Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوتحلیل و ترجمهترجمهتروریسمجهانسیاستمنطقه

آیا بازی دوگانه پاکستان سرانجام به‌خودش ضربه می‌زند؟

خبرگزاری دید: افزایش حملات به کارگران و زیرساخت‌های چین نگرانی‌های پکن را تشدید کرده و این گمانه را تقویت نموده که شاید واشنگتن به‌طور پنهانی از جدایی‌طلبان بلوچ یا جناح‌های تحریک طالبان پاکستان (TTP) که مخالف منافع چین هستند، حمایت کند.

آیا بازی دوگانه پاکستان سرانجام به‌خودش ضربه می‌زند؟

پاکستان به‌شدت خود را در موقعیتی خطرناک میان دو ابرقدرت جهانی گرفتار می‌بیند؛ جایی که راهبرد سنتی‌اش در «بازی با هر دو طرف» زیر فشار فزاینده واشنگتن و پکن اکنون در حال فروپاشی است.
بیش از هفت دهه از زمان استقلال تاکنون، پاکستان با بهره‌برداری ماهرانه از موقعیت جغرافیایی راهبردی‌اش توانسته است بدون تعهد انحصاری به هیچ‌یک از قدرت‌ها، از ایالات متحده و چین امتیاز بگیرد.
این رویکرد از اوایل جنگ سرد آغاز شد، زمانی که اسلام‌آباد به پیمان‌های نظامی غربی سیتو (SEATO) و سنتو (CENTO) پیوست و در عین حال در سال ۱۹۵۰ یکی از نخستین کشورهایی بود که چین مائو را به رسمیت شناخت. این الگو در دهه‌های بعد نیز ادامه یافت؛ از جمله در ۱۹۷۱، وقتی پاکستان تسهیل‌کننده نزدیکی تاریخی امریکا و چین شد و سفر محرمانه هنری کیسینجر به پکن را میسر ساخت.

حتی پس از پایان جنگ سرد نیز پاکستان این موازنه حساس را حفظ کرد. در جریان جنگ افغانستان–شوروی با واشنگتن همکاری داشت و بعدها در جنگ علیه تروریزم پس از ۱۱ سپتمبر نیز همین کار را انجام داد؛ در حالی که همزمان «دهلیز اقتصادی چین–پاکستان» (CPEC) را همچون جواهر تاج شراکت خود با پکن در آغوش گرفت. پیام اسلام‌آباد روشن بود: پاکستان در تحقق اهداف مشخص به هر یک از ابرقدرت‌ها یاری می‌رساند، بی‌آنکه خود را کاملاً به یک اردوگاه متعهد سازد.

اما اکنون این راهبرد زیر فشار شدید قرار گرفته است، چراکه هر دو قدرت خواهان وفاداری شفاف‌تر هستند. هشدار هیلاری کلینتون، وزیر خارجه پیشین امریکا، درباره نگه‌داشتن «مارها در حیاط پشتی» ثابت کرده است که این امر درست بوده است. همان رویکرد دوگانه‌ای که زمانی به‌نظر «دیپلماسی هوشمندانه» می‌آمد، اکنون همچون فرصت‌طلبی بیش‌ازحد جلوه می‌کند که باعث بی‌اعتمادی هر دو حامی شده است.

با شدت گرفتن رقابت امریکا و چین، خطرات به‌طور چشمگیر افزایش یافته است. تعرفه‌های امریکایی بر صادرات پاکستان نزدیک به ۱۹ درصد است، اما واشنگتن در مقابل همکاری در زمینه معادن و ایران، از دسترسی ترجیحی سخن می‌گوید. در همین حال، پکن امنیت کامل برای اتباع و پروژه‌های سی‌پک CPEC را می‌طلبد و هشدار می‌دهد در صورتی که پاکستان بیش‌ازحد به امریکا نزدیک شود، تعهداتش را بازبینی خواهد کرد.

بلوچستان به نقطه داغ اصلی تبدیل شده است؛ جایی که این منافع متضاد به شدیدترین شکل با هم برخورد می‌کنند. ذخایر لیتیوم، عناصر نادر خاکی و مس این ایالت، هم برای تلاش امریکا جهت تنوع‌بخشی به منابع دور از چین جذاب است و هم برای زنجیره‌های تأمین ابتکار کمربند و جاده پکن. شریان‌های حیاتی CPEC از بلوچستان می‌گذرد و به بندر گوادر می‌رسد؛ موضوعی که امنیت منطقه را برای چین به یک خط سرخ بدل ساخته است.

افزایش حملات به کارگران و زیرساخت‌های چین نگرانی‌های پکن را تشدید کرده و این گمانه را تقویت نموده که شاید واشنگتن به‌طور پنهانی از جدایی‌طلبان بلوچ یا جناح‌های تحریک طالبان پاکستان (TTP) که مخالف منافع چین هستند، حمایت کند. ایران نیز بُعد پیچیده دیگری به آن می‌افزاید و فعالیت فزاینده امریکا در بلوچستان را تلاشی بالقوه برای تضعیف حکومت خود می‌بیند.

محیط امنیتی این دشواری‌ها را دوچندان می‌کند. جدایی‌طلبان بلوچ سرمایه‌گذاری چین را «استعمار نوین» می‌نامند، در حالی که تحریک طالبان پاکستان عناصری در خود دارد که با مبارزان اویغورِ ضد پکن در ارتباط هستند. هر حمله به کاروان‌های چینی فشار پکن بر اسلام‌آباد را افزایش می‌دهد، و هر سرکوب پاکستان علیه شورشیانی که واشنگتن آن‌ها را برای خود مفید می‌بیند، روابط با امریکا را سست‌تر می‌سازد.

چین می‌کوشد از طریق گفتگوهای سه‌جانبه با افغانستان و درخواست برای اخراج دسته‌جمعی مهاجران افغانستانی که متهم به پناه دادن شورشیان هستند، پاکستان را در مدار خود قفل کند. امریکا بازی نرم‌تری در پیش گرفته است؛ با یادآوری دهه‌ها روابط نظامی با جنرال‌های پاکستانی و وعده مزایای تجاری در صورت همسویی سیاست‌ها.

پاکستان اکنون با انتخابی ناممکن روبه‌روست. متمایل شدن به سمت واشنگتن خطر کاهش تأمین تسلیحات، سرمایه‌گذاری‌های CPEC و حمایت دیپلماتیک چین در سازمان ملل را در پی دارد. گرایش به سوی پکن هم افزایش تعرفه‌های امریکا و کاهش همکاری‌های اطلاعاتی را به همراه خواهد داشت. اما بی‌تصمیمی هم راه فراری نیست، چرا که هر دو ابرقدرت بیش‌ازپیش خواهان تعهد صریح‌اند.
پس از هفت دهه موازنه‌گری موفق، پاکستان سرانجام باید انتخاب کند که کدام هزینه‌ها را می‌تواند تحمل کند؛ و شاید اکنون خیلی دیر دریافته باشد که تلاش برای راضی نگه داشتن همه، می‌تواند ملتی را بی‌دوست و در معرض خطر جدی قرار دهد.

ترجمه: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
منبع: اندیا تودی – India Today

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا