خبرگزاری دید: چین همچنین با پاکستان و افغانستان مرز مشترک دارد. وخامت روابط میان پاکستان و طالبان میتواند تأثیراتش را بهداخل خاک چین منتقل کند. با وجود سرکوب افراطگرایی دینی در ولایت سینکیانگ، که دهلیز اقتصادی چین ـ پاکستان از آن عبور میکند، خصومت میان پاکستان و طالبان افغانستان میتواند گروههای جداییطلب مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی در افغانستان و ارتش آزادیبخش بلوچستان در پاکستان را جسورتر سازد.

فراخوانهای چین به پاکستان و افغانستان برای پایبندی به توافق آتشبس، بازتاب نگرانیهای این کشور درباره منافعش در آسیای جنوبی است. با قرارداشتن دهلیز اقتصادی چین ـ پاکستان بهعنوان پروژه شاخص و نیز قرارگرفتن ولایات غربی چین، بهویژه سینکیانگ، در معرض تهدید منازعه افغانستان ـ پاکستان، پکن تلاش کردهاست روابط میان دو کشور را بهبود بخشد، اما تلاشهای چین با نشانههایی از تغییر آرایش منطقهای پیچیده شدهاست، پاکستان بهدنبال تقویت روابط با ایالات متحدهاست، در حالی که هند در تلاش برای نزدیکی با طالبان افغانستان.
درست چند روز پس از آن که پاکستان و افغانستان در اکتوبر ۲۰۲۵ آتشبس موقت را عملی کردند، چین از دوکشور خواست خونسردی خود را حفظ و خویشتنداری کنند. تلاشهای چین برای بهبود روابط میان دوکشور ناشی از علاقه این کشور به حفاظت از امنیتش، سرمایهگذاریهای منطقهای و بلندپروازیهایش برای تسلط منطقهای است.
محیط استراتژیک آسیای جنوبی از زمان درگیری هند ـ پاکستان در ماه می ۲۰۲۵ دستخوش تغییر شدهاست. روابط هند ـ چین نشانههایی از تنشزدایی نشان دادهاند، اما پاکستان ـ «دوست آهنین» چین ـ روابطش را با ایالات متحده تقویت کردهاست. طالبان افغانستان ـ متحد پیشین اما رقیب امروز پاکستان ـ در همین حال بهدنبال توسعه روابط با هند میباشد، چنانچه سفر امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، به دهلی نو چنین نشان داد. این سفر بهگونه قابل توجهی همزمان با تشدید خشونتها درامتداد مرز افغانستان ـ پاکستان صورت گرفت. در میان این عدم قطعیتها و تجدید آرایش منطقهای، چین تلاشهای تازهای را برای گسترش فعالیتهای دیپلماتیک در منطقه آغاز کردهاست.
منافع چین در آسیای جنوبی بسیار بالا است و تنش اخیر میان پاکستان و افغانستان از چند جهت برای این کشور اهمیت دارد.
افزایش تنشها و درگیریهای نظامی میان افغانستان و پاکستان، شامل تصمیم افغانستان برای بستن گذرگاه تورخم، تهدیدی برای بهتعویقافتادن پروژه ۶۲ میلیارد دالری دهلیز اقتصادی چین ـ پاکستان (CPEC) است؛ پروژهای شاخص در چارچوب ابتکار کمربند و راه چین. تشدید خصومتها میتواند منجر به افزایش فعالیت گروههای تندرو اسلامگرا مانند تحریک طالبان پاکستان و لشکر جنگوی شود که این امر امنیت کارمندان و پروژههای چینی را در منطقه بهخطر میاندازد. وزارت خارجه چین از هر دو کشور خواستهاست تدابیر عملی برای تضمین «امنیت کارمندان، پروژهها و نهادهای چین» اتخاذ کنند.
چین همچنین با پاکستان و افغانستان مرز مشترک دارد. وخامت روابط میان پاکستان و طالبان میتواند تأثیراتش را بهداخل خاک چین منتقل کند. با وجود سرکوب افراطگرایی دینی در ولایت سینکیانگ، که دهلیز اقتصادی چین ـ پاکستان از آن عبور میکند، خصومت میان پاکستان و طالبان افغانستان میتواند گروههای جداییطلب مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی در افغانستان و ارتش آزادیبخش بلوچستان در پاکستان را جسورتر سازد.
چین با داشتن مرز زمینی با ۱۴ کشور و بحری با ۸ همسایه، در سیاست خارجیاش بهشدت تحت تأثیر جغرافیا قرار دارد. چین بهدنبال ایجاد «محیط مساعد همسایگی» است تا هدفش برای ساختن «یک کشور سوسیالیستی مدرن، مرفه، نیرومند، دموکراتیک، فرهنگی پیشرفته و هماهنگ» تا سال ۲۰۴۹ را محقق سازد. ابتکارهایی چون «ابتکار امنیت جهانی» و سپیدنامه ۲۰۲۵ درباره «امنیت ملی چین در عصر نو» بهطور قابلتوجهی نامی از آسیای جنوبی نمیبرند، اما این منطقه از اهمیت حیاتی برخوردار است.
پکن مدتها است که میکوشد امنیت آسیای جنوبی را برای مهار صعود هند تحت نفوذ خود درآورد. باوجود همکاری دو کشور در برخی حوزهها مانند تغییرات اقلیمی، رقابت استراتژیک رابطه چین ـ هند را تعریف میکند. رقابت میان این دو کشور با تداوم اختلافات بنیادی ژرفتر شدهاست. مهمترین تنشها شامل مرز جنجالی، پروژه دهلیز اقتصادی CPECعدم توازن تجارت بهنفع چین و تلاشهای چین برای سدکردن ابتکارات هند برای فهرستکردن تروریستان پاکستانی در سازمان ملل میشود.
چین با گسترش پروژههای زیربنایی و ارائه کمک مالی به کشورهای منطقه، حضورش را در آسیای جنوبی از طریق ابتکار کمربند و راه تقویت کردهاست. در حالی که چین بهدنبال گسترش حوزه نفوذ و تبدیلشدن به شکلدهنده معیارهای منطقهای است، پاکستان و افغانستان را شریکان مهمی میداند. در این زمینه، تنشهای میان این دو کشور آسیبپذیریهای حوزه نفوذ چین در منطقه را هویدا میسازد.
چین در طول درگیری پاکستان و افغانستان مسیر باریکی را پیموده و از سرزنشکردن طرفها خودداری کردهاست.
بهعنوان بازیگری مسلط در بازار مواد معدنی حیاتی ـ با کنترل بیش از ۶۰ درصد تولید بینالمللی عناصر نادر خاکی و تقریباً ۹۰ درصد ظرفیت پالایش جهانی ـ چین به ذخایر عناصر نادر افغانستان و پاکستان چشم دوختهاست.
اما موضع بیطرفانه چین در ۲۰۲۵ با چالشهای جئوپولیتیک روبهرو شدهاست. این چالشها شامل ارسال نخستین محموله عناصر نادر توسط پاکستان به ایالات متحده و تصمیم هند برای تبدیل نمایندگی تخنیکیاش در کابل به سفارت میشود. این رویدادها نشان میدهد که دوستان چین در پی ایجاد روابط گستردهتر با دیگراناند و بازیگران منطقهای نیز میکوشند زنجیره تأمین عناصر نادر را متنوع ساخته و وابستگی به چین را کاهش دهند.
تنشهای شعلهور میان پاکستان و افغانستان تازه نیست، اما واقعیتی پیچیده را برای بیجینگ برجسته میکند. درحالی که چین در تلاش برای بافتن نظم سیاسی و اقتصادی تازهای در آسیای جنوبی است، این درگیری نیازمند آن است که پکن برای حفاظت از منافع ملیاش از میان انبوه چالشها عبور کند.
در حالی که تنشهای مرزی افغانستان ـ پاکستان ضربه استراتژیک برای چین محسوب میشود، اما برای هند مزیتهایی را بههمراه داشته است. نشانههای احتمالی از فشار در روابط چین ـ پاکستان، افزایش روابط هند با کابل بدون شناسایی رسمی و تضمینهای طالبان افغانستان مبنی بر اینکه خاک این کشور علیه هند استفاده نخواهد شد، همگی دستاوردهای تازهای برای هند بهشمار میروند.
جستجوی چین برای تضمین پایگاه منطقهای امن که به این کشور اجازه دهد قدرت جهانی خود را بگستراند، همچنان آن را بهسوی راهبردی سوق خواهد داد که ترکیبی از دستکاری سیاسی، مشوقها و فشار را در برخورد با دوستان و شرکا در آسیای جنوبی دربرمیگیرد. پرونده درگیری پاکستان ـ افغانستان نیز از این قاعده مستثنا نیست.
مترجم: سید طاهر مجاب ـ خبرگزاری دید
نویسنده: شاهلی دس
مترجم: ایست آسیا فروم – East Asia Forum