چگونه طالبان به مهرهای در رقابت قدرت هند و پاکستان تبدیل شدند
خبرگزاری دید: برای هر دو کشور، افغانستان نه تنها بهعنوان صحنهای برای برونافکنی کشمکشهای گستردهترشان عمل میکند، بلکه بهعنوان دروازهای کلیدی به آسیای مرکزی نیز شناخته میشود؛ دروازهای که برای بلندپروازیهای اقتصادی و تجاری آنها حیاتی است.

افغانستان که مدتها صحنه رقابتهای منطقهای بوده، همچنان بهعنوان صفحه شطرنجی استراتژیک برای هند و پاکستان عمل میکند؛ دو رقیب دیرینه با منافع امنیتی، راهبردی و اقتصادی عمیقاً درهمتنیده در این منطقه.
این مانور جیوپولیتیکی در رأی ممتنع هند در شورای امنیت سازمان ملل درباره قطعنامهای که خواستار مشارکت سیاسی و لغو سیاستهای سرکوبگرانه طالبان بود، بهخوبی نمود یافت. «پارواثاننی هریش» نماینده دائم هند در سازمان ملل، در توجیه این موضع اعلام کرد که رویکرد «کار طبق روال عادی» بدون ابتکارات هدفمند جدید، تأثیر چندانی بر کاهش تروریزم در منطقه نخواهد داشت.
در مقابل، تعاملات دیپلماتیک سطح بالای پاکستان با طالبان، در حالی که همزمان حکومت طالبان را به پناهدادن به گروههای شبهنظامی ضدپاکستانی در افغانستان متهم میکند، نشان از دوگانگی آشکار در رویکرد اسلامآباد دارد.
چرا افغانستان برای دو کشور اهمیت دارد؟
برای هر دو کشور، افغانستان نه تنها بهعنوان صحنهای برای برونافکنی کشمکشهای گستردهترشان عمل میکند، بلکه بهعنوان دروازهای کلیدی به آسیای مرکزی نیز شناخته میشود؛ دروازهای که برای بلندپروازیهای اقتصادی و تجاری آنها حیاتی است. دسترسی به دهلیزهای انرژی و منابع معدنی کشفنشده، از جمله عناصر خاکی کمیاب، ارزش جیواستراتژیک افغانستان را افزایش میدهد.
در نشست ماه جنوری امسال میان دبیر امور خارجه هند و وزیر خارجه طالبان، دو طرف توافق کردند تا برای تسهیل تجارت و فعالیتهای اقتصادی منطقهای، از بندر چابهار ایران بهرهبرداری کنند.
به همین ترتیب، پروژههای منطقهای انرژی مانند خط لوله ترکمنستان ـ افغانستان ـ پاکستان ـ هند (TAPI) نیز به ثبات سیاسی و امنیت عبور و مرور در خاک افغانستان وابستهاند.
منابع آبی نیز در این رقابت منطقهای نقش دارند. رودخانههای سرچشمهگرفته از افغانستان که به پاکستان سرازیر میشوند، منبعی حیاتی برای آن کشور به شمار میروند. دهلی نو، با آگاهی از این وضعیت، در سیاستهای نوظهور آبی منطقهای به دنبال اهرمسازی است.
افزون بر این، جامعه غالب پشتون در افغانستان در محاسبات راهبردی هر دو کشور نقشی محوری دارد، هرچند انگیزهها و روشهای آنها با هم متفاوت است.
جمعیت پشتون، که در دو سوی خط مرزی مورد مناقشه «دیورند» و در اقلیتی کوچک در هند ساکناند، همواره بر سیاستهای کابل از سوی دهلی نو و اسلامآباد تأثیرگذار بوده و لایهای پیچیده از ملاحظات قوممحور و سیاسی به این معادله افزوده است.
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسنده: آیشواریا سناوین
منبع: اندیتیوی – NDTV