این امر ثابت شده است که هر زمامداری که پایگاه دموکراتیک ندارد و یا رابطهاش با قدرت رابطه با یک دستگاه، یک بنیاد سیاسی معتبر و قابل قبول(شاهی یا جمهوری) استوار نیست، به مظاهر قدرت زیاد وابستگی و علاقه دارد.
این امر ثابت شده است که هر زمامداری که پایگاه دموکراتیک ندارد و یا رابطهاش با قدرت رابطه با یک دستگاه، یک بنیاد سیاسی معتبر و قابل قبول(شاهی یا جمهوری) استوار نیست، به مظاهر قدرت زیاد وابستگی و علاقه دارد. در جامعه دموکراتیک، چون قدرت به مردم تعلق دارد و از آن محافظت میکنند، آنهایی که به طور موقت(رییسجمهور، نخست وزیر) و یا به طور دایم ولی سمبولیک و عاری از قدرت(شاه) در راس فرمان دولت قرار میگیرند، سعی دارند از تواضع کار بگیرند و در مصارف خود صرفهجو باشند. برعکس در رژیمهای اتوریتر و غیر دموکراتیک، هرچه فقیرتر باشند بیشتر به مظاهر قدرت توجه دارند. در دهه ۱۹۷۰ در کشور فقیر افریقا(افریقای مرکزی) یکی از افسران ارتش به نام «بوکاسا» قدرت را به دست گرفت. وی چند سال بعد خود را امپراتور اعلام کرد و بودجه مملکت را صرف ساختن تاج و تخت خود نمود. وی در هر قریه و دهکدهای که میرفت، برایش قالین سرخ فرش میکردند. در همین نزدیکی ما، رضا شاه در ایران که به کمک امریکا و انگلیس بعد از یک کودتاه به قدرت رسید، در سال ۱۹۷۱ خواست خود را کوروش، شهنشاه، شاه شاهان، جا بزند. برای تاجگذاری خود صدها میلیون دالر را مصرف کرد. مهمانان را با هواپیماهای مخصوص از سراسر جهان به ایران و بعد به شیراز انتقال میداد. حتا غذای مهمانان در پاریس تهیه و با هواپیماهای مخصوص به ایران انتقال داده میشد. این جشن در سقوط این «فرزند داریوش و کوروش» نقش داشت.
اشرف غنی را نه با بوکاسا و نه هم با رضا شاه مقایسه میکنم، ولی علاقه وی به مظاهر قدرت برای دموکراتهای افغان اعصاب خُرد کننده است. مجلسهای پلو خوری در ارگ برای همه طبقات مردم ما را به یاد دربارسلاطین مستبد گذشته میاندازد و علاقه بیحد وی به فرش قرمز برای کسی که در اروپا و امریکا زندگی کرده، غیر قابل فهم است. فرش قرمز معمولاً برای روسای دولتهای خارجی که به طور «رسمی- دولتی» از یک کشور بازدید میکند اختصاص دارد؛ مانند ضیافت شام رسمی. برای بازدیدهای غیردولتی، حتا اگر رسمی باشد این تدابیر اجرا نمیشود.
دو سوال دارم :
اول. من مخالف سفر اشرف عنی به پکتیا نیستم، ولی وی به قندهار، غزنی، غور و مسجد امام زمان هم خواهد رفت و در همهجا برای او فرش قرمز گذاشته خواهد شد؟
دوم. فردا اگر وی خدای نخواسته در محل یک زلزله و یا یک آفت طبیعی بزرگ مانند سیلاب برای تسلی مردم حضور پیدا کند، بازهم در میان گل و لای برای خود فرش قرمز پهن خواهد کرد؟
والله هرچیز حدی دارد !
باز خدا رحم کرد که او از من هم مسنتر است، وگرنه خطر اینکه «لویه جرگه حامد کرزی» را دایر میکرد و با به کاربرد انواع تطمیع، روسای قوم و قبیله را قانع میساخت که برای خیر و بهبودی مملکت، او را «شاه» اعلام کنند و به این ترتیب انتقام خود را از محمد زاییها بگیرد.(این پاراگرف را هر طور که دلتان میخواهد تعبیر کنید طنز یا جدی)
داكتر كريم پاكزاد – فرانسه