اسلایدشوافغانستاناقتصاد و توسعهتحلیل و ترجمهترجمهسیاست

پروژه‌های زیربنایی پرسش‌برانگیز و منابع مالی مبهم افغانستان

خبرگزاری دید: طالبان چندین پروژه اتصال‌گرایی و زیربنایی را در داخل و اطراف افغانستان آغاز کرده‌اند تا تصویری از حکمرانی موثر ارائه دهند. مدل مالی پشت این پروژه‌ها همچنان مبهم و پرسش‌برانگیز است؛ منابع تأمین مالی مشخص نیستند و تخصیص‌های بودجه‌ای نیز نامتوازن به نظر می‌رسد.

ارزیابی پروژه‌های زیربنایی افغانستان

طالبان از ۲۰۲۱ تلاش کرده‌ تا خود را از یک گروه شورشی به یک نهاد حاکمیتی تبدیل کنند. محور این گذار، برنامه‌های بلندپروازانه برای بهره‌برداری از موقعیت جیواستراتژیک افغانستان در نقطه تلاقی آسیای مرکزی و جنوبی با هدف تبدیل این کشور به یک مرکز اتصال منطقه‌ای است. سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیربنایی با هدف احیای اقتصاد کشور و ادغام آن در شبکه‌های گسترده‌تر تجاری منطقه‌ای، موید این چشم‌انداز است. با این حال، این سرمایه‌گذاری‌ها تحت تأثیر عوامل سیاسی و اقتصادی پیچیده‌ای قرار دارند که تردیدهایی را درباره توانایی طالبان در تحقق تعهدات ایجاد کرده است.

پروژه‌های زیربنایی افغانستان
۱. پروژه خط آهن مزارشریف – هرات – کندهار
وضعیت فعلی: در حال ساخت
منبع مالی: وضاحت مشخصی در مورد بودجه وجود ندارد. حکومت سرپرست گفته که این پروژه از منابع داخلی تمویل خواهد شد.
۲. دهلیز چندوجهی حمل و نقل ترانس‌-افغان
وضعیت فعلی: در مرحله طرح‌ریزی
منبع مالی: هزینه تخمینی ۵ میلیون دالر. دارای منابع تمویل مختلف. در ماه فبروری ۲۰۲۴، تفاهم‌نامه‌ای برای مطالعات امکان‌سنجی میان اداره ملی خط آهن افغانستان، امارات متحده عربی و ازبیکستان به امضا رسید.
۳. شبکه خط آهن تورغندی – هرات – کندهار – سپین بولدک
وضعیت فعلی: در حال ساخت / طرح‌ریزی‌شده
منبع مالی: قزاقستان ۵۰۰ میلیون دالر برای ساخت این خط آهن تعهد کرده و تطبیق آن به‌صورت مشترک با ترکمنستان صورت می‌گیرد.
۴. پروژه پایپ‌لاین تاپی (ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، هند)
وضعیت فعلی: در حال ساخت
منبع مالی: هزینه تخمینی بیش از ۱۰ میلیارد دالر. تحت حمایت چهار کشور مذکور و برخی نهادهای بین‌المللی مانند بانک انکشاف آسیایی.
۵. شاهراه دهلیز واخان
وضعیت فعلی: در حال ساخت (کارهای ابتدایی فاز اول تکمیل شده، فاز دوم به زودی آغاز می‌شود)
منبع مالی: وزارت احیا و انکشاف دهات افغانستان مسئول تطبیق است. قرارداد فاز دوم به یک شرکت خصوصی واگذار شده است.
۶. تفاهم‌نامه با ترکمنستان (ایستگاه هرات-تورغندی، خط آهن آقینه-اندخوی، سروی خط اندخوی-شبرغان)
وضعیت فعلی: عملیاتی (۱۰ کیلومتر خط آهن آقینه – اندخوی فعال است)
منبع مالی: تفاهم‌نامه‌ای به ارزش ۷ میلیون دالر میان افغانستان و ترکمنستان امضا شده است.
۷. بندر چابهار
وضعیت فعلی: در حال ساخت
منبع مالی: حکومت سرپرست در ماه مارچ ۲۰۲۴ مبلغ ۳۵ میلیون دالر برای توسعه این بندر تعهد کرده است.
۸. شبکه خط آهن خواف – هرات
وضعیت فعلی: عملیاتی از دسمبر ۲۰۲۰؛ مرحله نهایی تا مارچ ۲۰۲۶ تکمیل خواهد شد
منبع مالی: توسط دولت ایران تمویل شده، ارزش مجموعی پروژه ۷۵ میلیون دالر است.
۹. گسترش پروژه دهلیز اقتصادی چین-پاکستان CPEC به افغانستان
وضعیت فعلی: در مرحله پیشنهاد
منبع مالی: چین و پاکستان توافق کرده‌اند که پروژه CPEC به افغانستان گسترش یابد. این پروژه بخشی از طرح “یک کمربند، یک راه” (BRI) چین می‌باشد.
۱۰. پروژه انتقال برق CASA-1000
وضعیت فعلی: در حال ساخت
منبع مالی: توسط بانک جهانی، بانک سرمایه‌گذاری اروپایی، بانک انکشاف اسلامی، بانک اروپایی برای بازسازی و توسعه، دفتر انکشاف خارجی بریتانیا (FCDO) و اداره انکشاف بین‌المللی امریکا (USAID).

