Jannah Theme License is not validated, Go to the theme options page to validate the license, You need a single license for each domain name.
اجتماعاسلایدشوافغانستانحقوق بشرسیاستکودکانگزارش

وقتی لبخند در چهره کودکان افغانستان غریب می‌شود

خبرگزاری دید: روز جهانی کودک برای افغانستان نه یک جشن، بلکه آینه‌ای است که واقعیت‌ها را بی‌پرده نشان می‌دهد؛ آینه‌ای که جهان را وامی‌دارد به یاد بیاورد کودکان افغانستان هنوز حق لبخند دارند، حتی اگر لبخند در چهره‌شان غریب مانده باشد.

وقتی لبخند در چهره کودکان افغانستان غریب می‌شود

روز جهانی کودک در تقویم جهان، روزی برای یادآوری شادی، امنیت و فرصت‌های برابر است؛ روزی که قرار است کودکی را گرامی بدارد و بزرگسالان را به مسوولیت‌هایشان هوشیار کند.
اما در افغانستان، این روز بیش از آن‌که رنگ جشن داشته باشد، به روایت ناتمام رنج‌هایی شبیه است که هر صبح در چهره کودکان تکرار می‌شود. گویی در این سرزمین، کودکی پیش از آن‌که تجربه شود، فرسوده می‌گردد و لبخند، مهمان کم‌حضور چهره‌هایی است که زودتر از موعد یاد گرفته‌اند سنگینی دنیا را تحمل کنند.

در کوچه‌های غبارآلود کابل، هرات، قندهار یا مزار، کودکانی دیده می‌شوند که دست‌های کوچکشان نشانی از کودکی ندارد. دست‌هایی که از سرما ترک خورده، از کار فرسوده شده و از تکرار روزهایی که شبیه هم گذشته‌اند، خسته است. پسرکی که کنار خیابان کفش رنگ می‌کند، دخترکی که در چهارراه‌ها گل می‌فروشد و کودکی که از صبح تا شب کیسه‌های پلاستیک و آهن‌پاره جمع می‌کند؛ همه‌شان قصه‌هایی هستند از کودکی‌های ناتمام. در افغانستان، بسیاری از کودکان به جای بازی، با بقا درگیرند و به جای رؤیا، با واقعیت‌های سخت زندگی هم‌قدم می‌شوند.

حق آموزش، که باید ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین حق کودک باشد، برای صدها هزار کودک افغانستان آرزویی دور شده است. سال‌ها جنگ، فقر و ناامنی زیرساخت‌های آموزشی را فرسوده کرده و محدودیت‌ها بسیاری از دختران را از مدرسه دور نگه داشته است. کلاس‌های درس در برخی مناطق تعطیل شده، کتاب‌ها کم‌یاب‌اند و کودکانی که باید در امنیت به مکتب بروند، میان راه مکتب و خطر، مدام در تردید وترددند. در روزی که جهان از «آینده روشن کودکان» سخن می‌گوید، کودکان افغانستان آینده‌ای را جستجو می‌کنند که هنوز سایه‌دار و نامطمئن است.

فقر، عامل پررنگ دیگر این تراژدی است؛ فقری که کودکان را به خیابان‌ها می‌راند، خانواده‌ها را از درون فرو می‌پاشد و کودکی را از معنا تهی می‌کند. برخی کودکان مجبورند کارهایی انجام دهند که جسم و روانشان را خسته می‌کند؛ برخی دیگر قربانی ازدواج‌های زودهنگام می‌شوند و رویاهایشان پیش از جوانه‌زدن پرپر می‌گردد. و در این میان، دختران بیش از دیگران سهم تلخ‌تری از این واقعیت می‌برند: محرومیت از آموزش، نبود خدمات بهداشتی کافی و محدودیت‌هایی که راه آینده را برایشان تاریک‌تر می‌کند.

با این‌همه، افغانستان همچنان سرزمین امیدهای کوچک اما زنده است. کلاس‌های غیررسمی که معلمان داوطلب برای کودکان دایر می‌کنند، چادرهای کوچکی که در برخی مناطق هنوز حکم مدرسه را دارند و خانواده‌هایی که با وجود فقر، آرزوی تحصیل فرزندانشان را زنده نگه داشته‌اند. کودکان افغان نیز با وجود همه سختی‌ها همچنان رویا دارند؛ رویاهایی که شاید کوچک باشند، اما ریشه‌دارند: یک دفترچه، یک مدرسه، یک فرصت برای کودکی‌کردن.

روز جهانی کودک برای افغانستان نه یک جشن، بلکه آینه‌ای است که واقعیت‌ها را بی‌پرده نشان می‌دهد؛ آینه‌ای که جهان را وامی‌دارد به یاد بیاورد کودکان افغان هنوز حق لبخند دارند، حتی اگر لبخند در چهره‌شان غریب مانده باشد.

این روز بیش از آن‌که مجالی برای جشن باشد، لحظه‌ای برای مکث است؛ مکثی میان هیاهوی جهان و واقعیتی که هر روز در چهره کودکان این سرزمین تکرار می‌شود. این روز تنها پرده را کنار می‌زند تا آنچه پنهان مانده، آشکارتر دیده شود: کودکی‌هایی که نیمه‌کاره مانده‌اند، لبخندهایی که فرصت ماندن بر چهره نیافته‌اند، و نسلی که در میان فقر، محدودیت و ناامنی، آرام‌آرام بزرگ می‌شود. شاید اگر توجه های داخلی و جهانی بیشتر بر این چهره‌ها مکث کند، روایت کودکی در این سرزمین کمتر تلخ بماند و این لبخندهای غریب، روزی با جهان آشتی کنند.

نویسنده: زهرا حسینی – خبرگزاری دید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا