Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوتحلیل و ترجمهترجمهجنگجهانحقوق بشرسیاست

انسانی‌سازی جنگ

خبرگزاری دید: دیگر هدف، سرزمین نیست، بلکه نابودی مردمانی است که سبک زندگی یا آرمانی متفاوت دارند.

انسانی‌سازی جنگ

انسانی‌سازی جنگ مفهومی است که در نبود اخلاق بین‌المللی معنا پیدا می‌کند. جنگ‌های جاری در اوکراین و به‌ویژه در غزه نمونه‌های بارزی از روند نا‌انسانی‌شدن جنگ‌ها هستند.

اما جنگ غزه، نه جنگ، بلکه نسل‌کشی‌ بی‌سابقه‌ای است که نمی‌توان آن را در هیچ چارچوب اخلاقی یا انسانی توجیه کرد.

در طول تاریخ، جنگ‌ها از مذهبی (قرن‌های ۱۶ و ۱۷) به سلسله‌ای (قرن ۱۸) و ملی (قرون ۱۹ و ۲۰) تغییر ماهیت داده‌اند، اما در قرن ۲۱ و پس از ۱۱ سپتمبر، نظریه «برخورد تمدن‌ها»ی هانتینگتون تحقق یافته و جنگ‌ها شکلی تمدنی یافته‌اند؛ دیگر هدف، سرزمین نیست، بلکه نابودی مردمانی است که سبک زندگی یا آرمانی متفاوت دارند.

در چنین شرایطی، برای درک بهتر وضعیت جهانی و جنگ‌های مدرن، باید به دیدگاه دو قدرت دیگر جهان، روسیه و چین، توجه کرد.

در نظام بی‌نظم بین‌المللی، ایجاد اعتماد، وفای به عهد، حفظ اقلیت‌ها و پرهیز از استفاده از ارتش برای حل مسایل سیاسی، تنها راه، حفظ صلح است.

چین و روسیه همواره از حق ملت‌ها برای تعیین سرنوشت‌شان مطابق منشور سازمان ملل دفاع کرده‌اند. به‌عنوان مثال، شکست پروژه دموکراسی‌سازی امریکا در افغانستان به دلیل نادیده گرفتن سنت‌های مردم بود.

امریکا با تحمیل جنگ تمدنی بر افغانستان و سپس بر کشورهای عربی در بهار عربی، تلاش داشت فرهنگ‌ها را در قالب خود بازسازی کند، اما با مقاومت روبرو شد.

در مورد اوکراین نیز روسیه تأکید دارد که جنگ نه برای تصرف سرزمین، بلکه برای حفاظت از مردمی است که هدف سرکوب قرار گرفته‌اند. روسیه دخالت نظامی خود در دونباس را پاسخی به ظلم دولت اوکراین علیه اقلیت روس‌زبان می‌داند.

نقل قول زلنسکی در آگست ۲۰۲۱ که به مردم دونباس گفت «اگر احساس می‌کنید روس هستید، به روسیه بروید»، نمونه‌ای از همین سرکوب است.

روسیه همچنین گسترش ناتو به شرق را تهدیدی حیاتی می‌داند و معتقد است غرب با نادیده گرفتن ریشه‌های بحران، به تداوم جنگ دامن می‌زند. به گفته سرگئی لاوروف، اهمیت اوکراین برای امنیت روسیه چندین برابر اهمیت گرینلند برای امریکا است.

روسیه باور ندارد که نیروهای اروپایی بتوانند نقش بی‌طرف در صلح اوکراین ایفا کنند، چرا که آن‌ها از ابتدا در تجاوز شریک بوده‌اند و تنها از رژیم زلنسکی حمایت می‌کنند؛ رژیمی که روسیه آن را غیرقانونی و تحت حکومت نظامی می‌داند.

در مورد چین نیز امریکا در دهه ۹۰ این کشور را وارد نظام بین‌الملل کرد، به امید آن‌که با اتصال به سرمایه‌داری، بازیگری مسوول شود، اما ظهور مسالمت‌آمیز چین، با تکیه بر اندیشه کنفوسیوسی، سلطه امریکا را به چالش کشید و رقابت امنیتی و «معضل توسیدید» را زنده کرد.

امروز چین به گفته جان میرشایمر «غاز تخم‌طلایی» اقتصاد جهانی است و با وجود رقابت سرد میان امریکا و چین، کم‌تر کسی تصور درگیری نظامی مستقیم میان آن‌ها را دارد، چون جهان توان از دست دادن چنین قدرتی را ندارد.

خلاصه این‌که اگر جنگ‌ها تمدنی شده‌اند، پس اخلاق هم باید در سطح تمدنی بررسی شود. تمدن‌ها نماینده پیشرفت مشترک بشریت‌اند و روسیه و چین به‌عنوان دو تمدن بزرگ، در نظم چندقطبی، شایسته احترام‌اند؛ نه دشمنانی که باید سرکوب شوند، بلکه رقبایی مشروع و محترم.

ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسنده: محمدعلی احسان
منبع: اکسپرس تریبون – Express Tribune

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا