خبرگزاری دید: با وجود انکارهای مکرر طالبان، ارزیابیهای اطلاعاتی سازمان ملل و ایالات متحده تأیید میکند که القاعده و گروههای شبهنظامی وابسته هنوز در افغانستان مستقر هستند. اردوگاههای آموزشی، خانههای امن و شبکههای لوجستیکی با حمایت ضمنی طالبان حفظ شدهاند.

عدم پذیرش افغانستان در مجمع عمومی سازمان ملل برای سومین سال متوالی، بحران عمیقتری در جایگاه بینالمللی این کشور را نشان میدهد. در حالی که مقامات طالبان عدم رسمیت دیپلماتیک را دلیل میدانند، اما ریشههای عمیقتر انزوای افغانستان در چالشهای امنیتی حلنشده و ناکامی این حکومت در قانع کردن جامعهجهانی در مورد تواناییاش در اداره این کشور نهفته است.
با وجود انکارهای مکرر طالبان، ارزیابیهای اطلاعاتی سازمان ملل و ایالات متحده تأیید میکند که القاعده و گروههای شبهنظامی وابسته هنوز در افغانستان مستقر هستند. اردوگاههای آموزشی، خانههای امن و شبکههای لوجستیکی با حمایت ضمنی طالبان حفظ شدهاند، امری که این ترس را برمیانگیزد که این کشور دوباره به پناهگاهی برای تروریزم فراملی تبدیل شود و نگرانیهای منطقهای، بهویژه در میان همسایگان افغانستان، را افزایش دهد.
نمایندگان ویژه پاکستان، چین، روسیه و ایران بهتازگی در دوشنبه گردهم آمدند تا راههای تعامل عملی با طالبان را بررسی کنند. تمرکز آنها بر تسهیل کمکهای انسانی و تقویت ثبات منطقهای بود و نمایندگان این گفتگوها را نتایجمحور و سازنده خواندند. با این حال، صبر پاکستان در پی افزایش حملات تروریستی به خاکش درحال لبریزشدن است.
ارتباطات خطرناک
طالبان تأکید میکند که روابط خود را با گروههای افراطی قطع کرده است، اما شواهد خلاف این را نشان میدهد. پیوندهای طولانیمدت القاعده با طالبان به دهه ۱۹۹۰ بازمیگردد، در حالی که تحریک طالبان پاکستان (TTP)، گروهی که ارتباط نزدیکی با طالبان افغانستان دارد، همچنان از خاک افغانستان برای انجام حملات مرزی استفاده میکند.
برای پاکستان، این پیوندها فراتر از یک مسئله دیپلماتیک هستند. اسلامآباد بارها هشدار داده است که پناهگاههای تیتیپی TTP در افغانستان، امنیت داخلی این کشور را بیثبات میکند و سالها پیشرفت در مبارزه با تروریزم را تحتتأثیر قرار میدهد. با توجه به روابط تنشآلود دو کشور، شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، پیام روشنی به افغانستان فرستاده است: بین پاکستان و تیتیپی یکی را انتخاب کنید. این پیام پس از افزایش درگیریهای مرگبار بین نیروهای امنیتی پاکستان و تیتیپی TTP در شمالغرب پاکستان ارسال شد.
سقوط حکومتداری
پشت پرده جیوپولیتیک، واقعیتی تلخ وجود دارد: طالبان در اداره کشور ناکام ماندهاند. اقتصاد افغانستان فروپاشیده، فساد گسترده است و تجارت مواد مخدر از تریاک بهتولید متآمفتامین تغییر یافته است. دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل هشدار داده که افغانستان درحال تبدیلشدن به مرکز جهانی مواد مخدر است. ترکیب خطرناک افراطگرایی، مواد مخدر و نقض حقوق بشر در افغانستان دیگر فقط نگرانی منطقهای نیست، بلکه درحال تبدیلشدن به یک بحران جهانی است.
