اجتماعافغانستانتحلیل و ترجمهترجمهمنطقهمهاجرتمهاجرین

پیامدهای بازگرداندن مهاجرین

خبرگزاری دید: اخراج نزدیک به ۸۸۰ هزار دارنده کارت شهروندی افغانستان (ACC) به همراه تمام خارجی‌هایی که به طور غیرقانونی در پاکستان اقامت دارند، جریان دارد. این اقدام با فراخوآنهایی برای دل‌سوزی و خودداری از بازگرداندن اجباری به میهن‌، آشفتگی قابل توجهی را ـ چه در افغانستان و چه در جاهای دیگر ـ به ‌وجود آورده است.

وزارت داخله پاکستان از این سرکوب دفاع و استدلال می‌کند که «از قبل زمان کافی برای بازگشت آبرومندانه آنها اعطا شده است» و تاکید می‌کند که در جریان روند بازگرداندن، با هیچ‌کس بدرفتاری نمی‌شود. این برنامه حدود ۸۵۰ پناهجوی بدون مدرک را در مرحله اول مجبور به بازگشت به افغانستان کرد. آنها بیشتر شامل صدها هزار افغانستانی بودند که پس از تسلط طالبان، در آگست ۲۰۲۱ از کشورشان گریختند.

مرحله دوم در درجه اول افرادی را هدف قرار می‌دهد که دارای کارت ACC هستند. این سند شناسایی موقت برای افغانسانی‌های غیرقانونی از سوی دولت پاکستان در سال ۲۰۱۷ با حمایت سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM) صادر شد تا آسیب‌پذیری‌های آنها برطرف و دسترسی به خدمات تسهیل شود.

پاکستان همچنین میزبان نزدیک به ۱.۴ میلیون پناهجوی قانونی افغانستان با کارت‌های ثبت (PoR) صادر شده توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل است. کارت‌های PoR تا ۳۰ جون ۲۰۲۵ معتبر هستند. قابل ذکر است که بیش از ۶۰ درصد از این پناهندگان در پاکستان متولد و بزرگ شده‌اند.

با این حال، بر اساس تجربیات و مشاهدات گسترده من در سه دهه گذشته در افغانستان و اطراف آن، چندین پرسش مطرح می‌شود:
آیا اخراج تدریجی افغانستانی‌ها نگرانی‌های امنیتی پاکستان را برطرف می‌کند؟ در حالی که مقامات به ‌طور علنی استدلال کرده‌اند که حضور افغانستانی‌ها هم از طریق PoR و هم از طریق ACCتهدید محسوب می‌شود، مشخص نیست که آیا این اخراج به ‌طور موثر به بحران امنیتی رسیدگی می‌کند یا خیر.

دوم، با بازگرداندن اجباری افغانستانی‌هایی که در پاکستان به دنیا آمده، بزرگ شده و تحصیل کرده‌اند، چه منافع ملموسی به‌ دست خواهد آمد؟ برای بسیاری این جوانان، افغانستان کشوری ناآشنا است.

علاوه بر این، به‌رغم شکاف‌های سیاسی و کاستی‌های اجرایی حکومت‌های ایالتی، بن‌بست با مرکز و تأسیسات امنیتی از سال ۲۰۱۳ تاکنون فقط مشکلات اقتصادی ایالت‌ها را تشدید کرده و بحران حکومت‌داری را به‌ویژه در شش منطقه مرزی که در ماه می ۲۰۱۸ ادغام شده‌اند، دوام داده است.

توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که کمیته عالی متشکل از دولت غیرنظامی و قول اردوی یازدهم، بیشتر به ‌دلیل رهبری مستمر ارتش در رسیدگی به مسایل مربوط به افغانستان، مرزها و تروریزم، به عملکرد موثر خود ادامه داده است.

سوم، هوا در حال حاضر سمی است، مملو از روایت‌های ضد پاکستانی متعدد است، آن هم بیشتر از ناحیه افغانستانی‌هایی که از ظلم مقامات رنج می‌برند. این مقامات فقط احساسات علیه پاکستان را تشدید می‌کنند. آیا آنها عواقب تصمیمات‌ شان را در نظر می‌گیرند که به پولیس اختیارات کنترل‌نشده‌ای را برای اخاذی از افغانستانی‌ها در گوشه و کنار کشور می‌دهد؟ در بسیاری موارد، حتی کسانی که دارای اسناد، مشاغل و روابط معتبر هستند، قربانی لگام‌گسیختگی و تندخویی این مقامات شده‌اند که اغلب ناشی از میل افراطی به پول است. در نهایت و نگران‌کننده‌تر از همه، چه طرز فکری در حال حاضر در پاکستان حاکم است؟ آیا مقامات واقعاً به ‌دنبال محافظت از پاکستان یا فقط از قلمرو اسلام‌آباد پایتخت هستند؟

در داخل، قصد اعلام‌شده این بود که افغانستانی‌ها را از اسلام‌آباد و راولپندی خارج کرده و به مناطق دیگر منتقل کنند. ما خوشحال خواهیم شد اگر اکثر افغانستانی‌ها بتوانند پایتخت و راولپندی را ترک کنند، همان‌طور که مقامات اسلام‌آباد در گوش یکدیگر زمزمه کردند.

به نظر می‌رسد آشکارترین قصد ضمنی این بود که افغانستانی‌ها را از شهرهای اسلام‌آباد و راولپندی به ایالت خیبر پختونخوا سوق دهند که در حال حاضر دچار مشکل شده بود.

این ایالت همچنان با پیامدهای دو جنگ افغانستان، یکی علیه اتحاد جماهیر شوروی و دیگری علیه القاعده، که معمولاً به ‌عنوان جنگ علیه تروریزم از آن یاد می‌شود، دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. در هردو مورد، خیبرپختونخوا به ‌عنوان سکوی پرتاب عمل کرد که منجر به تضعیف حاکمیت قانون شد.

این فرسایش قانون و نظم، دخالت بازیگران داخلی و خارجی و غیردولتی را تسهیل کرد و منجر به سازش‌های بی‌شمار، کاهش مقررات، مداخله در بخش امنیت غیرنظامی و دور زدن هنجارهای اجتماعی شد. پیامدهای آن در ساختارهای حکومتی رو‌به‌زوال مشهود است که با رخوت بوروکراتیک، مصلحت سیاسی و بی‌کفایتی حرفه‌ای هویدا می‌شود.

محرکان قدرت باید مسیر را با دقت طی کنند تا از این تصور دوری شود که آنها فقط به راولپندی و اسلام‌آباد اهمیت می‌دهند و خیبر پختونخوا و بلوچستان را به‌ عنوان حیاط‌ خلوت بی‌فایده می‌دانند؛ جایی که به نظر می‌رسد تنش‌های سیاسی-اجتماعی و ناملایمات اقتصادی آن ها را آزار نمی‌دهد.

مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
منبع: اکسپرس تریبون – Express Tribune

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا