خبرگزاری دید: آسیای مرکزی در مقطعی سرنوشتساز قرار گرفته است؛ جایی که تغییر توازن قدرتهای جهانی، اختلال در زنجیرههای تامین و تلاش دولتها برای تنوعبخشی اقتصادی، این منطقه را ناگزیر به بازتعریف جهتگیری راهبردی کردهاست. در این چارچوب، احیای «دهلیز ترانسافغان» فقط یک پروژه حملونقلی نیست، بلکه شاخصی تعیینکننده برای جایگاه جیوپولیتیکی آینده آسیای مرکزی بهشمار میرود.

وابستگی تاریخی منطقه به مسیرهای شمالی تحت نفوذ روسیه و محدودیتهای فنی–سیاسی مسیر کاسپین، هزینههای اقتصادی و محدودیتهای راهبردی قابلتوجهی ایجاد کردهاست. دهلیز ترانسافغان، بهویژه از نگاه ازبیکستان و قزاقستان، میتواند نخستین «خروجی واقعی جنوبی» برای آسیای مرکزی باشد و چرخه وابستگی یکجانبه را بشکند. اتصال خطوط ریلی از ترمذ به بنادر پاکستان از طریق افغانستان، نماد تلاش تاشکند برای بازتعریف نقش منطقهای و آزمون وزن آسیای مرکزی در زنجیرههای تامین جهانی است.
با این حال، جذابیت این مسیر با ریسکهای جدی همراه است. ناامنی ساختاری افغانستان، ظرفیت محدود نهادی حکومت طالبان و ابهام درباره تامین امنیت دهلیز، این پروژه را فقط به انتخابی اقتصادی محدود نمیکند، بلکه آن را به تصمیمی پرهزینه در حوزه سیاست و امنیت تبدیل میسازد. پرسش اصلی دیگر کوتاهی مسیر نیست، بلکه میزان شکنندگی سیاسی و نوع همراستاییهای بلندمدتی است که هر مسیر جنوبی تحمیل میکند.
چالش دیگر، نبود راهبرد جمعی در میان کشورهای آسیای مرکزی است. ازبیکستان بر مسیر شرقی (ترمذ–مزارشریف–کابل) تأکید دارد، در حالی که قزاقستان و ترکمنستان به مسیرهای غربی و حفظ مزیتهای ترانزیتی خود میاندیشند و تاجیکستان نیز به گزینههای پیوندخورده با ایران متمایل شدهاست. این واگرایی خطر تبدیل دهلیز ترانسافغان به میدان رقابت پنهان منطقهای را افزایش میدهد.
حتی اختلاف بر سر معیار فنی خطوط ریلی، ابعادی جیوپولیتیکی دارد: حفظ موازنه روسی به معنای تداوم وابستگی به مسکو، همسویی با گزینههای ایران–چین به معنای گشودن در به نفوذ تهران و پکن، و تطبیق با زیرساختهای پاکستان بهمعنای تاثیرپذیری از نوسانات جنوب آسیاست.
در نهایت، سرنوشت دهلیز ترانسافغان به این بستگی دارد که آسیای مرکزی آن را پروژهای رقابتی ببیند یا منافع مشترک. بدون اراده دیپلماتیک هماهنگ و پذیرش هزینههای سیاسی، این مسیر نیز میتواند به وعدهای جیوپولیتیکیِ محققنشده دیگر تبدیل شود؛ اما با همگرایی منطقهای، میتواند نقطه عطفی در استقلال راهبردی آسیای مرکزی باشد.
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
زینب گیزم اوزپینار
دیلی صباح- Daily Sabah