قرآن و رایزنی
وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ. (شوری: ۳۸)
كارشان رايزنى است ميان همديگر.

۱٫ وقتی عسل را از کندویش بیرون میآورند گفته میشود: شُرْتُ العسل. (كتاب العين، ۶، ۲۸۰) شوری هم از شور برمیآید به معنای برگرفتن نظر و رأی صحیح از میان دیگر رأیها و نظرها. (مجمع البحرين، ۳، ۳۵۶) وقتی خود انسان نظرش به جایی نرسد، یا کامل نرسد، یا کژ برسد و یا از زاویه خاص برسد، نیاز به مشورت دارد چه در کارهای کلان باشد یا خرد، شخصی یا اجتماعی پنهان یا آشکار. پس گزینش گفتار، کردار یا رأی از بین چند تا گفتار و کردار و رأی گروهی، شورا نام دارد. (التحقيق فی كلمات القرآن الكريم، ۶، ۱۴۹)
۲٫ تخصص و مهارت انسان محدود است و یافتههای عقلانیاش نیز برد کوتاه و یک جهتی دارد نه فراگیر و همه جهتی. تجربههایش از زندگی اندک است و ناقص، اندیشههای خام و هواهانی نفسانی و تحریکهای شیطانی بیرونی و درونی فراوانی دارد. انسانها به تنهایی فوق متخصص هم که باشند نیاز به مشوره دارند؛ برای شکوفایی نیروهای درون و برون، باید از خرد جمعی بهره گیریم.
۳٫ فرایند رایزنی همگانی را میتوان این گونه به تصویر کشید:
یک: نخبگان، متخصصان، تجربه داران، خردمندان و اندیشمندان مخالف و موافق از تمام گروهها گرآیند و از بخیلان، فاسقان و تنگ نظران و دنیا پرستان بپرهیزند.
دو: آنچه در بارهاش رأی زنی میکنند، کامل و همه جانبه و شفاف توضیح دهند تا هدف گذاری مصلحت و مفسده کلان و سرنوشت ساز و خُرد مشخص باشد و تیر به تاریکی نخورد.
سه: راههای بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت رسیدن به آن هدف جمعی را مشخص کنند و زمانبندی هریک را به تناسب هدف تعیین.
چهار: هزینهها و نیروی لازم انسانی را برای رسیدن به هدف جمعی پیش بینی کنند و نیروهای جایگزین را نیز.
پنج: چالشهای درونی و بیرونی را به تناسب زمان و مکان و نیروها بسنجیم.
شش: همگان به مواد یاد شده نظر دهند، مخالفان و موافقان در پذیرش و رد آنان با افزایش و کاهش دیدگاه خود را بازگویند تا هدف و راههای رسیدن به آن پخته و کامل گردد.
هفت: وقتی همگان دیدگاههای تخصصی خود را آزادانه به پایان رساندند، نوبت به تصمیم گیری میرسد. این تصمیم را همانجا گروهی میگیرند یا چند فرد شایسته را بر میگزینند تا زمان دیگر در همان چهارچوب تصمیم بگیرند.
وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ. (آل عمران: ۱۵۹)
هشت: پس از تصمیم، مرحله عمل و اجرا میرسد؛ در این مرحله بدون شک اصل مجری باید یک نفر باشد ولی با همکاران فراوان از مخالف و موافق. اگر تصمیم گروهی هم باشد، باید یک نفر را مجری برگزینند.
۴٫ در جنگ بدر لشكر اسلام به فرمان پيغمبرص میخواست در نقطهاى اردو بزند. «حباب بن منذر» عرض كرد: فرستاده خدا (ص)! اين محلى را كه براى لشکرگاه انتخاب كردهايد به فرمان خدا است كه تغيير آن جايز نباشد، يا صلاحديد خود شما است؟ پيامبر (ص) فرمود: فرمان خاصى در آن نيست. عرض كرد: اينجا به اين دليل و آن دليل جاى مناسبى براى اردوگاه نيست. پيغمبر اكرم نظر او را پسنديد و عمل كرد. (تفسير المنار، ۴، ۲۰۰)
۵٫ چرا پیامبر (ص) مشورت میکرد؟
یک. نشان دادن اصل «مشورت» کردن به مردم در تمام کارهای فردی و اجتماعی در زندگی پیش و پس از خود؛
دو. شریک کردن دیگران در کارها تا جلو مخالفت احتمالی گرفته شود و همگی این کار و برنامه را از خود بدانند و رشک ریشه کن شود یا کم؛
سه. تمام کارها به پختگی کامل برسد و همه جانب آن بررسی و سنجش گردد؛
چهار. استبداد فکری در جامعه پیش نیاید و مردم سالاری نهادینه شود؛ چون قدرت تمامیت خواهی دارد و نمیگزارد دیگران در برابرش بایستند. وقتی یک رأی در جامعه به رسمیت شناخته شود و رأیهای دیگر سرکوب و نابود، تمام استعدادهای اشخاص مستعد و شایسته از بین میرود و سرمایههای بشری نابود میشوند؛
پنج. دوست و دشمن هنگام مشورت شناخته میشوند و همین طور شایستگیها و دیگر حقیقتهای نهفته و آشکار.
۶٫ پيامبرص فرمود: هنگامى كه زمامداران شما، نيكان شما باشند و توانگران شما سخاوتمندان و كارهايتان به مشورت انجام گيرد، اين هنگام روى زمين از زير زمين براى شما بهتر است. اگر زمامدارانتان، بدان، ثروتمندان و افراد بخيل باشند و در كارها مشورت نكنيد در اين صورت، زير زمين از روى آن براى شما بهتر خواهد بود. (روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن، ۵، ۱۲۶)
۷٫ امام سجادع فرمود: حق آنکه از تو مشورت میخواهد اين است كه اگر نظرى دارى در اختيارش بگذارى و اگر در باره آن كار، چيزى نمیدانى، او را به كسى راهنمايى كنى كه میداند. اما حق مشاور تو اين است كه در آنچه با تو موافق نيست او را متهم نسازى. (تفسير نور الثقلين، ۱، 405)
۸٫ «امر» اشاره به کارهای مهم و سرنوشت ساز همگانی دارد و نه خصوص یک گروه و منطقه و قوم و مذهب. «رأی زنی» اشاره به همان فرایند هشت گانه و «بینهم» گردآمدن نمایندگان نخبه تمام مردم از هر قوم و مذهب و مخالف و موافق را گویند.
۹٫ امروز در بیشتر کشورهای اسلامی مشورت به معنای واقعی کلمه نداریم؛ حاکمان بیشتر خودکامهاند و مزدور بیگانگان، تا مردمسالار.
نویسنده: سید محمدعلی موسوی