طالبان چندین پروژه اتصال‌گرایی و زیربنایی را در داخل و اطراف افغانستان آغاز کرده‌اند تا تصویری از حکمرانی موثر ارائه دهند. مدل مالی پشت این پروژه‌ها همچنان مبهم و پرسش‌برانگیز است؛ منابع تأمین مالی مشخص نیستند و تخصیص‌های بودجه‌ای نیز نامتوازن به نظر می‌رسد. درآمدها از طریق کمک‌های مردمی، مالیات‌های محلی، به‌ویژه از کسب‌وکارهای کوچک، و عوارض گمرکی که در گذرگاه‌های مرزی استراتژیک جمع‌آوری می‌شود، تامین می‌گردد. افزون بر این، وابستگی فزاینده طالبان به استخراج منابع داخلی، شکنندگی مالی آنان را آشکارتر کرده است؛ امری که با مسدود شدن حدود ۹.۵ میلیارد دالر از ذخایر خارجی افغانستان تشدید شده است.
راهبرد زیرساختی گسترده‌تر طالبان بر توسعه پروژه‌های اتصال منطقه‌ای متمرکز است که هدف آن، یکپارچه‌سازی افغانستان در دهلیزهای اقتصادی آسیای مرکزی و جنوبی است. مهم‌ترین گام «امارت اسلامی» در راستای تنوع‌بخشی اقتصادی، سرمایه‌گذاری در بندر چابهار ایران بوده است. تخصیص ۳۵ میلیون دالر به برج تجاری فخر وابستگی افغانستان به بندر کراچی پاکستان را کاهش می‌دهد. این تلاش برای اتصال‌گرایی همچنین با تعمیق روابط تجاری با ایران تقویت شده است.

انگیزه‌های پشت این تلاش برای اتصال‌گرایی
پیشبرد تهاجمی پروژه‌های اتصال منطقه‌ای از سوی حکومت سرپرست، حاصل ترکیبی از انگیزه‌های سیاسی، اقتصادی و راهبردی است. در سطح داخلی، این پروژه‌ها به‌عنوان شاخص‌هایی از حکمرانی عمل می‌کنند و در غیاب نهادهای دموکراتیک، تصویر یک دولت کارآمد را به نمایش می‌گذارند.
با این حال، مدل مالی طالبان همچنان به‌شدت بر مالیات‌گیری عمومی، تجارت و شبکه‌های غیررسمی حواله متکی است؛ عواملی که نگرانی‌هایی را در مورد پایداری و دوام بلندمدت این ابتکارات مطرح می‌کنند.
افزون بر این، چنین پروژه‌های زیربنایی انگیزه‌های اقتصادی‌ای را برای رهبران قبایل و جنگ‌سالاران محلی فراهم می‌کنند و از این طریق احتمال بروز درگیری داخلی کاهش می‌یابد—تحولی که ممکن است به حکمرانی باثبات‌تر و منسجم‌تر کمک کند. این راهبرد همراه‌سازی اقتصادی، مقاومت‌های محلی را کاهش می‌دهد و به تحکیم ساختار اداری یکپارچه‌تر می‌انجامد.

نتیجه‌گیری
پیشبرد توسعه زیرساخت‌ها و اتصال منطقه‌ای از سوی حکومت سرپرست فقط درباره رشد اقتصادی نیست؛ بلکه یک راهبرد چندلایه با هدف دستیابی به استقلال مالی، مشروعیت سیاسی و نفوذ منطقه‌ای است.
با این حال، بی‌ثباتی داخلی، رقابت‌های منطقه‌ای و تهدیدهای امنیتی همچنان چشم‌انداز این بلندپروازی‌ها را تهدید می‌کنند. این‌که افغانستان بتواند به‌طور موفق به یک مرکز تجاری منطقه‌ای تبدیل شود یا همچنان به‌عنوان یک گذرگاه ناپایدار باقی بماند، به میزان توانمندی طالبان در مدیریت محدودیت‌های مالی، خطرات امنیتی و انزوای دیپلماتیک بستگی دارد.

ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسندگان: شیوان شخاوت و پُسپا کوماری
منبع: بنیاد تحقیقاتی دیدبان – ORF

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا