خبرگزاری دید: در داخل پاکستان، خطرها بسیار جدیاند. این کشور توان مواجهه با بحران در دو مرز خود را ندارد. شورش پایدار که از حمایت خیبرپختونخوا یا مناطق ناآرام بلوچستان برخوردار باشد، ارتش و نیروهای امنیتی پاکستان را تحت فشار قرار میدهد، روند بهبود اقتصادی را تضعیف میکند و قطبیسازی سیاسی داخلی را تشدید خواهد کرد.

پاکستان با افزایش فشارهای امنیتی و دیپلماتیک روبهروست؛ زیرا گفتوگوها با افغانستان در بحبوحه افزایش خشونتهای شبهنظامی، بیاعتمادی راهبردی و ازسرگیری تعاملات هند با کابل فروپاشیده است. خشونت فرامرزی، چندپارگی سیاسی و تغییر آرایشهای منطقهای خطر سوقدادن دو کشور بهسوی یک رویارویی طولانیمدت را به همراه دارد. جلوگیری از تشدید بحران نیازمند همکاری امنیتی معتبر، دیپلماسی پایدار و خویشتنداری منطقهای است.
گفتوگوهای افغانستان و پاکستان در اوایل نوامبر ۲۰۲۵، پس از سه دور مذاکره به میانجیگری قطر و ترکیه، فروپاشید. این فروپاشی در شرایط افزایش درگیریهای مرزی و تشدید تنشهای دیپلماتیک رخ داد. بدون همکاری معتبر در حوزهٔ امنیت، افغانستان و پاکستان احتمالاً وارد چرخهای طولانی از رویارویی خواهند شد.
شکاف اخیر در بیاعتمادی راهبردی دیرینه، سیاست داخلی متلاشیشده و بازظهور شبکههای مسلحی ریشه دارد که از مرزهای پرنفوذ دو کشور بهرهبرداری میکنند. اسلامآباد کابل را متهم میکند که برای تحریک طالبان پاکستان (TTP) و دیگر گروهها، از جمله ارتش آزادیبخش بلوچستان، پناهگاه فراهم میکند؛ ادعاهایی که کابل رد میکند.
خط دیورند ـ مرز ترسیمشده در دوران استعمار در سال ۱۸۹۳ ـ همواره یک خط گسل بوده است. این خط مناطق قبایلی پشتون را دو نیم کرده و هیچیک از دولتهای افغانستان آن را به رسمیت نشناختهاند.
از سویی هم هر دولت جدید در افغانستان برای مشروعیت بینالمللی و رفع فوری مشکلات به بیرون مینگرد. اما فشارهای داخلی بهسرعت شرایط را پیچیده میکند، زیرا گروههای مسلح با ریشههای محلی برنامههای سیاسی خود را دنبال میکنند.
نزدیکی هند و افغانستان که از اکتوبر ۲۰۲۵ آغاز شده، با وخامت روابط افغانستان و پاکستان همزمان بودهاست. اسلامآباد ادعا میکند که تیتیپی TTP ـ گروهی همخانواده با طالبان افغانستان که هدفش سرنگونی یا تحتفشار قراردادن دولت پاکستان است ـ موجی از حملات مرگبار در داخل پاکستان را هدایت میکند. ارتش پاکستان در پاسخ به حملات مکرر فرامرزی و فراهمشدن پناهگاه برای نیروهای TTP، اقدام به حملات و عملیات تلافیجویانه کرد.
مقامهای افغان نقض حاکمیت خود را محکوم کرده و پاکستان را به تشدید یکجانبه متهم کردند. این تبادل آتش بهسرعت موجب بسته شدن گذرگاههای تورخم و چمن، اختلال در تجارت و افزایش تلفات غیرنظامی در دو سوی مرز شد؛ وضعیتی که قدرتهای منطقهای را به درخواست خویشتنداری واداشت. با ورود ارتشها به میدان، این خطرناکترین مرحله از درگیریهای افغانستان–پاکستان در سالهای اخیر است.
در داخل پاکستان، خطرها بسیار جدیاند. این کشور توان مواجهه با بحران در دو مرز خود را ندارد. شورش پایدار که از حمایت خیبرپختونخوا یا مناطق ناآرام بلوچستان برخوردار باشد، ارتش و نیروهای امنیتی پاکستان را تحت فشار قرار میدهد، روند بهبود اقتصادی را تضعیف میکند و قطبیسازی سیاسی داخلی را تشدید خواهد کرد.
بستهشدن مرزها تجارت را مختل کرده و روایتهایی را تقویت میکند مبنی بر اینکه رهبران غیرنظامی پاکستان قادر به حفاظت از امنیت ملی نیستند ـ روایتهایی که بهطور تاریخی نفوذ سیاسی ارتش را افزایش دادهاند. اگر تیتیپی حتی پذیرش محدودی در مناطق پشتون به دست آورد، دولت با یک معضل کلاسیک شورشگری روبهرو خواهد شد: مقابله سختگیرانه ممکن است موجب بیگانگی جوامع شود، در حالی که تساهل میتواند به شبهنظامیان امکان تجدید قوا دهد.
بازگشایی کامل نمایندگی دیپلماتیک هند در کابل و تعهدات آشکار دهلینو برای ارائه کمکهای پزشکی و توسعهای، محاسبات پاکستان را پیچیدهتر میکند. هند بهدنبال نفوذ در افغانستان است، صرفنظر از نوع رژیم حاکم؛ درحالی که پاکستان از افغانستانی بیم دارد که بهسوی هند متمایل باشد. تعامل بیشتر هند با کابل، همراه با عدم همکاری افغانستان در مسایل امنیتی، پاکستان را با دو واقعیت ناخوشایند مواجه میکند ـ رقابت با هند در شرق و مرز ناآرام در غرب. این «مشکل دو جبههای» هزینههای راهبردی هرگونه رویارویی طولانی را افزایش میدهد.
قدرتهای خارجی خواستار خویشتنداری شدهاند. چین و روسیه هر دو بر گفتوگو تأکید کرده و پیشنهاد میانجیگری دادهاند. پکن میخواهد از بیثباتیای جلوگیری کند که ممکن است به شینجیانگ سرریز شود یا پروژههای مرتبط با دهلیز اقتصادی چین–پاکستان را مختل کند. این کشور همچنین ترجیح میدهد اسلامآباد باثبات باشد و کابل به پایگاهی برای شبهنظامیان ضدچینی تبدیل نشود. مسکو نیز درحالی که سرگرم تقویت روابط دیپلماتیک با کابل است، تشویق به کاهش تنش میکند. هر دو پایتخت آرامش را در اولویت قرار داده و مذاکرات را بهسوی تأمین منافع منطقهای خود هدایت خواهند کرد.
آتشبسهای موقت، گفتوگوهای میانجیگرانه و کانالهای دیپلماتیکِ محتاطانه احتمالاً به سردسازی مدیریتشده منجر میشود، زیرا قدرتهای بزرگ ترجیح میدهند وضعیت مهار شود تا تشدید یابد. اما بدون سازوکاری پایدار برای از میان بردن پناهگاههای شبهنظامی و سیاستی افغان که گروههایی مانند TTP را مهار کند، خطر درگیریها همچنان بالا خواهد بود.
سیاست داخلی پاکستان مسیر آینده را شکل خواهد داد. راهبرد تنبیهی و مبتنی بر زور، بدون اجرای ابتکارات سیاسی موثر در مناطق پشتون، احتمالاً چرخههای خشونت را تثبیت خواهد کرد. یک رویکرد متعادل ـ که ترکیبی از اقدام امنیتی هدفمند، تعامل با جوامع در ولایتهای مرزی و گفتوگوی سهجانبه میانجیگرانه باشد تا کابل را در قبال مقابله با شبهنظامیان فرامرزی مسوول بداند ـ مسیری دشوارتر اما محتملتر برای رسیدن به ثبات است.
ترجمه و تلخیص: سید طاهر مجاب ـ خبرگزاری دید
نویسنده: سجاد اشرف
منبع: ایست آسیا فُروم – East Asia Forum