیگر از انتقادات عمده کرزی مخالفت صریح او با سیاستهای امریکا و روابط تیره او با روسای جمهور سابق جو بایدن و باراک اوباما است. کرزی یک بار از تصویر یک زن افغانستانی استفاده کرد تا در برابر حملات شبانه، بمبارانها و تلفات غیرنظامیان بحث کند. با این حال، با وجود این تنشها، تعامل با امریکا برای افغانستان ضروری است، با توجه به نیاز شدید این کشور به متحدان قوی و ثبات درازمدت.
کرزی همچنین در داخل و خارج از کشور بهخاطر نامیدن طالبان بهعنوان “برادران” با انتقاداتی روبرو شده است. بهرغم بحثبرانگیز بودن، این موضع اجتنابناپذیر بود. جنگ جانهای بیشماری را میگرفت، و با درک این موضوع که ایالات متحده برای همیشه باقی نمیماند، باید زمینههای مشترکی پیدا میکرد. با به حاشیه راندن کرزی در جریان مذاکرات صلح با طالبان، امریکا ممکن است فرصت حیاتی را برای حل و فصل بین دولت سابق و طالبان از دست داده باشد. اما این دیگر اتفاق افتاده و به تاریخ پیوسته است.
مسیر پیشرو نیازمند دیپلماسی چندوجهی است. کرزی درک میکند و تاثیر کرزی فقط تاریخی نیست. این امر در توانایی او برای هدایت جنگ قدرت فعلی افغانستان نهفته است.
طالبان ممکن است کشور را کنترل کنند، اما آنها عمیقاً منقسم شدهاند. در زیر اتحاد عمومی آنها، تنشها بهویژه بین حقانیها که در فضای جنگی افغانستان ریشهدارند و رهبری مستقر در قندهار، به نمایندگی از هیبتالله آخوندزاده، رهبر آنها ادامه دارد. در حالی که واشنگتن درباره رویکردش بحث میکند، کرزی اکنون در حال عبور از این خطوط گسل است. اتحاد او با حقانیها که در جریان مقاومت مشترکشان علیه شوروی شکل گرفت، پایه و بنیاد اعتماد را فراهم میکند و او همچنان در قندهار، مرکز تاریخی قدرت افغانستان، ریشه دارد.
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسنده: فرشته جلالزی
منبع: دیپلمات – Diplomat