اختلال دنیای جدید؛ مواد معدنی نادر و میدان نبرد جیوپولیتیک
خبرگزاری دید: در رابطه با جیوپولیتیک، هرگز ضربالمثل «پول را دنبال کن» به اندازه امروز مناسب نیست. همین هفته گذشته اریک مایر، مقام ارشد دفتر امور آسیای جنوبی و مرکزی وزارت امور خارجه امریکا در راس هیئتی به پاکستان رفت تا در آنچه به عنوان “انجمن سرمایهگذاری مواد معدنی” توصیف میشود، شرکت کند.

سفر او پس از گزارشها در مورد سفر مقامات ارشد امریکایی، این بار مایکل الیس معاون رییس سیا با یک هواپیمای باری نظامی سی-۱۷ از قطر به پایگاه هوایی بگرام، انجام شد.
«خامه پرس» گزارش داد که طالبان در افغانستان آماده است این پایگاه راهبردی را به امریکاییها بازگرداند و اینکه سفارت امریکا در کابل در حال آمادهسازی برای بازگشایی است.
هر دو دیدار ممکن در نگاه اول چنین به نظر رسد که جز همسایگی پاکستان و افغانستان با یکدیگر دیگر اشتراکاتی وجود ندارد.
اما اگر کمی با دقت ببینیم هر دو همسایه ثروت گسترده و تا حد زیادی دستنخورده از منابع طبیعی، از جمله مواد معدنی کمیاب و حیاتی دارند که از زمان بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در صدر دستور کار جیوپولیتیکی قرار گرفتهاند.
در مورد پاکستان – به گفته دولت این کشور – ثروت معدنیاش در حال حاضر حدود ۸ تریلیون دالر تخمین زده میشود. این شامل ذخایر عظیم مس و طلا و همچنین مواد معدنی حیاتی مانند لیتیوم است که بیش از ۲۳۰ هزار مایل مربع وسعت دارند که بیش از دو برابر اندازه بریتانیا است.
در همین حال، بر اساس ابتکار جهانی علیه جنایات فراملی مستقر در جنوا، افغانستان “بر روی حدود ۲.۲ میلیارد تن سنگ آهن، ۶۰ میلیون تن مس، ۱۸۳ میلیون تن آلومینیوم، و ذخایر وسیع عناصر خاکی کمیاب مانند لانسریم و نئودیم، قرار دارد.”
در یادداشتی از پنتاگون در سال ۲۰۱۰، که پتانسیل معدنی افغانستان را مورد بررسی قرار داد، تخمین زده شد که لیتیوم در این کشور بهراحتی بیش از تریلیون دالر ارزش دارد.
داشتن چنین ذخایری یک چیز است، استخراج آنها البته چیز دیگری است. اما چیزی که هیچکس مورد بحث قرار نمیدهد این است که مس و لیتیوم، در میان بسیاری از مواد معدنی دیگر، برای تغییر جهان به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و تکیه بر فناوریهای دیجیتال بسیار حیاتی هستند.
آژانس بینالمللی انرژی تخمین میزند که اگر کشورها به تعهدات آب و هوایی فعلی خود پایبند باشند، تقاضای سالانه برای خاکهای کمیاب، نیکل، کبالت و لیتیوم تا ۲۰۴۰ به ترتیب ۶۲، ۷۳، ۸۰ و ۴۰۰ درصد رشد خواهد کرد.
بنابراین جای تعجب نیست که میلیاردها دالر و مانورهای دیپلماتیک زیادی توسط قدرتهای بزرگ در حال انجام است تا مطمئن شوند که آنها سهم خود را از “مواد معدنی حیاتی” میگیرند.
تئا ریوفرانکوس، دانشمند علوم سیاسی و نویسنده کتاب آتی «استخراج: مرزهای سرمایهداری سبز» در مقالهای تازه برای فایننشال تایمز (FT) رویکرد واشنگتن را به بررسی گرفته است.
ریوفرانکوس یادآوری کرد که چگونه در روز تحلیف، ترامپ یک فرمان اجرایی با عنوان «رهاسازی انرژی امریکایی» را منتشر کرد که بهدنبال تضمین «سلطه بر مواد معدنی امریکا» است.
او سپس دستور مرتبطی را صادر کرد که «به تهدید امنیت ملی ناشی از واردات مس» پرداخته و تهدید کرد که گرینلند را تصرف میکند و کانادا را که دارای ثروت معدنی قابل توجهی است، ضمیمه خواهد کرد.
اصرار ترامپ بر بررسی مجدد «زنجیرههای تأمین»، ما را به پاکستان و افغانستان و سفرهای اخیر مقامات ارشد امریکایی به آنجا میبرد.
اریک مایر، مسئول ارشد دفتر امور آسیای جنوبی و مرکزی وزارت امور خارجه امریکا، در دیدار با شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، به صراحت اعلام کرد که شرکتهای امریکایی مشتاق سرمایهگذاری در این زمینه هستند.
در همین حال، در افغانستان، هیچ روشنی در مورد اینکه آیا دیدار مایکل الیس معاون سیا شامل هرگونه بحث در مورد دسترسی به ثروت منابع طبیعی این کشور بوده است یا خیر، وجود ندارد.
با این حال، حذف جوایز موجود بر سر رهبران طالبان و افزایش تماس با امریکا، از جمله بازگشایی احتمالی سفارت، نشان میدهد که چیزی در راه است.
تحلیلگران همچنین میگویند که امریکا مشتاق مقابله با نفوذ چین در این کشور است و هر فرصتی برای بهبود یا تضمین کنترل زنجیرههای تامین مواد معدنی حیاتی احتمالاً در دستور کار ایالات متحده است.
در حال حاضر، اگرچه همه چیز در مسیر بسیار متفاوتی در حال حرکت است، زیرا صحنه جهانی با چالشهای شدیدی در خصوص تامین و مدیریت منابع ضروری مواجه است؛ مبارزهای که عمیقاً با رقابتهای جیوپولیتیکی درهم تنیده است.
راهبرد غالب حال حاضر این است که “دنبال منابع معدنی برو، و بهطور منطقی، دنبال پول.” حتی اگر این کار به قیمت افزایش بینظمی و آشوب در جهان تمام شود.
تلخیص و ترجمه: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسنده: دیوید پرت
منبع: هرالد – Herald