آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

ارگ و بازی با هزاره‌ها / از حمام خون تا شمع‌افروزی شبانه

این نوع رفتار سیاسی دقیقاً همان نظریه بازی‌ها (Game Theory) است که دولت می‌خواهد با این کنش مردم را در جایگاه ‌واکنش «بالفعل» قرار داده تا از آن‌ها امتیاز کسب کند.


حمله به مرکز رای دهندگان در دشت برچی کابل در روزهای گذشته، خانواده‌های بسیاری را به ماتم نشاند. وزارت داخله شمار جان باخته‌های این حمله را ۶۹ تن و شمار زخمیان را ۱۲۰ تن اعلام کرد.
این درحالی بود که شاهدان عینی آمار کشته‌ها و زخمی‌ها را بیشتر از آن چیزی که وزارت داخله عنوان کرده بود، اعلام کردند. کاربرانی نیز از قوم هزاره در صفحه‌های اجتماعی خود، به شدت دولت و ارگ را محکوم کرده و شماری از آن‌ها در صفحه‌های مجازی خود نوشتند که «هزاره‌ها بیرون از چتر امنیتی» کشور قرار دارند.
این اتفاق درست زمانی افتاد که دولت و سیاسیون از مردم خواسته بودند تا به صورت «سیل آسا» برای ثبت نام در انتخابات اشتراک کنند.
مسئله «هزاره‌ها بیرون از چتر امنیتی» در زمانی عنوان شد که پیش از این همین عنوان برای «هزاره‌ها بیرون از چتر انکشاف متوازن» به کار رفته بود.
با تمام ناموفقیت‌های ارگ اما چیزی را که نگارنده این سطور بسیار شنیده این است که «ارگ در بازی‌های سیاسی ید طولایی دارد.»
اصطلاح نظریه بازی‌ها (Game Theory) حوزه‌ای از ریاضیات کاربردی است که در بستر علم اقتصاد توسعه یافت و اکنون این نظریه وارد معادلات سیاسی نیز شده است. نظریه بازی‌ها بر نوعی استدلال انتزاعی حاصل تلفیق ریاضیات و منطق استوار است. تقریباً تمامی نظریه پردازان بازی‌ها بر این عقیده‌اند که نظریه مورد استفاده آن‌ها متوجه شیوه رفتار «بالفعل» افراد در وضعیت‌های منازعاتی نیست بل‌که بر رفتار موسوم به رفتار «صحیح عقلایی» در وضعیت‌های منازعه آمیزی ناظر است که طی آن‌ها شرکت کنندگان در منازعه سعی در «بردن» دارند.
افراد می‌توانند در موقعیت‌های منازعاتی، به نحو غیر عقلایی و هیجانی عمل کنند. ولی نظریه پردازان بازی‌ها معتقدند که افرادی که در بازی شرکت می‌کنند با محاسبه گرایی عقلانی و با حدس زدن اقدامات طرف مقابل خود عمل کرده و سعی می‌کنند که از طرف مقابل امتیاز کسب کنند.
اما از آن‌جا که در معادلات سیاسی یک طرف قضیه مردم عوام هستند به همین دلیل؛ نظریه بازی‌ها یا (Game Theory) می‌تواند درست برعکس آن‌چه در ریاضیات و علم اقتصاد است، اتفاق بیفتد. یعنی مردم رفتار «بالفعل» داشته و رفتار موسوم به رفتار «صحیح عقلایی» را کنار بگذارند.
در قضیه انفجار در دشت برچی و جان باختن ده‌ها تن، ارگ دست به دامان نظریه‌ بازی‌ها شد تا توجه مردم را از این قضیه که «هزاره‌ها بیرون از چتر امنیتی» قرار گرفتند را به دور نگهداشته و در کل مردم بی‌کفایتی دولت را به فراموشی بسپارند. این بازی با شایعه برکناری مرادعلی مراد، معاون امور امنیتی وزارت داخله از سمت‌اش آغاز شد. از رسانه‌های بین‌المللی هم‌چون بی بی سی گرفته تا رسانه‌های دولتی این خبر به صورت گسترده پخش شد و همه این رسانه‌ها منبع خودشان را منابع موثق از ارگ ریاست جمهوری عنوان کردند. پس از این قضیه بسیاری از کاربران، به سرعت واکنش نشان داده و این عمل‌کرد دولت را محکوم کردند. عده‌ای نوشتند:«هم ما را می‌کشید و هم رهبران مان را برکنار می‌کنید.» با این شایعه ارگ ریاست جمهوری ذهن مردم را به نوعی از کشتار در برچی به خبر برکناری مراد معطوف کرد.
این قضیه نه‌تنها ذهن مردم را معطوف به چیزی جعلی و دروغی کرد که همانا دولت را در مقام حاتم طایی قرار داد. شاه حسین مرتضوی سخنگوی ارگ ریاست جمهوری پس از چند ساعت این خبر را رد کرد و در صفحه فیسبوکش نوشت که «شایعات نشر شده در پیوند به برکناری جنرال مراد علی مراد بی‌اساس است.»
این یعنی شایعه درست زمانی که تمام مردم و بخصوص مردم هزاره در غم و اندوه بودند، نشر شد تا هم‌زمان که ذهن آن‌ها را به دیگر سو معطوف کنند در عین‌حال ارگ را در جایگاه حاتم طایی قرار دهند تا بگویند: «نه ما باز وی را به شما برگرداندیم.»
این نوع رفتار سیاسی دقیقاً همان نظریه بازی‌ها (Game Theory) است که دولت می‌خواهد با این کنش مردم را در جایگاه ‌واکنش «بالفعل» قرار داده تا از آن‌ها امتیاز کسب کند.
مهدی سرباز – خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا