در روزی که اسرائیل در حال آمادهسازی حمله ناگهانی به ایران بود، یک خبر نسبتاً نادیدهگرفتهشده منتشر شد: اندیشکده تحقیقاتی رسانهای خاورمیانه MEMRI در واشنگتن اعلام کرد پروژه جدیدی با نام «پروژه مطالعات بلوچستان» (BSP) را راهاندازی کرده است. این پروژه بر منابع طبیعی غنی بلوچستان (نفت، گاز، اورانیوم، مس، زغالسنگ، عناصر نادر خاکی و بنادر راهبردی گوادر و چابهار) تأکید کرده و بلوچستان را بهعنوان نقطهای ایدهآل برای مهار ایران و کنترل ارتباطات هستهایاش با پاکستان معرفی میکند.

این اندیشکده که بهخاطر ترجمه گزینشی مطالب عربی، فارسی و ترکی شناخته میشود، از بدو تأسیس در سال ۱۹۹۸ تاکنون خط مشی حامی اسرائیل را دنبال کرده است. بنیانگذار آن، جنرال «ییگال کارمون» سابقه ۲۰ ساله در اطلاعات نظامی اسرائیل دارد و این موسسه به طور غیررسمی بهعنوان ابزار جمعآوری اطلاعات برای اسرائیل شناخته میشود.
در این چارچوب، راهاندازی پروژه مطالعات بلوچستان BSP تلاشی از سوی اسرائیل برای بهرهبرداری از مبارزات ملت بلوچ در برابر ایران و پاکستان به نفع منافع جیوپولیتیکیاش محسوب میشود. این روند میتواند به تضعیف همبستگی میان ملتهای منطقه، مانند فلسطینیها و بلوچها منجر شود.
اندیشکده در معرفی پروژهاش ادعاهایی ناسازگار و گمراهکننده مطرح کرده است؛ از جمله اینکه بلوچستان را «متحد طبیعی غرب» معرفی کرده، در حالی که شرکتهای غربی مانند Barrick Gold و BHP Billiton نقش کلیدی در استخراج استعماری منابع و تخریب محیط زیست بلوچستان داشتهاند.
یکی از چهرههای اصلی معرفیشده در این پروژه فردی به نام «میر یار بلوچ» است که بهعنوان مشاور ویژه معرفی شده، اما هویت مشکوک و ناشناختهای دارد. در ماه می، وی بهطور یکجانبه استقلال بلوچستان را اعلام کرد و مدعی حمایت ۶۰ میلیون بلوچ از عملیات نظامی هند علیه پاکستان شد. با این حال، فعالان شناختهشده بلوچ مانند «نیاز بلوچ» از حزب BNMاو را جعلی خواندهاند و گفتهاند که هیچ اجماعی در میان رهبران بلوچ درباره استقلال وجود ندارد.
فعالان بلوچ معتقدند میر یار بلوچ یک شخصیت ساختگی است که توسط یکی از دولتهای ذینفع در منطقه ایجاد شده تا اهداف سیاسی خاصی را پیش ببرد.
بلوچستان منطقهای میان ایران و پاکستان است که هر دو دولت در آن درگیر عملیاتهای ضد شورشی هستند. در چنین فضایی، حمایت اسرائیل از بلوچستان راهی برای نفوذ بیشتر در غرب آسیا و ایجاد روابط با گروههای تجزیهطلبی است که مشروعیت دولتهای ایران و پاکستان را زیر سوال میبرند. این روند همچنین میتواند تلاشها برای ایجاد همبستگی میان ملتهای بیدولت را مختل کند.
این اقدام اسرائیل، در چارچوب همکاری استراتژیک با هند معنا مییابد؛ کشوری که مدتی طولانی از مبارزات بلوچها حمایت کرده و این حمایت باعث تضعیف همبستگی میان بلوچها و دیگر ملتهای سرکوبشده در هند مانند کشمیریها شده است. میر یار بلوچ نیز که حامی هند و اسرائیل است، اغلب پیامهایش را برای مخاطب هندی منتشر میکند و پوشش رسانهایاش عمدتاً از رسانههای هند است.
نویسنده در پایان تأکید میکند که اگرچه جیوپولیتیک نقش مهمی در برنامهریزی برای مقاومت دارد، اما اولویت دادن بیش از حد به آن میتواند خطرناک باشد. برای مثال، اتحاد سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) با صدام حسین، اتحاد ناپایدار و نادرستی بود که باعث شد کردها از فلسطینیها دور شوند و روابط کردستان عراق با اسرائیل تقویت شود.
در نتیجه، نویسنده میگوید: سیاست خارجی ملتهای بیدولت باید فراتر از منطق جیوپولیتیکی صرف بر مبنای اصول ضداستعماری و همبستگی درازمدت ساخته شود؛ چنین رویکردی نه خیالپردازانه بلکه نوعی واقعبینی بلندمدت و ضروری است.
ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
عبدالله مواسوِس
الجزیره – Aljazeera