اسلایدشوافغانستانتحلیل و ترجمهترجمهجنگسیاست

آیا برای جنگ افغانستان «پاسخ‌گویی» وجود خواهد داشت؟

خبرگزاری دید: جان سپکو، بازرس کل وقت امریکا برای بازسازی افغانستان، در جنوری ۲۰۲۰ به کانگرس گفت که مقام‌های امریکایی در مورد پیشرفت‌ها در افغانستان «انگیزه» دروغ‌گویی داشتند.

آیا برای جنگ افغانستان «پاسخ‌گویی» وجود خواهد داشت؟

پیت هگست، وزیر دفاع امریکا، وعده داده است که بررسی صورت‌گرفته منجر به «پاسخ‌گویی» در قبال خروج نیروهای امریکایی از افغانستان خواهد شد. اما واقعاً این پاسخ‌گویی چه معنایی دارد؟
در ۲۶ آگست ۲۰۲۱، ۱۳ سرباز امریکایی و حدود ۱۷۰ افغانستانی در حمله انتحاری در میدان هوایی بین‌المللی کابل کشته شدند. این انفجار آخرین حمله بر نیروهای امریکایی در جنگی بود که از ۷ اکتوبر ۲۰۰۱ آغاز شده بود و جان بیش از ۲ هزار سرباز امریکایی را گرفت.
اما پاسخ‌گویی در قبال خروج از افغانستان دقیقاً چگونه باید باشد؟ و پاسخ‌گویی در قبال مدیریت طولانی‌ترین جنگ امریکا که از همان ابتدا گرفتار اهداف نامشخص، توسعه ماموریت بی‌هدف، کمبود شفافیت و نبود نقشه‌ خروج واضح بود، چه می‌شود؟ پاسخ‌گویی در قبال این موارد مدت‌هاست که امر ضروری است، اما مشخص نیست که آیا بررسی مجدد از آخرین لحظات این جنگ دو دهه‌ای بتواند آن را محقق کند یا خیر.
جان سپکو، بازرس کل وقت امریکا برای بازسازی افغانستان، در جنوری ۲۰۲۰ به کانگرس گفت که مقام‌های امریکایی در مورد پیشرفت‌ها در افغانستان «انگیزه» دروغ‌گویی داشتند. با این حال، پیامد جدی برای کسانی که مدعی می‌شدند افغانستان در مسیر بهبودی قرار دارد — ادعاهایی که از سوی رهبران ارشد نظامی و مقام‌های دولت‌های دو حزب بیان می‌شد — تقریباً وجود نداشت.
نه هگست و نه هیچ رهبر نظامی یا غیرنظامی دیگر توضیح نداده‌اند که وزارت دفاع امریکا ممکن در پی این بررسی چه اقداماتی انجام دهد — بررسی‌ای که تنها بر خروج تمرکز دارد، نه بر تمامیت جنگ و مدیریت آن. حتی اگر این بررسی به کل جنگ گسترش یابد، شکل‌گیری هرگونه پاسخ‌گویی واقعی با دشواری روبرو خواهد بود؛ زیرا بسیاری تصمیم‌گیرندگان کلیدی جنگ ۲۰ ساله اکنون بازنشسته شده‌اند یا دولت را ترک کرده‌اند.
یکی دیگر از پرسش‌ها این است که برای شکست امریکا در افغانستان چه کسانی باید پاسخگو باشند. خروج پرآشوب از کابل در آگست ۲۰۲۱ فقط یک ناکامی نظامی نبود. تمامی اداره‌های ریاست‌جمهوری امریکا بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ سهمی در این شکست دارد، همان‌طور که کانگرس نیز مسئول است؛ کانگرسی که پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱، اختیار اعلام جنگ را به قوه مجریه واگذار کرد.
فراموش نکنیم که وزارت خارجه امریکا نیز تا یک روز پیش از تسخیر کابل توسط طالبان، دستور خروج غیرنظامیان را صادر نکرد.
متحدان ناتو و شرکای پیشین امریکا در دولت پیشین افغانستان نیز تا حدی مسئول شکست نهایی هستند. جاناتان شرودن، کارشناس افغانستان در سازمان پژوهشی CNA در ویرجینیا، می‌گوید: «انگشت اتهام در قبال نتایجی که در افغانستان دیدیم، به سمت همه‌ی بازیگران دخیل نشانه می‌رود. این هم یک شکست سیستماتیک نهادهای مختلف بود و هم شکست جمعی افراد گوناگون.»
به گفته شرودن، اگرچه در گذشته نیز ارزیابی‌هایی درباره ماموریت‌های نظامی ناکام انجام شده‌اند — مانند کمیسیون هالووی که عملیات ناکام نجات گروگان‌ها در ایران در ۱۹۸۰ را بررسی کرد — اما کمیسیون جنگ افغانستان نخستین تلاشی است که ایالات متحده برای ارزیابی غیرسیاسی یک جنگ بزرگ انجام می‌دهد.
برای وزارت دفاع، وظیفه‌ پاسخ‌گو کردن افراد در قبال شکست‌ها در افغانستان کار دشواری خواهد بود، به‌ویژه چون ارتش امریکا سابقه‌ای طولانی در تبرئه خود از هرگونه تخلف دارد.
یکی دیگر از سنت‌های دیرینه ارتش امریکا، یافتن مقصر برای فاجعه‌هاست؛ همان‌گونه که نیروی دریایی امریکا پس از انفجار در کشتی جنگی یو‌اس‌اس آیووا که ۴۷ ملوان را کشت، چنین کرد و بار دیگر هیم کار را در ۲۰۲۰ پس از شیوع مرگبار ویروس کرونا در ناو هواپیمابر یو‌اس‌اس تئودور روزولت انجام داد.
ارتش امریکا اغلب به تنبیه رهبران ارشد تمایلی ندارد، همان‌طور که ابتدا پس از کشته شدن چهار سرباز در یک کمین در نایجریا در ۲۰۱۷ نیز چنین بود. در نهایت، کانگرس ارتش را تحت فشار قرار داد تا ارتقای رتبه نظامی را که آن مأموریت را تأیید کرده بود، لغو کند.
در مواردی که دیگر نمی‌توان انکار کرد که جنگی به‌طرز فاجعه‌باری پیش رفته، راه‌حل دیگر این است که فرمانده ارشد را با ارتقا به مقامی بالاتر کنار بگذارند.
جنرال ویلیام وستمورلند و جورج کیسی هر دو پس از آن‌که استراتژی‌های‌شان در ویتنام و عراق شکست خورد، به‌عنوان رییس ستاد ارتش منصوب شدند.
شاید بررسی پاسخ‌گویی‌ای که هگست اعلام کرده، منجر به ارزیابی صادقانه‌ای از جنگ افغانستان شود — جنگی که نسل کاملی از نظامیان و کهنه‌سربازان را شکل داد.

در حالی که این بررسی ممکن است مانند خود جنگ، به‌دلیل ناتوانی ارتش در پذیرش حقایق تلخ از مسیر منحرف شود.
صرف‌نظر از این‌که این بررسی به چه نتیجه‌ای برسد، کسانی که در آن‌جا خدمت کرده‌اند می‌توانند و باید به فداکاری‌ها، شجاعت‌ها و خدمات فردی‌ای که در آن شریک بودند و به چشم دیدند، افتخار کنند.

مترجم: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسنده: جیمز کلارک
منبع: Task and Purpose – تسک اند پرپوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا