Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوافغانستانتحلیلتحلیل و ترجمهسیاست

فراتر از تبادل زندانیان؛ اهداف پنهان سفر هیأت آمریکایی به کابل

خبرگزاری دید: حکومت سرپرست طالبان نیز با پذیرش گفتگو با نمایندگان آمریکا می‌کوشد نشان دهد که تعاملش محدود به شرق و همسایگان منطقه‌ای نیست، بلکه آماده‌ است روابطی متوازن با غرب نیز داشته باشند.

توافق تازه طالبان و آمریکا بر سر تبادل زندانیان در کابل

دیدار اخیر میان نمایندگان ویژه آمریکا، آدام بولر، مسوول امور گروگان‌گیری و زلمی خلیل‌زاد، نماینده پیشین واشنگتن در روند صلح افغانستان، با مقامات حکومت سرپرست طالبان در کابل، در ظاهر با محوریت موضوع تبادل زندانیان صورت گرفت، اما نشانه‌های متعدد حاکی از آن است که این سفر صرفاً یک اقدام بشردوستانه نبوده، بلکه ابعاد راهبردی و اهداف پنهان دیگری در پس آن نهفته است.

الف) مشروعیت‌بخشی سیاسی به حکومت سرپرست
طالبان پس از تسلط بر افغانستان در سال ۲۰۲۱ با انزوای گسترده بین‌المللی روبرو شده‌ است. مهم‌ترین چالش این گروه، کسب مشروعیت سیاسی و به رسمیت شناخته شدن به‌عنوان حکومت قانونی است. دیدار و مذاکره با هیأت آمریکایی، ولو در سطح تبادل زندانیان، به حکومت‌سرپرست طالبان این فرصت را می‌دهد که خود را بازیگری معتبر و قابل گفتگو در عرصه بین‌المللی معرفی کند و از موقعیت «یک قدرت صرفاً محلی» فراتر روند.

ب) ضرورت‌های اقتصادی و فشار تحریم‌ها
افغانستان در شرایط بحرانی اقتصادی و انسانی قرار دارد. محدودیت در دسترسی به ذخایر ارزی، تحریم‌های بانکی و رکود شدید داخلی، حکومت سرپرست طالبان را با چالش‌های عمیق روبرو کرده است. آمریکا و دیگر کشورهای غربی، کمک‌های بشردوستانه و گشایش‌های اقتصادی را مشروط به تعهد حکومت سرپرست طالبان در حوزه حقوق بشر و آزادی زندانیان می‌دانند. بنابراین، مذاکره درباره زندانیان می‌تواند مقدمه‌ای برای باز شدن مسیر تعاملات اقتصادی و کاهش بخشی از فشارهای تحریمی باشد.

ج) زندانیان؛ ابزار دیپلماسی و افکار عمومی
آزادسازی گروگان‌ها و زندانیان آمریکایی از جمله موضوعات بسیار حساس در سیاست داخلی ایالات متحده است. هرگونه توافق در این زمینه می‌تواند برای دولت آمریکا یک دستاورد تبلیغاتی مهم تلقی شود و نشان دهد که واشنگتن قادر است از مسیر دیپلماسی، نتایج ملموس به دست آورد. در این میان، حکومت سرپرست طالبان نیز از موضوع زندانیان به‌عنوان اهرم فشار برای کسب امتیازات سیاسی و اقتصادی بهره می‌برد.

د) چشم‌انداز اقتصادی و سرمایه‌گذاری
بخش قابل‌ توجهی از مذاکرات به‌طور غیررسمی معطوف به فرصت‌های اقتصادی افغانستان بوده است. طالبان به‌شدت نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی در حوزه‌هایی چون معادن، انرژی و زیرساخت‌ها هستند. آمریکا نیز می‌تواند با مشروط کردن چنین سرمایه‌گذاری‌هایی به رعایت برخی تعهدات، نفوذ اقتصادی و در پی آن نفوذ ژئوپلیتیکی خود را در افغانستان و منطقه تقویت کند. به بیان دیگر، بحث زندانیان می‌تواند صرفاً پوششی برای آغاز گفتگوهای عمیق‌تر در حوزه اقتصاد باشد.

ه) پیام منطقه‌ای و بین‌المللی
برگزاری این دیدار در کابل، حامل پیامی روشن برای بازیگران منطقه‌ای است. آمریکا با این اقدام نشان می‌دهد که همچنان قادر است به‌طور مستقیم با حکومت سرپرست طالبان وارد تعامل شود؛ موضوعی که می‌تواند معادلات قدرت را برای کشورهایی چون پاکستان، ایران، چین و حتی برخی دولت‌های عربی دگرگون سازد.

