افغانستان در تنگنای رقابتهای نوین؛ ضرورت بازتعریف اجماع منطقهای و احیای ابتکار صلح
خبرگزاری دید: پاکستان سالها با تصور «عمق استراتژیک» سیاستی را دنبال کرد که نهتنها ثبات را برای کابل به ارمغان نیاورد، بلکه امنیت خود اسلامآباد را نیز به مخاطره انداخت. اکنون که برخی رهبران پاکستانی به ناکامی آن سیاست اعتراف کردهاند، هنوز ابزارهای فشار و سیاستهای مبتنی بر گروههای نیابتی ادامه یافته و سبب تشدید تنشها در گذرگاههای مرزی و اقدامات نظامی در کابل و قندهار شدهاست.

معصوم استانکزی، از مذاکرهکنندگان ارشد صلح و وزیر پیشین حکومت جمهوری افغانستان، در مقالهای نوشته است که افغانستان بار دیگر در میانه میدان رقابتهای جیوپولیتیکی قرار گرفته است؛ میدانی که بسیاری آن را ادامه همان «بازی بزرگ» تاریخی میدانند، اما بازیگران و محاسبات امروز پیچیدهتر و چندلایهتر از گذشتهاند. تجربه چهار دهه اخیر نشان میدهد که قدرتهای خارجی، به جای سرمایهگذاری بر صلح پایدار، بیشتر بهدنبال تحقق اهداف امنیتی و راهبردی خود بودهاند. نتیجه، چرخهای از مداخله، بیثباتی و بازتولید بحران بوده است؛ چرخهای که امروز باید بهصورت بنیادی از آن عبور کرد.
رقابتهای بیرونی و تداوم بنبست سیاسی
پاکستان سالها با تصور «عمق استراتژیک» سیاستی را دنبال کرد که نهتنها ثبات را برای کابل به ارمغان نیاورد، بلکه امنیت خود اسلامآباد را نیز به مخاطره انداخت. اکنون که برخی رهبران پاکستانی به ناکامی آن سیاست اعتراف کردهاند، هنوز ابزارهای فشار و سیاستهای مبتنی بر گروههای نیابتی ادامه یافته و سبب تشدید تنشها در گذرگاههای مرزی و اقدامات نظامی در کابل و قندهار شدهاست.
در سوی دیگر، ایران و روسیه طالبان را در برهههایی بهعنوان سد احتمالی در برابر تهدیدهای داعش خراسان (ISKP) تلقی کردند؛ رویکردی که به جای ایجاد یک ساختار پایدار، به پیچیدهترشدن صحنه امنیتی کمک کرد. چین نیز بیشتر در پی بهرهبرداری اقتصادی از معادن و مسیرهای ارتباطی افغانستان در چارچوب ابتکار کمربند و راه بوده، در حالی که نگرانیهای امنیتی مربوط به جنبش ترکستان شرقی را از نزدیک دنبال میکند.
از طرف دیگر، ایالات متحده با دو اشتباه راهبردی—ایجاد نیروهای امنیتی وابسته به ساختارهای پیچیده امریکایی و خروج بدون تضمین سیاسی—زمینه فروپاشی نظام پیشین را تسریع کرد.
پیامدهای شکست توافقها و بنبست در اجرای قطعنامه ۲۷۲۱
چه در توافق جنوا ۱۹۸۸ و چه در توافق دوحه ۲۰۲۰، زمانبندی مداخلات بر محور اولویتهای قدرتهای خارجی تنظیم شد، نه ظرفیت نهادی کابل. این روند موجب شد که هیچیک از این توافقها نتواند بنیانی مشروع و فراگیر برای آینده افغانستان ایجاد کند.
اکنون نیز قطعنامه ۲۷۲۱ شورای امنیت سازمان ملل—که بر اساس ارزیابی جامع فریدون سنیرلیاوغلو تنظیم شده—به دلیل شکاف میان بازیگران کلیدی منطقهای و بینالمللی معطل مانده است. این تعلل، خلا حاکمیت را در بخشهایی از افغانستان و مناطق قبایلی تشدید کرده و فضا را برای فعالیت گروههایی مانند داعش خراسان، القاعده و تحریک طالبان پاکستان مساعد ساخته است.
راه برونرفت: بازگشت به ابتکار منطقهای و احیای نقش مردم افغانستان
استانکزی برای تغییر مسیر کنونی، چهار اقدام اساسی را برشمرده است که باید در اولویت قرار گیرد:
۱. تقویت نقش سازمان ملل در اجرای قطعنامه ۲۷۲۱ از طریق تعیین نماینده ویژه و آغاز روند گفتوگوی سیاسی.
۲. تسهیل گفتوگوی بینالافغانی که بتواند نظام قانونی، فراگیر و پاسخگو را بر پایه حقوق اساسی شهروندان بنا کند.
۳. ایجاد یک پیمان منطقهای با میانجیگری سازمان ملل که امنیت را از رقابت به سمت همکاری در حوزههایی چون تجارت، آب، مبارزه با تروریزم و مواد مخدر سوق دهد.
۴. بهرهگیری از اجماع جهانی در حوزههای کلیدی—حکمرانی، مبارزه با تروریزم، حقوق بشر و حق آموزش و کار برای زنان—برای پیشبرد دیپلماسی سازنده.
افغانستان میتواند بهجای میدان تقابل، به پل همکاری میان منطقه تبدیل شود، مشروط بر آنکه کشورهای ذینفوذ مسئولیت مشترک خود را بپذیرند و از نگاههای کوتهبینانه امنیتی فاصله بگیرند.
نتیجهگیری: بازگشت به اراده ملی
آینده افغانستان نه در رقابت قدرتها، بلکه در همگرایی و اراده مردم این سرزمین رقم میخورد. افغانستانیها باید با عبور از زخمهای تاریخی و شکافهای سیاسی، مالکیت سرنوشت خود را بهدست گیرند و اجماعی ملی شکل دهند که صلح را بر سیاست و آینده را بر انتقام ترجیح دهد. حمایت منطقهای و بینالمللی میتواند نقش تسهیلکننده داشته باشد، اما محور اصلی باید «ابتکار افغانمحور» باشد.
سرنوشت افغانستان در گرو بازگشت به گفتوگو، همکاری و خرد سیاسی است—مسیری که هرچند دشوار است، اما تنها راه گشودن درهای صلح پایدار و ثبات واقعی برای نسلهای آینده محسوب میشود.
تلخیص و ترجمه: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
نویسنده: معصوم استانکزی، مذاکرهکنندگان ارشد صلح و وزیر پیشین دولت جمهوری افغانستان
منبع: استراتیژیست – The Strategist