دیپلماسی عملگرایانه
چین نقش فزایندهای در افغانستان ایفا میکند و طالبان را به همکاری بیشتر در زمینه مقابله با تروریزم ترغیب میکند. سفر وانگیی، وزیر امور خارجه چین، بهکابل در آگست، وعده حمایت اقتصادی و راهبردی قویتر داد و احتمال گشتهای مشترک در طول گذرگاه باریک واخان را مطرح کرد. بعداً کابل میزبان کنفرانس سهجانبه با چین و پاکستان بود، جایی که مقابله با تروریزم در کنار تجارت و ادغام اقتصادی مورد بحث قرار گرفت. با این حال، این تلاشهای دیپلماتیک بهنظر شکست خوردهاند و خشم پکن از تردید کابل در اتخاذ اقدامات قاطع علیه گروههای تروریستی افزایش یافته است.
ایالات متحده، هرچند دیگر حضور نظامی ندارد، اما همچنان نقش خود را بازتعریف میکند. انتصاب دن براون بهعنوان کاردار، نشاندهنده قصد واشنگتن برای ادامه تعامل از طریق دیپلماسی اقتصادی و همکاریهای اطلاعاتی است. با این حال، بدون شریک معتبر در کابل، استراتژی مقابله با تروریزم امریکا از دور با محدودیت مواجه است. گزارشهای رسانهای نشان میدهد که واشنگتن بهطور محرمانه در تلاش است تا پایگاه هوایی بگرام را از طالبان بازپس گیرد، با دلایلی شامل نظارت بر چین که تنها ۸۰۰ کیلومتر فاصله دارد، دسترسی به منابع معدنی نادر، ایجاد مرکز ضد داعش و احتمالاً بازگشایی تأسیسات دیپلماتیک.
در حالی که غرب تعامل خود را به پیشرفت در حقوق بشر و مقابله با تروریزم پیوند میدهد، روسیه و آسیای مرکزی عملگرایانه رفتار کردهاند. آنها بهرغم خصومت گذشته با اولویت دادن بهثبات مرزی و مقابله با مواد مخدر، بهطور آرام با طالبان تعامل میکنند. تلاش قزاقستان برای ادغام افغانستان در اقتصاد آسیای مرکزی، نشاندهنده این محاسبه گستردهتر است.
خطر انکار
انکار طالبان درباره پیوندهایش با القاعده و تیتیپی ممکن است بهنفع کوتاهمدت آنها در جستجوی رسمیتشناسی و کمک باشد، اما بیثباتی را افزایش میدهد. اختلافات داخلی در این جنبش نیز پیچیدگی ایجاد میکند، در حالی که برخی جناحها به شبکههای افراطی چسبیدهاند و برخی بهدنبال مشروعیت جهانی هستند. فعلاً انکارها این تناقضات را پنهان میکند و به گروههای افراطی اجازه بهرهبرداری از این ابهام را میدهد.
مسیر باریک
افغانستان در نقطه عطف قرار دارد. اگر کنترل نشود، فریبکاری طالبان، پیوندهای تروریستی و ناکانیهای حکومتی میتواند نقش این کشور را بهعنوان مرکز ناامنی جهانی تثبیت کند. پیامدها محدود بهجنوب آسیا نخواهد بود و در آسیای مرکزی، چین، روسیه و فراتر از آن نیز اثر خواهد گذاشت.
با این حال، آیندهای متفاوت ممکن است. اما این نیازمند اقدامات قاطع است. این اقدامات شامل بهبود اشتراک اطلاعات میان ذینفعان، تعامل دیپلماتیک مشروط و همکاری اقتصادی متصل به معیارهای مقابله با تروریزم و حقوق بشر میشود.
ماههای آینده احتمالاً شاهد تشدید رقابت جیوپولیتیک خواهیم بود: چین و روسیه تعامل عملی را پیش میبرند، ایالات متحده از ابزارهای اطلاعاتی و اقتصادی استفاده میکند و کشورهای منطقه هزینههای مهار یا همکاری را میسنجند. با این حال، بدون اصلاحات قاطع طالبان، افغانستان ممکن است از یک حکومت شکننده بهتهدیدی برای امنیت جهانی تبدیل شود و جهان مجبور شود نه از سر دیپلماسی، بلکه از سر ضرورت وارد عمل شود.
آیندهای روشن اکنون هم در دسترس است. مگر اینکه عمل جایگزین شعار شود. خطر تکرار تاریخ برای افغانستان، برای منطقه و برای جهان وجود دارد.
مترجم: سید طاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسنده: زهرا ایشال
منبع: انترپرتر – Interpreter