و) مدیریت روابط طالبان با قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی
یکی از ابعاد پنهان این سفر، تلاش ایالات متحده برای مدیریت نحوه تعامل طالبان با قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است. در شرایطی که چین و روسیه در حال گسترش همکاری‌های خود با طالبان‌اند و ایران و پاکستان نیز روابط نزدیک‌تری با کابل برقرار کرده‌اند، واشنگتن نمی‌خواهد افغانستان به‌طور کامل از مدار نفوذ غرب خارج شود. حضور مستقیم هیأت آمریکایی در کابل پیامی روشن دارد: آمریکا می خواهد همچنان بازیگری فعال و تأثیرگذار در معادلات افغانستان باقی بماند.

از سوی دیگر، حکومت سرپرست طالبان نیز با پذیرش گفتگو با نمایندگان آمریکا می‌کوشد نشان دهد که تعاملش محدود به شرق و همسایگان منطقه‌ای نیست، بلکه آماده‌ است روابطی متوازن با غرب نیز داشته باشند. این امر می‌تواند برای حکومت سرپرست طالبان نوعی «بازی توازن» محسوب شود؛ رویکردی که به حکومت این گروه امکان می‌دهد در رقابت میان قدرت‌های بزرگ، از هر طرف امتیازاتی سیاسی و اقتصادی به دست آورد.

ز) داعش خراسان؛ ابزار مدیریت‌شده در سیاست آمریکا
یکی از ابعاد کمتر آشکار سفر هیأت آمریکایی به کابل، موضوع داعش خراسان است. برخلاف روایت رسمی واشنگتن که همواره از «نگرانی جدی نسبت به تهدید تروریزم» سخن می‌گوید، شواهد و تحلیل‌های منطقه‌ای نشان می‌دهد آمریکا بیش از آن‌که به دنبال نابودی کامل این گروه باشد، در پی مهار و مدیریت آن است. داعش خراسان برای ایالات متحده در حکم ابزاری استراتژیک است تا از طریق آن توازن قدرت در افغانستان و منطقه را به سود خود تغییر دهد.

حضور این گروه تروریستی، برای واشنگتن دو کارکرد کلیدی دارد: نخست، فشار بر حکومت سرپرست طالبان و واداشتن آن به تعامل و مذاکره با آمریکا به بهانه مبارزه با تروریزم؛ دوم، استفاده از تهدید داعش به‌عنوان اهرمی برای مداخله غیرمستقیم در معادلات امنیتی آسیای مرکزی، ایران، روسیه و چین.

از این منظر، سفر اخیر هیأت آمریکایی و گفتگو درباره زندانیان، می‌تواند پوششی برای رایزنی‌های عمیق‌تر در مورد نحوه مدیریت و مهار داعش خراسان باشد؛ مدیریتی که هدف آن حفظ این گروه در سطحی محدود و کنترل‌شده و نه حذف کامل آن است.

جمع‌بندی
سفر هیأت آمریکایی به کابل و توافق بر سر تبادل زندانیان را نمی‌توان صرفاً اقدامی بشردوستانه دانست. این رویداد در لایه‌های پنهان خود حامل اهداف چندوجهی است: از مشروعیت‌بخشی تدریجی به حکومت سرپرست طالبان و گشودن دریچه‌ای برای تعاملات اقتصادی با آن گرفته تا مدیریت روابط این گروه با قدرت‌های منطقه‌ای و حفظ توازن ژئوپلیتیکی در آسیای مرکزی.

افزون بر این، موضوع تروریزم و داعش خراسان نیز مطمئنا از محورهای اصلی این سفر و دیدارها و گفتگوهای متعاقب آن بوده است که با توجه به نقش آمریکا در ایجاد و تأسیس این جریان تروریستی، ایالات متحده بیش از آن که در ظاهر به دنبال نابودی آن باشد، به دنبال مهار و استفاده ابزاری از آن در جهت اهداف راهبردی خویش است.

به این ترتیب، مذاکرات کابل را باید بخشی از یک سناریوی پیچیده‌تر دید؛ سناریویی که در آن تبادل زندانیان نقش «دروازه ورود» را دارد، اما مقاصد اصلی در عرصه‌های امنیتی، سیاسی و اقتصادی تعریف می‌شوند.

آنچه در نهایت اهمیت دارد این است که این گفتگوها نه پایان تنش‌ها در افغانستان، بلکه آغاز مرحله‌ای تازه در بازی قدرت میان حکومت سرپرست طالبان و ایالات متحده است؛ مرحله‌ای که پیامدهای آن می‌تواند هم بر آینده افغانستان و هم بر معادلات منطقه‌ای اثرگذاری عمیق داشته باشد.

نویسنده: محسن موحد- خبرگزاری دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا