خبرگزاری دید: با وجود اهداف اعلامشده مبنی بر فلجکردن توانمندیهای هستهای ایران و تحت فشار قرار دادن مردم برای سرنگونی حکومت، این حملات در عوض، پایداری دولت ایران، محدودیتهای قدرت نظامی و خرد ماندگار دیپلماسی را برجسته ساخت.

حملات نظامی اخیر و بیدلیل اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران، غیرقانونی، وحشیانه و بیثمر بودند.
با وجود اهداف اعلامشده مبنی بر فلجکردن توانمندیهای هستهای ایران و تحت فشار قرار دادن مردم برای سرنگونی حکومت، این حملات در عوض، پایداری دولت ایران، محدودیتهای قدرت نظامی و خرد ماندگار دیپلماسی را برجسته ساخت.
حمله بیدلیل اسرائیل به ایران که با حملات هماهنگشده امریکا بر تأسیسات هستهای ایران دنبال شد، با هدف ارسال پیام بازدارندگی و تضعیف برنامه هستهای ایران صورت گرفت.
اما پیامدهای آن حقایق ناخوشایندی را برای هردو کشور نمایان ساخت. ایران بهسرعت و قاطعانه پاسخ داد و نه تنها توانایی دفاع از خود را نشان داد، بلکه قدرت خود در فراتر از مرزهایش را نیز به نمایش گذاشت.
شلیک موشکهای بالستیک که بسیاری از آنها از گنبد آهنینِ پرآوازه اسرائیل عبور کردند، نقاط ضعف در دفاع اسرائیل را آشکار و باعث وحشت در میان مردم شد. اسرائیل بیش از ایران نیازمند این آتشبس بود.
ایالات متحده نیز با واقعیتی تلخ مواجه شد. حمله تلافیجویانه ایران به یک پایگاه امریکایی در قطر که بهخاطر کاهش تلفات پیش از وقت هشدار داده شده بود، اقدامی حسابشده بود که هم خویشتنداری و هم اراده ایران را نشان میداد.
این پیامی روشن بود: ایران هم توان و هم اراده پاسخ به تجاوز را دارد و با نمایش قدرت، مرعوب نخواهد شد.
این رخداد، سیاستگذاران امریکایی را مجبور کرد تا با محدودیتهای مداخلات نظامی و خطرات تشدید تنش روبرو شوند.
یکی از نتایج قابل پیشبینی تجاوز خارجی، اتحاد مردم یک کشور در اطراف دولت آن است. در ایران، حمایت عمومی از دولت پس از حملات افزایش یافته است و امیدهای اسرائیل به تغییر رژیم را تضعیف کرده است.
تاریخ پر است از نمونههایی که مداخلات خارجی نتیجهای عکس دادهاند و حکومتهایی را که هدف سرنگونی بودند، تقویت کردهاند. برعکس ایران، اسرائیل با بحران داخلی دستوپنجه نرم میکند.
بهجای دستیابی به امنیت، این حملات باعث افزایش نگرانی و بیثباتی شدهاند. گزارشهایی از مهاجرت گسترده و کاهش روحیه در میان اسرائیلیها حاکی از آن است که احساس امنیت و پناهی که اسرائیل مدتها وعده داده بود، اکنون در خطر است.
این تصور که اسرائیل تنها پناهگاه امن برای یهودیان جهان است، اکنون از سوی همان مردمی که باید از آنها محافظت کند، زیر سوال رفته است. گفته میشود بیش از ۷۰۰ هزار اسرائیلی از زمان آغاز جنگ گریختهاند و قصد بازگشت ندارند و طبق یک نظرسنجی، ۴۰ درصد اسرائیلیها گفتهاند که میخواهند «سرزمین موعود» را ترک کنند.
هدف اصلی این حملات بیدلیل ـ یعنی متوقفکردن بلندپروازیهای هستهای ایران ـ نیز شکستخورده به نظر میرسد.
با وجود ادعاهای واردآمدن خسارت جدی، گزارشهای اخیر نشان میدهند که بخش زیادی از ذخایر اورانیوم غنیشده ایران، پیشاپیش جابجا شده بود و از آسیب در امان ماند.
علاوه بر آن، تمایل سایر کشورها به کمک به ایران در برنامههای هستهای، بیهودگی تلاش برای مهار گسترش هستهای از طریق زور را برجسته میسازد. در واقع، این حملات شاید روند هستهایشدن منطقه را تسریع کرده و جهان را ناامنتر کرده باشند.
رویدادهای هفتههای اخیر یک حقیقت روشن را آشکار کردهاند: دیپلماسی عمان، با همه ناکامیها و دشواریهایش همچنان تنها مسیر ممکن برای صلح و امنیت پایدار است.
اقدامات نظامی ممکن است توهم کنترل ایجاد کنند، اما نمیتوانند ریشههای نارضایتیها یا آرزوهایی را که ملتها را بهدنبال سلاح هستهای یا حفظ حاکمیتشان میکشاند، برطرف کنند.
همانطور که ایرانیها هرگز زیر تهدید زور صهیونیستی تسلیم صلح نخواهند شد، فلسطینیها نیز چنین نخواهند کرد. تنها از راه گفتوگو، مذاکره و احترام متقابل میتوان چرخه خشونت را شکست.
درسهایی که اسرائیل و ایالات متحده باید بگیرند، روشن است: استفاده از زور، بهویژه زمانی که بیدلیل باشد، خطراتی دارد که از هر دستاورد احتمالی فراتر میروند.
این رویکرد، نفرت ایجاد میکند، بیثباتی میآفریند و اغلب نتیجهای معکوس بهبار میآورد.
دیپلماسی، هرچند کند و ناقص باشد، بهترین امید برای حل حتی سختترین درگیریها است.
مترجم: سید طاهر مجاب ـ خبرگزاری دید
نویسنده: کریم ایستر بروک
منبع: دیدبان عمان – Oman Observer