سفر ندیم به تهران؛ فرصت طلایی برای حمایت از جامعه علمی افغانستان
خبرگزاری دید: سفر ندامحمد ندیم، وزیر تحصیلات عالی حکومت طالبان، به ایران تنها یک دیدار دیپلماتیک معمولی نیست؛ این سفر در شرایطی انجام شده که آینده علمی میلیونها جوان افغانستانی در هالهای از محدودیت، ابهام و بیثباتی قرار دارد. به همین دلیل، این سفر باید فراتر از تشریفات اداری بوده و به فرصتی برای طرح صریح مطالبات اساسی جامعه علمی افغانستان تبدیل شود.

نخستین انتظار، ایجاد توافقات رسمی و شفاف میان دو کشور برای حمایت عملی از دانشجویان افغانستانی در ایران است؛ توافقاتی که بتواند وضعیت حقوقی، آموزشی و رفاهی آنان را تضمین کند. در سالهایی که هزاران جوان افغانستانی برای تداوم تحصیل به ایران پناه آوردهاند، تنظیم چارچوبی روشن و پایدار برای ادامه تحصیل آنان، ضرورتی انکارناپذیر است.
در کنار این، پرسش درباره آزادی علمی در افغانستان تحت اداره حکومت طالبان و حذف گسترده نصابهای آموزشی، باید بهصورت جدی مطرح شود. وزارت تحصیلات عالی حکومت طالبان مسوول است توضیح دهد که با چه منطقی رشتهها، واحدها و برنامههای علمی از دانشگاههای افغانستان حذف شده و جای خود را به محدودیتهایی دادهاند که آینده دانشگاهها را مبهم، نگرانکننده و در بسا موارد بدون بازدهی و عقیم کرده است.
مهمتر از همه، محرومیت زنان و دختران افغانستانی از دانشگاهها و مراکز عالی علمی و نیز ادارات و سازمانهای دولتی، باید در دستور کار رسمی گفتگوهای دوطرف قرار گیرد. ایران، بهعنوان کشوری که خود میزبان بزرگترین جمعیت مهاجران افغانستانی است، میتواند و باید در این زمینه، نقش مؤثرتری ایفا کند. محرومیت زنان از تحصیل، نهتنها نقض بنیادی حقوق انسانی، بلکه عاملی مهم در افزایش موج مهاجرت خانوادهها از افغانستان به ایران است؛ موضوعی که اثرات اجتماعی و اقتصادی گستردهای برای هردو کشور دارد و باید به بهترین شکل ممکن و بر پایه عدالت و عقلانیت اسلامی، مدیریت شود.
در حوزه همکاریهای علمی نیز انتظار میرود که گفتوگوها میان ایران و افغانستان، به تبادل واقعی استاد و دانشجو منجر شود، نه توافقات نمادینی که روی کاغذ باقی میماند و هرگز بازدهی عینی و ملموس میدانی ندارد. بنابراین، هرگونه همکاری علمی میان ایران و افغانستان، باید دارای خروجی عملی، پایدار و قابل سنجش باشد.
یکی از ضرورتهای کلیدی این سفر، برگزاری نشست خبری مشترک با حضور رسانهها و دانشگاهیان است؛ اقدامی که هم موجب افزایش شفافیت میشود و هم نشان میدهد دوطرف برای پاسخگو بودن به افکار عمومی و تعهدات متقابل، اهمیت قائلاند. جامعه علمی افغانستان حق دارد بداند که در این سفر چه تصمیمات و تعهداتی شکل میگیرد و برایند آن برای آینده علمی کشور، چیست.
در کنار این مطالبات، باید به چالشهای جدی زبان فارسی در ساختار آموزشی حکومت طالبان نیز پرداخته شود. جایگاه زبان فارسی در نظام آموزشی افغانستان در معرض فشار و محدودیت است و ایران میتواند نقش مهمی در حمایت فرهنگی و زبانی از این میراث مشترک فرهنگی ـ تمدنی ایفا کند.
ایران از ظرفیتهای کمنظیر علمی برخوردار است؛ دانشگاهها، پژوهشگاهها و متخصصان ایرانی که طی چند دهه گذشته هزاران نخبه افغانستانی را تربیت کردهاند، امروز نیز میتوانند نقشی کلیدی در بازسازی علمی افغانستان داشته باشند؛ نقشی که تحقق آن نیازمند اراده، برنامهریزی و مسوولیتپذیری مشترک است. بنابراین وزیر تحصیلات حکومت طالبان با همین پیشزمینه باید برنامههای سفر خود به ایران را اولویتبندی کند و از فرصتهای علمی عمیق و گسترده این سرزمین، برای رشد و شکوفایی علمی افغانستان بهره ببرد.
در نهایت، این سفر باید به نتایج ملموس و میدانی برای جامعه علمی افغانستان منجر شود؛ نتایجی که قابل ارزبای و اجرا و دارای اثر واقعی بر زندگی استادان، دانشجویان و خانوادههای افغانستانی باشد. در غیر این صورت، هرگونه توافقی که این معیارها را برآورده نکند، تنها فهرست دیدارهای تشریفاتی بدون بازدهی را بلندتر خواهد کرد.
سفر ندامحمد ندیم به ایران، میتواند نقطه آغاز برای جهش علمی افغانستان باشد، اما تنها در صورتی که مطالبات اصلی جامعه علمی افغانستان با شفافیت، جدیت و رویکردی مسوولانه مطرح و پیگیری شود.
نویسنده: محسن موحد