Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اسلایدشوافغانستانتحلیلتحلیل و ترجمهسیاست

«افغانستان بزرگ» طالبان؛ نقشه‌ای برای مصرف داخلی و فشار منطقه‌ای

خبرگزاری دید: طالبان از زمان بازگشت به قدرت در ۲۰۲۱ تاکنون، به‌ویژه در میان اقوام غیرپشتون، با بحران مشروعیت داخلی روبه‌رو بوده‌ است، اما انتشار چنین نقشه‌ای می‌تواند تلاشی برای تحریک احساسات ناسیونالیستی و منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات اقتصادی، فقر، بیکاری و انزوای بین‌المللی باشد.

«افغانستان بزرگ» طالبان؛ نقشه‌ای برای مصرف داخلی و فشار منطقه‌ای

انتشار نقشه موسوم به «افغانستان بزرگ» از سوی طالبان، که بخش‌هایی از خیبرپختونخوا در پاکستان را جزئی از قلمرو تاریخی افغانستان نشان می‌دهد، اگرچه در ظاهر حرکتی تبلیغاتی به نظر می‌رسد، اما در لایه‌های عمیق‌تر حامل پیام‌های ژئوپلیتیکی، ایدئولوژیک و روانی است که باید با دقت و شناخت بسترهای تاریخی و سیاسی آن مورد تحلیل قرار گیرد.

از منظر انگیزه‌های سیاسی و ایدئولوژیک، طالبان با انتشار این نقشه چند هدف را دنبال می‌کند. نخست، تلاش برای بازتعریف مرزها و هویت است. طالبان که هنوز جز از سوی روسیه، توسط هیچ کشور دیگری به رسمیت شناخته نشده، می‌کوشد با تأکید بر میراث تاریخی و جغرافیایی افغانستان، نوعی مشروعیت نمادین برای خود ایجاد کند. تلاش حکومت طالبان بر آن متمرکز است که در ذهن جامعه افغانستان و به‌ویژه نسل جوان، خود را به عنوان پاسداران «تمامیت ارضی» و «غرور ملی» معرفی کند.

از جانب دیگر، انتشار این نقشه می‌تواند به بهره‌برداری از ابزار فشار منطقه‌ای معطوف باشد. طالبان آگاه است که با چنین اقداماتی می‌تواند حساسیت کشورهای همسایه را تحریک کند، اما در عین حال از آن برای امتیازگیری در روابط دیپلماتیک بهره ببرد. به‌ویژه در قبال پاکستان که طالبان هم به آن وابسته و هم از آن ناراضی است. برای همین است که گنجاندن مناطقی از خیبرپختونخوا و بلوچستان در نقشه «افغانستان بزرگ» حاوی پیامی دوگانه است: هشدار به پاکستان درباره رفتار مداخله‌جویانه‌اش و نمایش اقتدار نمادین برای مخاطبان داخلی.

بُعد روانی و تبلیغاتی این اقدام نیز قابل توجه است. طالبان از زمان بازگشت به قدرت در ۲۰۲۱ تاکنون، به‌ویژه در میان اقوام غیرپشتون، با بحران مشروعیت داخلی روبه‌رو بوده‌ است، اما انتشار چنین نقشه‌ای می‌تواند تلاشی برای تحریک احساسات ناسیونالیستی و منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات اقتصادی، فقر، بیکاری و انزوای بین‌المللی باشد. به عبارت دیگر، طالبان می‌کوشد با استفاده از نمادهای تاریخی، نوعی «اتحاد عاطفی» مصنوعی در میان مردم ایجاد کند.

اما پیامدهای این اقدام بسیار سنگین و چندوجهی است. در سطح منطقه‌ای، انتشار چنین نقشه‌ای، می‌تواند روابط شکننده حکومت طالبان با ایران، پاکستان، چین و آسیای مرکزی را بیش از پیش تیره سازد. چنین رویکردی به جای تحکیم موقعیت افغانستان در معادلات منطقه‌ای، آن را به عنوان یک بازیگر غیرمسوول و غیرقابل اعتماد معرفی می‌کند. از منظر امنیتی نیز این اقدام می‌تواند زمینه‌ساز افزایش بدبینی متقابل و حتی تحرکات مرزی شود.

در بعد داخلی نیز ترویج ایده «افغانستان بزرگ» با خطر تقویت گفتمان‌های قوم‌محور همراه است. این نقشه عملاً بر محوریت قوم پشتون استوار است و در میان اقوام تاجیک، هزاره و ازبیک احساس حذف و بی‌اعتمادی را تشدید می‌کند. چنین نگرشی می‌تواند زمینه‌ساز شکاف‌های عمیق‌تر قومی و فروپاشی انسجام ملی شود؛ همان چیزی که افغانستان در چهار دهه گذشته از آن رنج برده است.

جمع‌بندی
جدای از اختلافات ارضی و مرزی افغانستان و پاکستان بر سر خط دیورند، در شرایط حاضر، نقشه «افغانستان بزرگ» نه یک سند تاریخی، بلکه یک ابزار سیاسی است. حکومت طالبان با بهره‌گیری از نمادهای تاریخی در پی تثبیت جایگاه خود در ذهن جامعه و تحمیل نوعی روایت هویتی بر مخالفان داخلی و خارجی خود است، اما این راهبرد در دنیای مدرن، نه‌تنها مشروعیت نمی‌آورد، بلکه کشور را به سمت انزوای بیشتر سوق می‌دهد.

در نهایت، واقعیت‌های ژئوپلیتیک منطقه نشان می‌دهد که افغانستان امروز بیش از آن که نیازمند نقشه‌ای بزرگ‌تر باشد، محتاج درکی عمیق‌تر از مفهوم دولت مدرن، تنوع قومی و مسوولیت در برابر همسایگان است.

نویسنده: محسن موحد- خبرگزاری دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا